سرمایه گذاری یا روزمرگی وزرای جهاد کشاورزی!
یاسمن بولوردی
بسیاری از کارشناسان معتقدند سرمایه گذاری در بخش کشاورزی به دلیل بالا بودن ریسک این حوزه چندان از سوی سرمایه گذاران مورد استقبال قرار نمی گیرد. با این وجود علیرضا الوندی عضو خبرگان کشاورزی استان تهران معتقد است اگر موضع دولت نسبت به این امر مشخص باشد کشورهای زیادی تمایل به سرمایه گذاری در ایران دارند.
در راستای بررسی ظرفیت های سرمایه گذاری های خارجی و داخلی در بخش کشاورزی کشور، جذابیت های سرمایه گذاری در این بخش، موانعی که موجب عدم تحقق آن می شود و … گفت و گویی با وی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
*در حال حاضر از نظر جذابیت های سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، کشور ما در چه وضعیتی قرار دارد و آیا جذابیت های لازم برای سرمایه گذار داخلی و خارجی دارد که سرمایه خود را به این بخش تزریق کنند یا خیر؟
قطعا بسیاری از کشورها تمایل به سرمایه گذاری در ایران را دارند اما متاسفانه مواضع دولت در این زمینه بسیار ضعیف است و اصلا توجه ای به این قضیه ندارد. علت این امر نیز این است که کلا دولت به عنوان حاکمیت نمی تواند نقشی در تولید داشته باشد. همانطور که میدانید در بخش کشاورزی الان تولید دست تولیدکنندگان بخش خصوصی و یا غیر دولتی است.
اما در بحث اراضی که در اختیار دولت است و در بحث زیرساخت ها و سرمایه گذاری برای تولید موادی که الان کشور وارد کننده آن است متاسفانه وزارت جهاد کشاورزی هیچگونه دیدگاه، برنامه ریزی و یا حتی معاونتی در این زمینه ندارد که جذب کننده سرمایه گذاران دنیا باشد و بخش خصوصی هم چون مالکیت ندارد قطعا نمی تواند این کار را انجام دهد.
در اراضی که در اختیار دولت است و در بحث زیرساخت ها و سرمایه گذاری برای تولید موادی که الان کشور وارد کننده آن است متاسفانه وزارت جهاد کشاورزی هیچگونه دیدگاه، برنامه ریزی و یا حتی معاونتی در این زمینه ندارد که جذب کننده سرمایه گذاران دنیا باشد
به عنوان مثال در جنوب کشور مقدار زیادی اراضی داریم که این اراضی برای کشاورزی مستعد هستند اما زیرساختی برای آب رسانی به آن ها به طرق مختلف مثل «سیستم گردش آب شیرین در کنار رودخانه ها یا شیرین کردن آب» انجام نشده است و وزارت جهاد کشاورزی هم هیچ طرحی برای آن ندارد و تا حالا لایحه ای به مجلس نداده که درخواست مجوز برای جذب سرمایه گذاری در این اراضی دهد. لذا این امر احتیاج به یک معاونت خاص خود دارد که تحقیق و توسعه و پژوهش قوی داشته باشد که بتواند طرح ها را آماده کند. سپس در اختیار سرمایه گذاران و کنسرسیوم های سرمایه گذاری خارجی قرار دهد و با پیشنهادات اقتصادی که می توانند از سرمایه گذاری در آینده سودها و منفعت های معقولی کسب کنند آنها را کسب کنند. در واقع ما چنین سیستمی را نداریم.
مثلا سازمان همبستگی کشاورزان ایران در یک گوشه از ایران روی رودخانه زهره کار کرد و طراحی را ارائه داد که مورد تصدیق «وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و سازمان مدیریت آبهای سرزمینی ایران» بود. این طرح در خصوص بازچرخانی آب شیرینی بود که سالانه از دست می دهیم و شرکت هایی هم بودند که در این زمینه هم سابقه داشتند و هم علاقمند بودند اما متاسفانه دلسوزی در وزارت جهاد کشاورزی پیدا نکردیم که بتواند این جذابیت و این حلقه هایی را که این سازمان پیدا کرده بود و این طرح ها را اجرایی کند.
