سوپر اپ یا سوپر انحصار!

اکوسیستم استارتاپی ایران در آستانه چرخشی بزرگ است؛ موج تازهای از ادغامها میان بازیگران خرد و غولهایی چون اسنپ، مرز میان بقا و وابستگی را جابهجا کرده است. پرسش کلیدی این روزها: آیا ادغام پایان رؤیای استقلال استارتاپی است یا تولد بلوغ دیجیتال ایران؟
به گزارش عصر اقتصاد، در دل اکوسیستم استارتاپی ایران، جایی که نوآوری و چالشهای اقتصادی دست در دست هم میدهند، موج تازهای از ادغامها شکل گرفته است. استارتاپهای کوچک، که روزگاری با ایدههای جسورانه بازار را تکان میدادند، حالا یکی پس از دیگری به آغوش غولهایی چون سوپر اپلیکیشن اسنپ پناه میبرند.
آیا این ادغامها نمادی از بقا در طوفان تحریمها و رکود است، یا نشانهای از پایان بازی برای استقلال کارآفرینان جوان؟ به عنوان یک روزنامهنگار که سالها این عرصه را رصد کردهاست، این روند می تواند آینهای از واقعیت تلخ اما اجتنابناپذیر اقتصاد دیجیتال ایران است.
بیایید از ابتدا بنگریم. اکوسیستم استارتاپی ایران، که از دهه ۹۰ شمسی با ظهور بازیگرانی چون دیجیکالا و اسنپ شکل گرفت، امروز به بلوغی رسیده که در آن رقابت خشن، بیش از نوآوری، حکمرانی میکند.
اسنپ، که در سال ۹۳ با یک اپ ساده درخواست تاکسی آغاز کرد، حالا به یک سوپر اپ تبدیل شده: از اسنپفود برای سفارش غذا تا اسنپدکتر برای مشاوره پزشکی، و اسنپمارکت برای خرید سوپرمارکتی. این غول، با بیش از ۵۰ میلیون کاربر فعال و سرمایهگذاریهای کلان از سوی صندوقهایی چون MTN، به مثابه یک اکوسیستم کامل عمل میکند. اما این رشد، سایهای بر سر استارتاپهای کوچک انداخته است.
نمونه بارز، ادغام زودفود در سال ۹۵ با گروه اینترنت ایران (IIG)، مالک اسنپ، است. زودفود، که پیش از این با نام بدوفود یک استارتاپ نوپا در سفارش آنلاین غذا بود، در برابر فشارهای اقتصادی و رقابت با غولهای نوظهور، تسلیم شد و به اسنپفود تبدیل گردید. این ادغام نه تنها دسترسی زودفود به کاربران عظیم اسنپ را فراهم کرد، بلکه آن را از ورشکستگی نجات داد. طبق گزارشهای دیجیاتو، در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰، موج ادغامها شدت گرفت.
تحریم، تورم و مهاجرت نخبگان، ادغام را از «انتخاب رشد» به «استراتژی بقا» بدل کردهاند؛ بازاری که نوآوری در آن به سایه قدرت غولهای تکنولوژی پناه برده است
الوپیک با دکان (در حوزه سوپرمارکت آنلاین) ادغام شد و به بخشی از سوپر اپ الوپیک درآمد؛ ریحون و چیلیوری در بازار غذا با هم یکی شدند، هرچند شایعاتی از علاقه اسنپ به این جفت وجود دارد. حتی در حوزه تخفیفهای آنلاین، نتبرگ و تخفیفان زیر چتر هلدینگهای بزرگتر پناه گرفتند.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلایل ریشه در چالشهای ساختاری اقتصاد ایران دارد. تحریمهای بینالمللی، دسترسی به سرمایه خارجی را مسدود کرده؛ نرخ تورم بالای ۴۰ درصدی، هزینههای عملیاتی را سرسامآور میکند و مهاجرت نخبگان (brain drain) نیروی کار ماهر را کاهش داده است. طبق گزارش شانبهمگ در سال جاری، بیش از ۳۰ درصد استارتاپهای کوچک ایرانی در دو سال گذشته تعطیل شدهاند، و ادغام را به عنوان “استراتژی بقا” انتخاب کردهاند. اگر چه این رویه د جهان نیز مرسوم است.
