دریا حلقه گمشده اقتصاد ایران
ایران با دراختیار داشتن ۵۸۰۰ کیلومتر خط ساحلی از ظرفیت لازم برای بهرهمندی از اقتصاد دریا محور برخوردار است اما علیرغم ظرفیت بالقوه آنچه در واقعیت دیده میشود این است که از ان بهره نمی بریم.
به گزارش مهر، شاید رابطه انسان و دریا را میتوان از روزهای ابتدایی حضور بشر در کره خاکی مورد بررسی قرار داد. از همان روزهایی که انسانها توانستند برای ارتزاق خود از ماهیهای دریا استفاده کنند یا برای اولین بار کشتی ساختند و مسافر اقیانوسها شدند.
در تمام طول تاریخ، بهرهگیری از مواهب دریا قدرت به همراه داشته و به حاکمان اجازه نفوذ و کشورگشایی را داده است.
از نفوذ پرتغالیها به ایران یا حضور انگلیسیها در هند، همگی با بهره مندی از ناوگان دریایی قدرتمند صورت گرفته است.
اکنون نیز با افزایش تکنولوژی و پیچیده شدن اقتصاد، یکی از راههای دست یابی به قدرت اقتصادی و نظامی، برقراری ارتباط مستحکم بین ساکنان خشکی و ظرفیتهای دریاست.
در همین راستا، کشور ایران با دراختیار داشتن ۵۸۰۰ کیلومتر خط ساحلی، از ظرفیت لازم برای بهرهمندی از اقتصاد دریا محور برخوردار است. اما علیرغم ظرفیت بالقوه، آنچه در واقعیت دیده میشود این است که برخلاف کشورهایی مانند چین از ظرفیت خود بهرهای نمیبرد.
چینیها از نهایت توان خود در اقتصاد دریا استفاده میکنند و حدود ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به دریا اختصاص دادهاند.
اما متأسفانه ایران درحال حاضر در سطوح اقتصاد دریا از تمام توان و ظرفیت خود به صورت یکپارچه استفاده نمیکند و نهایتاً سهم دریا از تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۱۰ درصد است.
مرکز پژوهشهای مجلس هم، در گزارشی، بیان کرد که ۹۵ درصد از ظرفیت سواحل کشور هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و بهره مندی کشور از سواحل بسیار حداقلی بوده است.
این درحالی با توجه به اینکه ۴۰ درصد مرزهای ایران ساحلی است، کشوری دریایی تلقی میشود. تمام این مسائل وقتی عجیبتر میشود که با توجه به مسائل کشور، ظرفیتهای سواحل را بررسی کنیم؛
اشتغالزایی
یکی از بحرانهای مهم جامعه، کمبود فرصتهای شغلی است که این معضل را میتوان با توجه بیشتر به دریا و برنامه ریزی دقیق و بلندمدت در این زمینه رفع کرد.
در بحث اشتغالزایی در حوزه دریا، بررسیها نشان میدهد که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریا، بیش از ۴ شغل جدید در دیگر بخشها ایجاد میشود.
تراکم جمعیت
مسئله مهم و پیچیده کلانشهرهای کشور، بحث تراکم جمعیت است. این امر بیش از همه در پایتخت حس میشود. پهنه کم شهرهای مرکزی ایران و مهاجرت روز افزون جمعیت به این مناطق، چالشهای بسیاری در موضاعات آلودگی هوا، امکانات رفاهی و حمل و نقل ایجاد کرده که این مسئله ضعف کشور در نقطه گزینی مناسب برای سکونت مردم را نمایان میکند.
مردمی که میتوانستند با فراهم شدن زیرساختها و شغل مناسب، به سمت سواحل جنوب و شمال نقل مکان کنند تا از رفاهیات، هوای پاک، بادهای ساحلی و مساحت گسترده این مناطق به خصوص در جنوب کشور بهره مند شوند.
این شرایط در حالی رخ داده که بررسی موقعیت شهرهای پرجمعیت و توسعه یافته جهان و حتی منطقه خاورمیانه، همگی در کنار سواحل قرار دارند.
توسعه صنایع
با توجه به خشکسالیهای اخیر، یکی از مسائل اساسی و دشوار کشور تأمین آب صنایعی است که عمدتاً در مرکز کشور و مناطق کم آب واقع شدهاند.
اگر این صنایع با دقت نظر و بررسی دقیق نقطه استقرار خود را مشخص میکردند، قطعاً مناطق ساحلی را به نقاط دیگر ترجیح میدادند.
زیرا در کنار رفع معضل تأمین آب، امکان بهرهمندی سریع و ارزان به حملونقل بینالملل را داشتند.
گردشگری
سالهاست در کشور بحث جذب گردشگر و به دنبال شکل گیری اقتصاد حاصل از گردشگری و ارزآوری یکی از اهداف مسئولین کشور بوده است اما تاکنون اقدام اثرگذاری در این زمینه صورت نگرفته است.
در بحث گردشگری آنچه بیش از همه اهمیت دارد سرمایه گذاری در نقاط جذاب و دیدنی کشور و نیز معرفی آن به جهانیان است.
سواحل جنوب و شمال ایران با توجه به ظرفیت خوبی که دارند، در این زمینه نسبت به سایر نقاط کشور به سرمایه گذاری کمتری نیازمندند و با توجه به شهرت این سواحل در جهان و به خصوص منطقه برای جذب گردشگر مناسبتر هستند.
ترانزیت
توسعه تجارت خارجی، هدف مهم تمامی دولتها بوده و خواهد بود. در این بین ایران با توجه به اینکه در شمال و جنوب به دریا و نیز به آبهای آزاد دسترسی دارد یکی از مهمترین مراکز تجارت در منطقه است.
کشورهای مختلفی برای ارسال کالاهای خود به اروپا، آسیا و آفریقا نیاز دارند که از خاک ایران عبور کنند و همین نکته ظرفیت فوق العاده ایران در بحث ترانزیت و دستیابی به درآمد سرشار را نمایان میکند.
در این حوزه حمل و نقل دریایی چه در امر واردات و چه در بحث صادرات جایگاه ویژه ای دارد که به سبب، ظرفیت دریا برای جابه جایی حجم زیادی از کالاها و نیز دسترسی سیع و ارزان به نقاط مختلف جهان است.
این موارد تنها بخشی از ظرفیتهای اقتصاد دریا است که نقطه اشتراک همه آنها در کشور ما عدم بهره مندی حداکثری است.
برای تغییر این وضعیت اصلی ترین نکته تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولین در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
تاکنون آسیبهایی که به اقتصاد کشور وارد شده بخش عظیمی از آن معطوف به همین عدم توجه به امکانات حوزه دریاست. برای رشد و توسعه اقتصاد کشور و حرکت به سمت اقتصادی پایدار لازم است شرایط و زیرساختهای مورد نیاز اقتصاد دریا فراهم گردد.
سواحل کشور به عنوان رکن پایهای اقتصاد دریا نیازمند زیرساختهای مناسب هستند.