به عبارت دیگر متاسفانه وزیری را نمی بینیم که بیاید در وزارت جهاد کشاورزی دلسوزانه کارهای زیرساختی انجام دهد و غالبا در پی کارهای روزمره و گذران روز هستند؛ به عبارت دیگر کارهای زیرساختی نقشی در سیاستگذاری وزارت جهاد کشاورزی نداشته و فعلا هم ندارد. به همین دلیل ما نتوانسته ایم به عنوان یک جذب کننده سرمایه در بخش کشاورزی موفق باشیم.
*قابلیت های کشاورزی ایران برای جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی در چه شرایطی است؟
کشاورزی ایران با داشتن چهار فصل همزمان، قابلیت بالایی دارد. به طوری که الان در اربیل بارش برف داریم در جنوب کشور می توان شنا کرد و در تمام این مناطق باغات و مزارع و فعالیت های کشاورزی از صنایع دستی گرفته تا واحدهای پرورشی در فصول مختلف در یک زمان فعال هستند. حال اگر سرمایه گذار بیاید و یک گردشگری کشاورزی راه بیندازد و این تعدد اقلیم را در این کشور برای گردشگران به نمایش بگذارد که بسیار هم جذاب است قطعا یک قابلیت فوق العاده است اما ظاهرا تا به امروز به ذهن کسی این ایده خطور نکرده است.
کارهای زیرساختی نقشی در سیاستگذاری وزارت جهاد کشاورزی نداشته و فعلا هم ندارد. به همین دلیل ما نتوانسته ایم به عنوان یک جذب کننده سرمایه در بخش کشاورزی موفق باشیم
البته از سوی سازمان همبستگی کشاورزان ایران درخواست کردیم که چنین مجوزهایی صادر شود برای گردشگران خارجی و گردشگری کشاورزی که بتوانند باغات و مزارع را در بهترین فصل ببینند، بتوانند از صنعت کشاورزی، گلخانه ها و فعالیت های کشاورزی بازدید کنند آن هم در شرایطی که این امر علاقه مندان زیادی در کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد اما تا به امروز هیچ سرمایه گذاری روی این مساله سرمایه گذاری نکرده است.
*در حال حاضر کدام بخش کشاورزی ایران بیشترین پتانسیل را برای سرمایه گذاری دارد؟
همانطور که می دانید سالانه بین ۶ تا ۱۰ میلیارد دلار هزینه واردات علوفه دامی می کنیم، اگر کسی بیاید زیرساختی با روش های نامبرده در قسمت جنوبی کشور یا شمال شرق دریای خزر و یا شمال غرب با کمک رودخانه ارس، زهره، سرباز و خواجو مهیا کند و این چرخش آب را انجام دهد مطمئنا بیش از نیم میلیون هکتار اراضی زیر کشت می توانیم با یک کار زیرساختی به وجود بیاوریم که خریدارش کشور خود ما است.
یعنی بجای اینکه سالانه ۶ تا ۱۰ میلیارد دلار به کشاورزان برزیلی، هند و یا آرژانتین بدهیم می توان با ایجاد زیرساخت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، این چرخه اقتصادی را در کشور ایجاد کنیم. اما این مستلزم این است که وزیر کشاورزی نیت تغییر در الگوی مدیریت بخش کشاورزی کشور را داشته باشد. متاسفانه تمام وزرای کشاورزی در دهههای گذشته درهای اتاق را به روی نخبگان کشاورزی بسته اند و فقط به فکر روزمرگی هستند و هیچ برنامه ای برای به وجود آوردن یک تغییر در سیاست های کلان کشاورزی ندارند.
