سواد مالی؛ گریبانگیر سرمایهگذاران
میلاد کوهستانی-مدیر پشتیبانی فینوپیا
در چند سال اخیر، سواد مالی جایگاه برجستهای در دستور کار سیاستهای جهانی به دست آورده است و هماکنون در تمام جهان بهعنوان جزء اصلی توانمندسازی مالی افراد و ثبات کلی سیستم مالی شناخته میشود.
به گزارش فینوپیا، سواد مالی برای انجام فعالیتهایی مانند پیگیری اخبار اقتصادی و چشمانداز مالی یک کشور و کل جهان، مقایسه محصولات و خدمات مالی و تصمیمگیریهای مالی مناسب و آگاهانه ضروری است.
دانش اولیه مفاهیم مالی و توانایی بهکارگیری مهارتهای حسابداری تضمین میکند تا مصرفکنندگان بتوانند بهطور مستقل مسائل مالی خود را مدیریت کنند و به اخبار و رویدادهایی که ممکن است پیامدهایی برای رفاه مالی آنها داشته باشد، واکنش نشان دهند.
برخی باور دارند کسانی که بیشتر اخبار را پیگیری میکنند، به احتمال زیاد اقدامات مالی مناسبتری هم اتخاذ مینمایند. برخی نیز درک سرمایهگذاران عادی از اصول بازار، ابزارها، سازمانها و مقررات را سواد مالی میدانند.
آشنایی با اصول اولیه اقتصادی، آگاهی با اقتصاد کشور و درک برخی از اصطلاحات کلیدی اقتصادی، تعریف دیگری است که برخی از متخصصان آن را ارائه کردهاند.
در بسیاری از تعاریفی که توسط اقتصاددانان برای مفهوم سواد مالی ارائه شده، بر توانایی مدیریت امور مالی شخصی تأکید شده است. منظور از توانایی مدیریت امور مالی این است که فرد بتواند منابع نقدی و تعهدات مالی خود را پیگیری کند، درمورد افتتاح حساب پسانداز و نحوه درخواست وام آگاهی کامل داشته باشد، درک اولیهای از بیمه سلامت و زندگی داشته باشد و برای نیازهای مالی آتی خود برنامهریزی کند.
علاوه بر این، سواد مالی نشاندهنده توانایی یک فرد برای انجام چندین کار مرتبط با پول، از جمله به دست آوردن، محافظت و خرج کردن آن پول است.
از طرفی، مهارتهای تصمیمگیری نیز نقش بسیار زیادی در بیشتر تعاریف سواد مالی دارد. سواد مالی را تنها زمانی میتوان ارزیابی کرد که آزمایشپذیر باشد و تصمیمگیری مالی هم تنها ابزاری است که تاکنون برای اندازهگیری مدیریت پول به وجود آمده است.
به همین خاطر است که برخی از صاحبنظران، سواد مالی را تحت عنوان «توانایی قضاوت آگاهانه و تصمیمگیری مؤثر درمورد استفاده و مدیریت پول» تعریف کردهاند. این تعریف بر توانایی مصرفکننده، قضاوتها و تصمیمات او متمرکز است و انعطافپذیری زیادی دارد.
برخی دیگر از متخصصان، اعتماد به مفهوم برنامهریزی مالی را عامل مهمی در سواد مالی میدانند. به نظر آنها، درک سرمایهگذاری و برنامهریزی مالی عامل بسیار مهمی در سواد مالی محسوب میشود.
یکی از تحقیقات وزارت کار کشور ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ نشان میدهد که سواد مالی شامل بهبود عادات پسانداز مسئولانه برای دوران بازنشستگی هم میشود.
این میتواند نشان دهد که برنامهریزی یک عادت قابلتوسعه و قابل اتخاذ است و در نهایت به بهبود سواد مالی تبدیل میشود.
اقتصادهای درحالتوسعه و توسعهیافته بهطور یکسانی با چالشهای مربوط به سواد مالی مواجه هستند. برای مثال در چین، مالکیت کارت اعتباری از سال ۲۰۱۱ دو برابر شده و به ۱۶ درصد رسیده است.
