
راضیه حسینی
دیگر وقتش رسیده بود مسئولان نگاه ویژهشان را به اموات هم بیندازند و کاری کنند آنها هم از گرانی در امان نمانند. حالا دیگر خطفقر، تا زیر خاک هم امتداد پیدا کرده و همه حتی از قبرها هم میفهمند وضع زندگی میت مورد نظر چه بوده است.
این خط مثل خطوطی که کنار راهروهای بیمارستانها کشیده میشود و مسیر را مشخص میکند، کنار زندگی همۀ آدمها کشیده میشود. هرجا که میروند این خط کنارشان است. از در خانه که بیرون میآیند، سر کار میروند، از مغازه خرید میکنند، به خانه برمیگردند. همهجا همراهشان است.
خط پولدارها پررنگتر است و حتی گاهی فضا را خوشعطر هم میکند. همیشه از مسیرهای میانبر و خلوت رد میشود و مثل خط معمولی، مجبور نیست از بین چالهها و کوچهپسکوچهها برود. گاهی در آسمان اوج میگیرد و از کنار هواپیماها و جتهای شخصی میگذرد. گاهی هم تا خارج از کشور ادامه پیدا میکند. روی سنگفرشهای شانزه لیزه کشیده میشود و در ونیز چرخی میزند.
اما خطهای معمولی هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشوند. گاهی در ترافیک و زیر دستوپا گم میشوند. گاهی خانهای برای رسیدن ندارند و گاهی هم خستهوکوفته به مقصد آخر میرسند. جایی که فکر میکنند ته خط است، اما تازه میفهمند هنوز تمام نشده، باید تا خود قبر هم همراه آدم معمولی باشند.
باید تا جایی که میشود همه بفهمند این خط متعلق به کیست و در زندگی چقدر پول داشته است. جیبش پر بود یا خالی؟
خط آدمها خیلی مهم است. نشان میدهد از کجا به کجا رسیدهاند. پیشرفت، پایین آمدن تورم، بهترشدن زندگی، ارزانی و… همه چیز را نشان میدهد.
به نظرم خطها روی قبرهای آدمها تمام نمیشوند. به مسیر خود ادامه میدهند، اما این بار تنها و بدون تعیین مسیری مشخص. رها میشوند و دنبال زندگی خودشان میروند، شاید هم دنبال آرزوهای آدم معمولی زیر قبر معمولی. مثلاً میروند کنار خودرویی که همیشه دوست داشت بخرد کمی دورش میچرخند. میروند داخل خانهای که همیشه آرزو داشت بخرد.
اگر گاهی خطی را کنار ماشینی دیدید که ربطی به هیچ جایش نداشت، کاری به کارش نداشته باشید، دنبال آرزوهای بربادرفته صاحب قبلیاش میگردد!