کد خبر: 250701104930
جهانروزنامهسیاست

درسی از بنی‌اسرائیل برای ما و منافع ملی‌مان

توافق گازی لبنان و رژیم صهیونیستی در اوج خصومت ها، تنها برای استفاده از فرصت ها و منافع افتصادی صورت می گیرد

هاتف فرج اللهی

دو کشور همسایه در حال جنگ هستند؛ لبنان و رژیم صهیونیستی که سال هاست به دلیل تنش های سیاسی به نزاع علیه یکدیگر می پردازند و با این شاخ و شانه کشیدن ها شب خود را روز می کنند. اما این بار اخبار از جانب دیگری به گوش می رسد. رسانه های بین المللی خبر از یک توافق تاریخی بین این دو کشور را می دهند که می تواند جهت سیاست ها را تغییر داده و ورق را برگرداند.

مذاکرات بین دو کشور همسایه، که هنوز در وضعیت جنگی هستند، از زمان آغاز در سال ۲۰۲۰، بارها با شکست مواجه شد. اما دو طرف در هفته های اخیر با علاقه بیشتری این گفت وگوها را دنبال کردند که احتمالا به دلیل چشم اندازی است که هر دو طرف برای کسب درآمدهای بیشتر از میادین گازی بالقوه در دریای مدیترانه در ذهن دارند.

قیمت گاز این روزها در اروپا سر به فلک می کشد و در چنین شرایطی هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند که تولید و صادرات این منبع طبیعی را به دلیل جنگ و تنش های سیاسی متوقف شود.

از این رو لبنان و رژیم صهیونیستی پس از سال ها نزاع بر روی مرزهای آبی دریای مدیترانه توافق کردند تا هر یک بتوانند از ذخایر گازی موجود استفاده کنند.

لبنان در بحران مالی عمیقی به سر می برد اما به تنهایی نمی تواند روی استخراج گاز از میادین گازی حساب باز کند از این رو در نهایت اسرائیل پذیرفت که با میانجیگری آمریکا با لبنان به توافق برسد.

ابعاد مختلف توافق لبنان و اسرائیل

بر اساس نسخه ای از این توافق که خبرگزاری فرانسه آن  را مشاهده کرد، به محض اینکه آمریکا به دو طرف اعلام کند که تائیدیه مربوط به این توافق را از لبنان و اسرائیل به صورت جداگانه دریافت کرده، لازم الاجرا خواهد بود.

آموس هوخشتاین، میانجی آمریکایی که این متن را برای دو کشور ارسال کرده می گوید که این توافقنامه «راه حل دائمی و عادلانه برای حل اختلافات دریایی طرفین به شمار می رود.»

لبنان و اسرائیل پس از آن، مختصات مرزی دریایی را نزد سازمان ملل ارائه خواهند داد. اقدامی که پیشتر دو طرف در منازعات خود آن را نادیده گرفته بودند.

براساس این توافق، اسرائیل حقوق کامل و بلامنازع بر میدان گازی «کاریش» را حفظ خواهد کرد و ظرف چند هفته آینده استخراج گاز از این میدان آغاز خواهد شد.

لبنان هم از حقوق کامل بهره برداری و اکتشاف میادین موسوم به قانا یا صیدا  که بخش هایی از آن در آب های سرزمینی اسرائیل قرار دارد برخوردار خواهد بود. در مقابل  اسرائیل از سوی شرکتی که در این توافق معرفی شده، در ازای دریافت حقوق خود و هرگونه سپرده بالقوه پاداش دریافت خواهد کرد.

در این بین نکته قابل توجه آن است که منتقدان اسرائیلی این توافق به شدت از این اقدام دولت انتقاد کرده و خواستار برگزاری همه پرسی قبل از آنچه آنها «واگذاری سرزمین» خود نامیده اند، شده اند.

دستمزد اسرائیل با مذاکرات جداگانه ای که بین دولت این کشور و شرکت انرژی قانا که در بلوک ۹ لبنان واقع شده، تعیین می شود.