به عنوان مثال از زمان گذشته حدود ۱۸۰۰ سوله و انبار به عنوان تعاون روستایی در سطح کشور داریم که غالبا برای کود و بذر استفاده می شد، که این خود یک زیرساخت محسوب می شود.
الان که کود و بذر آزاد شده است این انبارها متروکه شده است، اگر وزارت جهاد کشاورزی بیاید تحصیل کرده های کشاورزی را با شبکه های اینترنتی در این فضاها و مکانهای انبار مستقر کند و سرمایه گذاری داشته باشند ( که می توانند بانک ها یا سرمایه گذاری خارجی باشند)، و نسبت به خرید عادلانه محصولات کشاورزی اقدام کنند با کمک سازمان بورس می توانیم این اقلام خریداری شده را در بورس اعلام کنیم و این بورس به قیمت عادلانه به مصرف کننده خارجی و یا داخلی بفروشند.
در واقع این یک شبکه است که همه امکانات لازم آن را داریم انبار، میزان کافی تحصیلکرده و دانش آموخته و فضای اینترنتی مناسب را داریم و فقط باید یک وزیری بخواهد این کار را انجام دهد و ما بتوانیم چرخه کنترل بازار محصولات کشاورزی را به دست بیاوریم.
بجای اینکه سالانه ۶تا ۱۰ میلیارد دلار به کشاورزان برزیلی، هند و یا آرژانتین برای واردات علوفه بدهیم می توان با ایجاد زیرساخت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، این چرخه اقتصادی را در کشور ایجاد کنیم، اما مستلزم این است که وزیر کشاورزی نیت تغییر را داشته باشد
همچنین یک سرمایه گذاری می تواند اقدام کند و این کار را انجام دهد لذا خیلی از شرکت های زنجیره ای بزرگ در دنیا وجود دارند و اینها می توانند در بورس ارائه دهند و در صورتی که در داخل خواهان نداشته باشد سریع صادر می کنند و دلار وارد کشور می شود. اما مساله اینجا است که وزرای کشاورزی ما نه تنها دنبال نخبگان بخش نیستند بلکه آنها را طرد هم می کنند. به نظر بنده اگر وزارت جهاد کشاورزی نبود شاید وضع مملکت بهتر بود چون بخش خصوصی می آمد این کارها را برای منافع اش انجام می داد.
*در کشورهای مختلف نمونه ای دارید که در حوزه کشاورزی سرمایه گذاری کلان داخلی یا خارجی کرده باشند و نتایج خاص و درخشان گرفته باشند؟
کشور عربستان الان تولید کننده گندم است و دیگر گندم وارد نمی کند! این در حالی است که پیش از این وارد کننده بود و الان نه تنها خودکفا شده بلکه صادرات گندم هم دارد. جالب است بدانید این اتفاق را با کمک سرمایه گذاری خارجی و داخلی توانستند رقم بزنند.
البته باید توجه داشت که آنها با استفاده از آبهای ژرف توانستند این کار را انجام دهند که در طولانی مدت موثر نیست. اما ما آبهایی داریم در کشور حدودا ۶۰میلیارد مترمکعب از رودخانه های ما به دریاها می رود و اگر ما این کار را در کشور انجام دهیم مقطعی نیست و در واقع یک کار پایدار خواهد بود. اما باز هم تاکید می کنم که وزیر جهاد کشاورزی با سایر وزرا فرق دارد چون وزارت جهاد هیچ تولیدی ندارد و نهایت حدود ۲-۳ درصد تولید است که در شرکت هایی مثل دشت مغان رقم می خورد و به این ترتیب تا ۹۸ درصد تولیدی که در کشاورزی رقم می خورد توسط مردم و بخش خصوصی انجام می شود. با این وجود وزیر جهاد کشاورزی اصولا نظرخواهی از بخش خصوصی ندارد و گاها با دخالت های بیجا بازار بخش خصوصی را نیز به هم می ریزد و این تبدیل به یک رویه شده است.