اکرم رضائی نژاد
اطلاعرسانی ضعیف نقطه ضعف دولتهای پس از انقلاب اسلامی و بخصوص دولت سیزدهم است. سالهاست که دولتها در اطلاع رسانی دچار مشکل هستند و امید رسانه ها به اصلاح این رویه با تغییر دولتها نقش برآب می شود.
از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز وضعیت ارتباط دولت با رسانه ها و مردم در زمینه اطلاع رسانی به شدت ضعیف بوده است.شواهد و قرائن میگوید دولت سیزدهم رویکرد رسانهای به مراتب آشفتهتری نسبت به دولت قبل دارد.
اطلاعرسانی و استفاده بهینه از فضای رسانهای همواره برای دولتها فرصتی ایجاد میکرده است که خود را به خوبی نشان دهند و حتی بسیاری از این منظر که رسانه ابزاری در دست ماست بهره برده و با بزرگنمایی کوچکهای خود، بزرگواری هر چند موقت را خریدهاند.
نمونههای تاریخی زیادی میتوان برای این موضوع برشمرد از گوبلز، مدیر ارشد تبلیغات هیتلر گرفته تا سعید الصحاف وزیر تبلغات صدام که تا وی در صحنه رسانهها بود، صدام هم در حکومت پابرجا. هر چند این دو مورد نشان میدهد که اگر دولتها بخواهند میتوانند به شکل ناسالم از رسانه به عنوان ابزار قدرت استقاده کنند اما در کنار آن میتوان از مدیران و مسئولان چه ایرانی و چه دیگر کشورها نام برد که با بهره مناسب از فرصت رسانه توانستهاند ارتباط خوبی با مخاطبان خود ایجاد کنند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم بهویژه در روزهای آغازیناین حس منتقل میشد که دیگر رسانهها میتوانند با احساس بهتری در عرصههای مختلف کشور به اطلاعرسانی و ارتباط با مسئولان بپردازند.اما با گذشت ۲ سال از این دولت، عملکرد تقریبا ضعیفی را در معرض دید قرار داده و حتی بسیاری را ناامید کرده است.
ناامیدکننده تر اینکه بخش اصلی رسانهای دولت که همان شورای اطلاعرسانی آن است و زیر نظر مستقیم دفتر رییسجمهوری فعالیت میکند، بسیار عقبتر از دیگر بخشهای دولت گام برمیدارد. نمونه بارز آن اینکه، هفته دولت آغاز شده است اما اطلاع رسانی مناسبی از عملکرد دو ساله خود در رسانه های سراسری منتشر نکرده است به استثنای چند رسانه محدود و همراه با دولت.
ضعف تیم رسانهای دولت در بسیاری موارد داد همگان چه طرفداران و حامی و چه منتقدان دولت را در آورده است.
به قول بیژننوباوه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، اطلاعرسانی شفاف و به موقع یک اصل در مدیریت در بحران است اما به جرأت میتوان گفت اطلاع رسانی در بزنگاهها در همه نهادها حتی دولت ضعیف است.این خلأ بزرگی است که همواره مورد سوءاستفاده و بهره برداری دشمنان قرار گرفته است. معمولاً سخنگوها و روابط عمومیهای نهادها ضعیف هستند و لذا تا وقتی این خلأ پر نشود، باید منتظر سوار شدن دشمنان و بدخواهان روی مطالبات مردم و سوءاستفاده از آنها باشیم.خلأ اطلاعرسانی دقیق سبب گره زدن هر رخدادی به مسائل امنیتی شده است. روند اطلاعات در کشور باید مدیریت شود تا هر اتفاق عادی و معمولی جنبه امنیتی پیدا نکند.
وی معتقد است که اطلاع رسانی دولت در بزنگاهها ضعیف است.