در بخشی از این توافقنامه آمده است: «اسرائیل و اپراتور بلوک ۹ پیش از تصمیم نهایی برای سرمایه گذاری این اپراتور، با یکدیگر قرارداد مالی امضا خواهند کرد.»

یائیر لاپید، نخست وزیر اسرائیل روز چهارشنبه اعلام کرد که تقریبا ۱۷ درصد از درآمدهای میدان گازی قانا- صیدون لبنان در صورت افتتاح و در زمان آغاز پروژه به تل آویو خواهد رسید.

این موضوع می تواند باعث می شود که دیگر اسرائیل هم در کار آغاز استخراج گاز این میدان کارشکنی نکند.

حال اما جریان جالب تر نیز می شود که بدانیم شرکت فرانسوی توتال قرار است اکتشاف در این میدان گازی را انجام دهد.

این توافق تصریح می کند که اسرائیل باید با حسن نیت کارکند تا اطمینان حاصل شود که معامله با اپراتور بلوک ۹ به موقع منعقد می شود. همچنین اسرائیل حق ندارد در خصوص تاخیر احتمالی در اجرای این پروژه اعتراض یا اقدامی صورت دهد.

با این حال برخی این توافق را خطرناک می دانند. سهیل شتیلا کارشناس انرژی در این رابطه به خبرگزاری فرانسه می گوید: «اسرائیل حق دارد با درخواست نهایی شدن توافقنامه مالی با توتال جلوی هرگونه توسعه استخراج در میدان گازی قانا را بگیرد. این بدان معناست که اگر آنها بخواهند می توانند از استخراج گاز از سوی لبنان جلوگیری کنند.»

مایک آزار، کارشناس امور مالی انرژی هم از بعد دیگری این قرارداد را ابهام آمیز می داند. او به خبرگزاری فرانسه می گوید: «این قرارداد مسائل کلیدی اقتصادی و مالی مربوط به مشارکت در سود را روشن نکرده و همه را به آینده موکول کرده است.»

آزار می افزاید: «توانایی لبنان برای اکتشاف و در نهایت توسعه چشم انداز میدان گازی قانا به تاییدات اسرائیل و ترتیبات مالی آتی بین توتال و اسرائیل بستگی دارد.

در نتیجه و در کوتاه مدت، این معامله برای اسرائیل سودآورتر خواهد بود زیرا استخراج گاز از میدان «کاریش» می تواند به زودی و بدون ایجاد هیچ مشکلی از طرف لبنانی آغاز شود.»

چشم لبنان به دنبال چند میلیارد دلار ناقابل

با وجود این که قرارداد یاد شده می تواند برای هر دو کشور سود قابل توجهی در بر داشته باشد، باید توضیح داد که با وجود بدهی های کلان لبنان و کسری بودجه شدید این کشور، این میدان گازی توان آن را ندارد که کمک چندانی به اقتصاد لبنان بکند.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ بر روی این منطقه دریایی توسط شرکت بریتانیایی اسپکتروم نشان داد که ذخایر گاز قابل استحصال در لبنان حدود ۲۵.۴ تریلیون فوت مکعب است.

این در حالی است که مقام های لبنانی برآوردهای بالاتری دارند. هنوز هیچ  داده اثبات شده ای درباره ذخایر گاز میدان قانا وجود ندارد.

مثبت ترین سناریو بر اساس مدل طراحی شده از سوی لبنان می گوید در این میدان ۱۶ تریلیون فوت مکعب گاز وجود دارد. دیانا کیسی، عضو هیئت مشاوران LOGI می گوید سود لبنان از این قرارداد و استخراج گاز حدود ۶ میلیارد دلار خواهد بود. عددی که حتی کسری از بدهی چندین میلیارد دلاری این کشور هم نخواهد بود.

درس‌هایی از توافق

اختلاف سیاسی لبنان و اسرائیل به سال ها و شاید هم قرن ها پیش باز می گردد. اما جنگ جدی این دو در سال ۱۹۸۲ کلید خورد و اسرائیل به دلیل حضور نیروهای فلسطینی در جنوب لبنان و عملیات نظامی این نیروها به این منطقه حمله کرد.

