رقابت استارتاپهای ایرانی و خارجی، آیا بومیسازی جواب میدهد؟

مهرین نظری
اخیرا، استارتاپهای ایرانی تلاش کردهاند با الهام از پلتفرمهای بینالمللی، جایگزینهای بومی برای خدمات محبوب خارجی ارائه دهند.
این روند با رشد تحریمها و محدودیتهای دسترسی به سرویسهای جهانی شدت گرفته و زمینهای را فراهم کرده تا شرکتهای داخلی فرصت بیشتری برای توسعه داشته باشند. اما آیا این مسیر واقعاً موفق بوده است؟ آیا کاربران ایرانی از خدمات بومی استقبال میکنند یا همچنان ترجیح میدهند از روشهای مختلف به نسخههای بینالمللی دسترسی داشته باشند؟
چالشهای استارتاپهای ایرانی در رقابت با برندهای جهانی
استارتاپهای ایرانی در مسیر رقابت با برندهای خارجی با چالشهای متعددی مواجه هستند. یکی از اصلیترین موانع، نبود زیرساختهای مناسب برای ارائه خدمات با کیفیت مشابه پلتفرمهای بینالمللی است. شرکتهای بزرگی مانند آمازون، نتفلیکس و اسپاتیفای از فناوریهای پیشرفته، سرورهای قدرتمند و منابع مالی گستردهای برخوردارند که به آنها امکان ارائه خدمات با ثبات و کیفیت بالا را میدهد. در مقابل، بسیاری از استارتاپهای ایرانی به دلیل مشکلات تأمین سختافزار، محدودیتهای قانونی و چالشهای مالی، نمیتوانند کیفیتی در همان سطح ارائه دهند.
مسئله دیگری که تأثیر بسزایی بر رقابت استارتاپهای داخلی دارد، موضوع اعتماد کاربران است. بسیاری از کاربران ایرانی به دلیل تجربههای قبلی، همچنان به برندهای خارجی اعتماد بیشتری دارند و معتقدند که این شرکتها در ارائه خدمات مشتری، امنیت دادهها و نوآوری، عملکرد بهتری دارند. در مقابل، برخی پلتفرمهای بومی نتوانستهاند به سطح انتظارات کاربران برسند و تجربهای کاربری همسطح نمونههای بینالمللی ارائه دهند.
یکی از نمونههای شاخص در این زمینه، حوزه استریم ویدیویی است. پس از محدودیتهای اعمالشده بر نتفلیکس، سرویسهایی مانند فیلیمو و نماوا تلاش کردند جایگزینی برای کاربران ایرانی باشند. بااینحال، بسیاری از کاربران همچنان از VPN برای استفاده از نتفلیکس بهره میبرند.
دلیل اصلی این موضوع، تفاوت کیفیت محتوا، تنوع فیلم و سریالهای ارائهشده و تجربه کاربری بهتر در نسخههای خارجی است. این مسأله در سایر حوزهها نیز دیده میشود؛ برای مثال، پلتفرمهای داخلی موسیقی مانند نواک و بیپتونز هنوز فاصله زیادی با برندهایی مانند اسپاتیفای و اپل موزیک دارند.