حجتالاسلام علی زاهددوست، امام جمعه دشتی دو هفته پیش در خطبه های نماز جمعه خورموجبزرگترین ضعف دولت سیزدهمرا لکنت زبان در بیان دستاوردهای خود دولت اظهار کرد و گفت: اطلاع رسانی دقیق و بموقع خدمات دولت در مرحله اول وظیفه خود دولتمردان است و هفته دولت فرصت مغتنمی است که دستاوردهای ارزشمند دولت سیزدهم به صورت دقیق به مردم اطلاع رسانی شود.
سال گذشته نیز حجت الاسلام مرادبیگی، امام جمعه موقت ایلام با گلایه عدم اطلاع رسانی مناسب درباره اقدامات دولت گفته بود: دولت در اطلاع رسانی بحث معیشت مردم بسیار ضعیف است هرچند زحمات زیادی در ارتباطات سیاسی و داخلی انجام می دهد اما اطلاع رسانی ضعیف است و همین امر سبب ناامیدی مردم می شود.
همچنین محسن علیزاده، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامیبا انتقاد از اینکه اطلاع رسانی دولت در شروع اجرای طرحکالابرگ ضعیف بوده گفته بود: می بایست قبل از انجام هر گونه اقدامی مانند این جراحی بزرگ اقتصادی، اطلاع رسانی و اقناع عمومی صورت می گرفت و تیم دولت با مردم صحبت می کردند.امیدواریم در ادامه مسیر تیم اطلاع رسانی دولت با هوشیاری کامل و اطلاع رسانی درست مردم را از نگرانی خارج کند.
نکته اساسی این است که اگر بحث اقناع افکار عمومی در این شرایط و در ارتباط با تصمیمات دولت اتفاق نیفتاد، نمیتوانیم شاهد حل شدن مشکلات باشیم.سیاست درست را نباید بهواسطه عدم اطلاعرسانی خراب کرد و اعتمادی را که مردم به دولت دارند، از بین برد. این دو اصل اتفاقاتی است که امروز رخ داده.
در واقع یک تیم فکری و با دانش رسانهای مناسب میتوانست این خلا را پر کند که متاسفانه در دولت سیزدهم این ضعف به خوبی نمایان است.
تایید و تکذیب های پرشمار و سخنان متناقض مسئولان بخش های مختلف دولتی و یا مرتبط با دولت طی این چندماه باعث نوعی سردرگمی در افکار عمومی و کمک به ترویج شایعات شده است.
از ماجرای یارانه ها در ابتدای دولت گرفته تاگران نشدن بنزین و حذف ارز نیمایی از برخی محصولات صادراتی که بارها تکذیب شد یا وضعیت سبد کالا که در یک به هم ریختگی رسانه ای صورت گرفت، همه و همه نشان می دهد که وضعیت اطلاع رسانی در دولت رضایت بخش نیست.
در هر مورد میشد به راحتی و با اندکی برنامهریزی مناسب رسانهای هم تبلیغات مثبت فراوانی را منتشر کرد هم از میلیاردها تومان منابع بهره برد که این گونه نشد و معلوم نیست که آیا باز این برنامهریزیهای غلط تا کی ادامه خواهد داشت.
در نهایت میتوان به علملکرد رسانهای دولت نمره «ضعیف» داد و این شامل همه بخشهای آن میشود.
هیچ دولتی نمیتواند ادعا کند بدون رسانه میتواند موفق شود.پیشنهاد مشخصی که در این زمینه ارائه می شود این است که به جای تایید و تکذیب هایی که تنها وقت و انرژی مدیران دولتی را می گیرد و تکرار گفتارهای متناقض که موجب سردرگمی بیشتر مردم می شود، سخنگوی دولت یا فرد دیگری، مسئولیت مستقیم ارتباط شفاف، صریح و صادقانه با رسانه ها، به عنوان نمایندگان افکار عمومی را برعهده بگیرد و بدون اینکه بخواهد به سوالات خبرنگاران فقط به پاسخ های کلی و سربسته بسنده کند، آنان را دقیق و صریح در جریان امر قرار بدهد، قطعا همراهی رسانه ها و در نتیجه جامعه را بیشتر از قبل با خود به همراه خواهد داشت و کمرنگ بودن دولت و عملکردش را پررنگ تر خواهد کرد.