همچنین اسنپ، با بازوی سرمایهگذاری “اسنپ ونچرز” که از پاییز ۱۴۰۰ فعال است، نقش کاتالیزور را ایفا میکند. این صندوق، ایدههای B2C را جذب و به سوپر اپ اسنپ ادغام میکند، و در ازای آن، دسترسی به ۴۰ میلیون کاربر روزانه را وعده میدهد. مثلاً در سال ۱۴۰۳، اسنپ با خرید سهام استارتاپی کوچک در حوزه تحویل دارو، سرویس اسنپدکتر را تقویت کرد. حرکتی که نه تنها بقای آن استارتاپ را تضمین کرد، بلکه اسنپ را به بازیگر اصلی سلامت دیجیتال تبدیل کرد.
از دیدگاه مثبت، این ادغامها میتواند “بقا” را تضمین کند. استارتاپهای کوچک، که اغلب با کمبود منابع روبهرو هستند، با پیوستن به اسنپ، از زیرساختهای فنی، دادههای عظیم و شبکه توزیع آن بهره میبرند. محمدرضا مقدم، مدیرعامل اسنپ، در مصاحبهای با اقتصاد آنلاین در سال ۱۴۰۲ گفته بود: “ما نه میخواهیم استارتاپها را بلعیم، بلکه به آنها بال میدهیم.
ادغام، پلی است برای رشد مشترک.” این رویکرد، شبیه به استراتژی “super app” در چین (مانند ویچت) است، جایی که یک اپ همه نیازها را پوشش میدهد و اکوسیستم را یکپارچه میکند. در ایران، این مدل به استارتاپهای کوچک کمک کرده تا از انزوا خارج شوند؛ مثلاً اسنپفود پس از ادغام، سهم بازار سفارش غذا را از ۲۰ درصد به بیش از ۶۰ درصد رساند.
اما آیا این پایان بازی استقلال است؟ منتقدان میگویند بله. ادغامها، تنوع را کاهش میدهد و بازار را به انحصار غولها میسپارد. استارتاپهای کوچک، پس از ادغام، اغلب هویت خود را از دست میدهند و به ویژگی یک اپ بزرگتر تبدیل میشوند. استارتاپهای کوچک، موتور نوآوری هستند؛ اگر همه به اسنپ بپیوندند، اکوسیستم به یک مونوپولی تبدیل میشود. علاوه بر این، ریسکهای قانونی مانند قوانین ضد انحصار (که در ایران ضعیف است) و نگرانیهای حریم خصوصی دادهها، سایهای بر این روند انداخته است.
اسنپ با بازوی سرمایهگذاری خود، استارتاپها را نجات میدهد، اما منتقدان هشدار میدهند: این نجات ممکن است استقلال را قربانی کند و تنوع را از اکوسیستم بگیرد
بر اساس گزارش استارتاپبلینک در سال ۱۴۰۴، تهران در رتبه ۳۹۳ جهانی اکوسیستمهای استارتاپی قرار دارد، اما تعداد ادغامها از ۱۰ مورد در ۱۴۰۰ به بیش از ۲۵ مورد در ۱۴۰۳ رسیده است.
صندوقهای سرمایهگذاری مانند سرآوا و فناپ، که اسنپ را حمایت میکنند، حالا اولویتشان با ادغامهای استراتژیک است تا سرمایهگذاریهای پرریسک جدید. این موج، نه تنها در حوزه حملونقل و غذا، بلکه در سلامت و آموزش هم گسترش یافته؛ مثلاً ادغام استارتاپهای آموزشی کوچک با پلتفرمهای بزرگتر مانند اسنپ برای خدمات آنلاین.
در نهایت، این دور تازه ادغامها، نه پایان بازی، بلکه بازتعریف آن است. برای استارتاپهای کوچک، ادغام با اسنپ میتواند نجاتبخش باشد، اما برای اکوسیستم، نیاز به سیاستهایی برای حفظ تنوع دارد. حمایت دولتی از صندوقهای seed، قوانین ضد انحصار قویتر و تشویق سرمایهگذاری خارجی. کارآفرینان جوان، که با ایدههایشان ایران را به جهان متصل کردهاند، شایسته بستری هستند که در آن بقا به معنای تسلیم نباشد، بلکه به معنای پرواز مستقل. آیا این ادغامها پلی به سوی یک اکوسیستم بالغ خواهند بود، یا پلی به سوی وابستگی؟ پاسخ، در دستان سیاستگذاران و کارآفرینان آینده است.