آیا محدودیتهای خارجی فرصتی برای بومیسازی است؟
یکی از مهمترین محرکهای رشد استارتاپهای بومی در ایران، ایجاد محدودیتهای خارجی برای دسترسی کاربران به سرویسهای بینالمللی بوده است. تحریمها و مسدود شدن برخی خدمات باعث شده که کاربران ناگزیر به استفاده از نمونههای داخلی روی بیاورند. این مسأله به شرکتهای ایرانی فرصت داده تا پایگاه کاربری خود را گسترش دهند و روی توسعه محصولات خود سرمایهگذاری کنند. اما آیا این روند به معنای موفقیت بومیسازی است یا تنها یک راهحل موقت برای پر کردن شکاف ایجادشده توسط تحریمهاست؟
تجربه نشان داده که صرف ایجاد یک نسخه داخلی از یک سرویس موفق جهانی، تضمینی برای موفقیت آن نیست. نمونه بارز این مسئله در حوزه شبکههای اجتماعی دیده میشود. پس از فیلترینگ گسترده تلگرام، چندین پیامرسان داخلی معرفی شدند اما هیچکدام نتوانستند بهطور کامل جایگزین این پلتفرم شوند. حتی با وجود تبلیغات گسترده و حمایتهای دولتی، کاربران همچنان روشهای مختلفی برای دسترسی به تلگرام پیدا کردند و پیامرسانهای داخلی نتوانستند سهم عمدهای از بازار را تصاحب کنند. این امر نشان میدهد که برای موفقیت بومیسازی، باید چیزی فراتر از یک جایگزین ساده ارائه شود.
یکی از نمونههای موفقتر در این زمینه، رشد پلتفرمهای سوپراپلیکیشن مانند اسنپ و تپسی است. این شرکتها توانستهاند خدماتی را ارائه دهند که علاوه بر رفع نیاز کاربران، مزایایی نسبت به نسخههای بینالمللی دارند. برای مثال، اسنپ در حوزه حملونقل توانسته خدمات متنوعی را به کاربران ارائه دهد که در برخی موارد حتی از نمونههای بینالمللی مانند اوبر نیز کارآمدتر است. این نشان میدهد که بومیسازی موفق زمانی اتفاق میافتد که سرویسهای داخلی بتوانند ارزش افزودهای فراتر از جایگزینهای خارجی خود ارائه دهند.
آینده بومیسازی در ایران
با وجود تمامی چالشها، روند بومیسازی در ایران همچنان ادامه دارد و بسیاری از استارتاپها به دنبال ارائه جایگزینهایی برای سرویسهای بینالمللی هستند. اما موفقیت این روند به چند عامل کلیدی بستگی دارد. اولین و مهمترین عامل، بهبود کیفیت خدمات و تجربه کاربری است. کاربران ایرانی در صورتی از پلتفرمهای داخلی استقبال خواهند کرد که این سرویسها بتوانند حداقل کیفیتی مشابه نسخههای خارجی ارائه دهند. در غیر این صورت، کاربران همچنان به دنبال راههای جایگزین برای استفاده از سرویسهای بینالمللی خواهند بود.
عامل دیگری که میتواند به موفقیت استارتاپهای ایرانی کمک کند، سرمایهگذاری در فناوری و نوآوری است. بسیاری از شرکتهای موفق جهانی، بخش عمدهای از منابع خود را صرف تحقیق و توسعه میکنند. در ایران، شرکتهایی که بتوانند روی فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و تحلیل داده سرمایهگذاری کنند، شانس بیشتری برای رقابت خواهند داشت.
در نهایت، حمایتهای قانونی و سیاستگذاریهای دولتی نیز نقش مهمی در این روند ایفا میکنند. استارتاپهای ایرانی در بسیاری از موارد با موانع قانونی، مشکلات مالیاتی و پیچیدگیهای بوروکراتیک مواجهاند که رشد آنها را کند میکند. اگر این موانع کاهش پیدا کنند و حمایتهای موثرتری از کسبوکارهای نوپا صورت گیرد، احتمال موفقیت بومیسازی بیشتر خواهد شد.
در مجموع، بومیسازی در ایران نه یک شکست کامل بوده و نه یک موفقیت بیچونوچرا. تجربه سالهای اخیر نشان داده که صرف مسدود کردن پلتفرمهای خارجی به معنای موفقیت جایگزینهای داخلی نیست، اما اگر استارتاپها بتوانند ارزش افزوده واقعی ایجاد کنند و خدماتی در سطح جهانی ارائه دهند، میتوانند جایگاهی پایدار در بازار پیدا کنند. آینده این مسیر بستگی به توانایی استارتاپهای ایرانی در ارائه نوآوری، کیفیت و اعتمادسازی در میان کاربران دارد.