با این حال فقط نیمی از صاحبان کارتهای اعتباری میتوانند محاسبات ساده مربوط به نرخ بهره را انجام دهند. از طرفی، کارتهای اعتباری بیشتری در ایالات متحده مستقر هستند و ۶۰ درصد بزرگسالان از آنها استفاده میکنند؛ اما در این کشور نیز، افراد بسیار کمی مفاهیم مالی مرتبط با کارتهای اعتباری را درک میکنند.
بنا بر دادههای موجود، فقط ۵۷ درصد از دارندگان کارت اعتباری میتوانند بهدرستی به سؤالات مربوط به نرخ بهره پاسخ دهند. از آنجایی که دولتهای اروپایی با جمعیت پیر و حقوق بازنشستگی عمومی کمتری مواجه هستند، از شهروندان خود میخواهند که به برنامهریزی بازنشستگی اهمیت بیشتری بدهند. با این حال، دادههای مربوط به این کشورها هم نشان میدهد که جمعیت جوان آنها هنوز آماده این امر نیستند.
در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، جوانان چندان به پسانداز دوران بازنشستگی اهمیت نمیدهند و افراد مسن هم مهارتهای مالی لازم برای مقابله با چالشهای اقتصادی بازنشستگی را ندارند.
بهطور کلی، تنها ۴۷ درصد از کسانی که برای دوران بازنشستگی خود پسانداز نمیکنند، مفاهیم اساسی مالی را درک کردهاند.
در ایران نیز مطالعات موجود نشان میدهد که افراد ۲۵ تا ۶۵ ساله سواد مالی بهتری نسبت به افرادی دارند که سن آنها کمتر از ۲۵ و بیشتر از ۶۵ سال است.
در نتیجه بسیاری از صاحبنظران باور دارند که کهولت سن باعث کاهش سواد مالی میشود. علاوه بر این، خانوادههایی که سواد مالی بیشتری دارند، به انباشت ثروت نیز بهای بیشتری میدهند.
گفتنی است که بنا بر مطالعات موجود سطح سواد مالی مردان تهرانی بیشتر از زنان تهرانی است. نکته جالبتوجه این است که سواد مالی ساکنین شرق و شمال تهران بهترتیب بیشتر از غرب و جنوب تهران است.
از طرفی، با افزایش محبوبیت بیتکوین و تمام ۱۲ هزار ارز دیجیتال دیگر که امروزه در صرافیهای کوچک و بزرگ مبادله میشوند، بر کسی پوشیده نیست که این صنعت تأثیر زیادی بر آینده تجارت جهان میگذارد.
تحلیلگران انتظار دارند که اندازه بازار ارزهای دیجیتال از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۲.۲ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۶ افزایش یابد. با توجه به این موارد، به نظر میرسد که افراد باید ارزهای دیجیتال را هم در دانش مالی خود بگنجانند.
اگرچه تعاریف متعددی برای سواد مالی ارائه شده است، اما هیچ تعریف پذیرفتهشدهای درمورد آن در سطح بینالمللی وجود ندارد. با اینکه بسیاری از مطالعات بر اهمیت سواد مالی در تصمیمگیری یا رفتار مالی تأکید دارند، اما به نظر میرسد که بیسوادی مالی به موضوع اصلی در سراسر جهان تبدیل شده و هم کشورهای توسعهیافته و هم کشورهای درحالتوسعه را تحتتأثیر خود قرار داده است.
به همین خاطر است که سیاستگذاران میبایست سریعاً اقدامات موردنیاز را انجام دهند؛ چراکه آنها مسئول تأمین رفاه مالی و اجتماعی شهروندان و رفع نابرابریها و فقر هستند.
علاوه بر این، افرادی که از لحاظ مالی بیسواد محسوب میشوند، احتمالاً در مدیریت پول، بدهی و سرمایهگذاری با مشکل مواجه میشوند و در نتیجه کل جامعه تحتتأثیر آنها قرار میگیرند.