اما با وجود این که جنگ های مستقیم دو کشور مدت زمان زیادی به طول نیانجامید، اختلافات سیاسی همچنان برقرار است و سیاستمداران دو کشور، یکدیگر را دشمن می خوانند.

اما اکنون شرایط فرق کرده است. لبنان با یک بحران اقتصادی بسیار عمیق دست و پنجه نرم می کند و رژیم صهیونیستی نیز به دلیل سیاست های نظامی شکست خورده اش به شدت تحت انتقاد مردم قرار دارد.

در این شرایط شاید حتی این دو به اصطلاح دشمن سیاسی نیر باید تنها به فکر منافع ملی خود باشند و زمانی که پای منافع ملی به میان آید، دست از نزاع بردارند.

این شکل از رفتار می تواند بسیاری از تنش های سیاسی را که منجر به آسیب به سرمایه های کشور می شود، متوقف کند و در راستای منافع ملی گام بردارد. منافعی که ممکن است در بسیاری موارد با نظر حاکمان و سیاست گذاران هم سو نباشد.

موضوع دیگری که در این توافق به چشم می آید این است که حتی در کشورهای جهان سومی که دشمن و قهرمان سازی یک رسم ساده برای جهت دهی به افکار عمومی به شمار می رود، جریان تا جایی ارزش دارد که ملت و کشور تاب تحمل آن را داشته باشند و زمانی که این شعارها به سقوط ارزش های انسانی از طریق بحران های اقتصادی بیانجامد، دیگر کاربردی برای این مفاهیم وجود نخواهد داشت.

از این رو می توان دریافت که دولت ها در هر شرایطی باید منافع ملی را در اولویت خود قرار دهند و اجازه ندهند که بازی های سیاسی جلوی تامین زندگی مردم را بگیرد.

جایگاه ما کجاست؟

جهان در یک بحران انرژی به سر می برد و باید این موضوع را قبول کنیم که افزایش قیمت ها و تورم آسیب هایی جدی را به تمام مردم دنیا وارد کرده است و در چنین مقطعی برداشت حتی یک متر مکعب گاز هم می تواند ارزشمند باشد.

در نتیجه آمریکا و اروپا میان دو دشمن سیاسی دیرینه میانجی گری می کنند که توافقی برای برداشت گاز بیشتر صورت گیرد تا هم بتوان درآمدی برای مردم جنگ زده به دست آورد و هم گاز اروپا نیز تامین شود.

در این بین دولتمردان ما هنوز اندرخم یک کوچه اند که آیا عراق و افغانستان پول صادرات اندک گاز ما را پرداخت می کند یا خیر؟ آن هم در حالی که ایران دارای دومین ذخایر بزرگ گازی جهان بعد از روسیه است و با سیاست های ناکارآمد، تقریبا همه گاز تولیدی، در کشور مصرف و بخش قابل  توجهی از آن هدر می رود و امکان ارسال آن به جهان وجود ندارد.

نکته دیگر این است که اگر هم گازی برای صادرات داشته باشیم، با سیاست های موجود و تحریم های بین المللی که در پی همان تفکرات جهان سومی حاصل شده است، نمی توانیم به صادراتش امیدوار باشیم و باید آن را نگه داریم تا روزی که بین ما و دیگران نیز مانند رژیم صهیونیستی و لبنان توافقی اتفاق بیافتد.

در اینجا شاهد آن هستیم که ایران هم مانند لبنان از بحران های اقتصادی شدیدی رنج می برد و این بحران ها در نهایت سیاست مداران را مجاب می کند به موضوع منافع ملی از زوایای دیگری هم توجه شود.

بر این اساس می توان نتیجه گرفت که در اجرای سیاست ها باید نگاهی چند وجهی به مسائل داشت  و بیش از هر چیزی توجه کرد که اولویت منافع ملی است و هر سیاستی که تضمینی برای تامین این منافع نداشته باشد و یا آن را به خطر بیاندازد باید بازنگری شود تا در درجه اول رشد و توسعه کشور و در پی آن رفاه مردم محقق شود.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا