شورابههای اسیر
زینب غضنفری
«باید به فکر جایگزین مناسب نفت باشیم که بهترین جایگزین، بخش معدن است. باید در بخش معدن از ظرفیت بخش خصوصی استفاده و از خام فروشی نیز جلوگیری کرد.»
این جمله، نظر و کلام مقام معظم رهبری است و نشان از جایگاه مهم و اثرگذار معدن در اقتصاد کشور دارد، اقتصادی که بیش از اندازه به درآمدهای نفتی وابسته است و برای خلاصی از نفحات نفت میبایست جایگزین مناسب برای آن پیدا کرد و با توجه به ظرفیت بالای کشور در بخش معدن و وجود خاک غنی از مواد معدنی، بهترین گزینه برای رشد اقتصادی و جبران تحریمهای نفتی است.
درسالی که به رشد تولید نامگذاری شده و در حالی که نظر بزرگان بر اهمیت حوزه معدن صحه میگذارد، مانعتراشی برای اجرای طرحهای توسعه و پروژههای معدنی جای سوال دارد!
معادن ایران با وجود جایگاه ۱۵ دنیا و با جمعیتی حدود یک درصد کل جهان فرصتی بی بدیل برای تنوع بخشی در اقتصاد ایران هستند اما امروز اسیر و گرفتار مسائلی هستند که گویی مسئولان و دستگاه های مرتبط ترجیح می دهند به جای حل مساله آنها را پاک کنند.
به طور کلی بخش معدن هم اکنون با ۵ مشکل عمده روبرو است که نهادهای تصمیم گیر باید با هم افزایی و علم به این موضوع که باید معدن در اولویت قرار گیرد؛ برای رفع موانع آن اقدام کنند.
این موارد را می توان به ترتیبی که در ادامه می آید برشمرد:
۱- کمبود سرمایهگذاری: یکی از مسائل اصلی کاهش سرمایهگذاری در بخش معدن به ویژه از سرمایهگذاران داخلی وخارجی است. کاهش شامل نااطمینانیهای سیاسی و اقتصادی و نیز مداخلات قیمتی دولت باعث شده تا گام هایی مانند مشارکت اماراتی ها که چندی پیش برداشته شده بود هم پس گرفته شود.
۲- مشکلات زیرساختی: کمبود زیرساختها به ویژه در مناطق دورافتاده و عدم بهروزرسانی تجهیزات، مانع از بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای معدنی شده و هزینههای بهرهبرداری را افزایش داده است. بدیهی است این افزایش هزینه ها با نرخی که دولت مطالبه برای حق خود مطالبه می کند عملا سرمایه گذاری در معادن را غیر قابل توجیه می کند.
۳- بوروکراسی پیچیده: قوانین و مقررات پیچیده و روندهای پیچیده صدور مجوزها و نیز فقدان هماهنگی در بین دستگاههای دولتی مانع جذب سرمایهگذاریهای جدید شده است.
۴- نبود فناوریهای نوین: کمبود ماشین آلات و فناوریهای پیشرفته و عدم استفاده از روشهای نوین در استخراج و بهرهبرداری، بر کاهش بهرهوری تأثیر منفی گذاشته و رقابت با سایر کشورها را مشکل کرده است.
۵- مسائل زیستمحیطی: نگرانیهای زیستمحیطی و اجتماعی به دلیل تعاریف موجود از تخریب محیط زیست و عدم رعایت استانداردهای زیستمحیطی بر روند توسعه صنعت معدن تأثیر منفی گذاشته است. در حالی که در تمام دنیا موانع این چنینی را می توان با هماهنگی های بین دستگاهی و اخذ تعهدات منطقی از بهره برداران رفع کرد و مانند کشورهای دیگر که معدن آنها به کمک اقتصاد کشور آمده، به توسعه منطقه ای و کشوری کمک کرد. لذا هرکدام از این موانع، نیازمند توجه جدی و برنامهریزی استراتژیک جهت بهبود شرایط و افزایش بهرهوری در بخش معدن است.
ایران با منابع معدنی غنی، به ویژه شورابهها، میتواند وابستگی به نفت را کاهش دهد و اقتصاد خود را از رکود خارج کند، اما موانع قانونی و اداری همچنان مسیر را سد میکند
شورابه های غنی اما ممنوع!
یکی از طرحها و پروژههایی که سالها است به محل بحث و جدل تبدیل شده، موضوع شورابههای قم است.
اهمیت بهرهبرداری از شورابههای کشور از این جهت است که این منابع حاوی مواد غنی معدنی همچون منیزیم، پتاسیم، سدیم و لیتیوم است که نقش مهمیدر تامین مواد اولیه صنایع مختلف ایفا میکند و به عنوان یک ماده معدنی استراتژیک در جهان امروز شناخته میشود و در تولید باتریهای خودرو، پهپادها، بدنه هواپیما، سیستمهای ذخیرهسازی برق خانگی و… مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به ظرفیت بالای شورابههای کشور همچون دریاچه نمک قم، بهرهبرداری از آنها نیاز کشور به واردات برخی مواد اولیه و معدنی را کاهش میدهد و نه تنها از خروج ارز از کشور جلوگیری میکند بلکه میتواند منجر به ارزآوری شود.
دریاچه نمک قم با وسعت ۲۳۰۰ کیلومتر مربع و ارتفاع ۷۶۵ متر از سطح دریا، ۲۷ ماده معدنی را درون خود جای داده و یکی از منابع ارزشمند شورابه در ایران و خاورمیانه شناخته میشود و با ذخایر غنی از عناصر استراتژیک فرصتی منحصر به فرد فراهم آورده تا با سرمایه گذاری در این بخش، علاوه بر کاهش وابستگی به واردات، توسعه اقتصادی این استان کوچک و البته کشور رقم بخورد.
ایجاد صنایع فرآوری از این دریاچه موجب اشتغالزایی برای استان قم میشود و با ایجاد درآمد پایدار، وضعیت معیشت و رفاه مردم را بهبود میبخشد.
به دلیل کاربرد گسترده لیتیوم حاضر در شورابهها در صنایع پیشرفته و محدودیت ذخایر آن، از اهمیت استراتژیک برخوردار است و بر اساس پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تقاضای جهانی برای لیتیوم تا سال ۲۰۴۰ میلادی ۴۰ برابر خواهد شد.
در نتیجه اهمیت این ماده معدنی سفید که به نفت قرن معروف شده، ایران بهعنوان کشوری غنی از منابع معدنی، میتواند با استحصال عناصر استراتژیک از شورابهها نقش موثری در تولید ثروت ملی و ایجاد ارزش افزوده ایفا کند.
در چنین شرایطی، وجود برخی اعمال سلیقهها مانع از استخراج مواد معدنی ارزشمند در این استان شده است و سازمانهای مختلف از جمله محیط زیست و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری مانع بهرهبرداری از شورابهها میشوند و همکاری لازم را با بخش خصوصی انجام نمیدهند.
مانع تراشی و شکایات این سازمانها باعث توقف فعالیت سرمایهگذاران و تأخیر در بهرهبرداری از پروژه شورابههای قم شده است و نهتنها فرصتهای اقتصادی و اشتغالزایی را از بین برده بلکه منجر به افزایش هزینه سرمایهگذاری طرح و وابستگی کشور به واردات مواد معدنی استراتژیک شده است.
در روزگاری که دنیا در حال حرکت به سمت مواد معدنی مانند لیتیوم است و با وجود تاکید های بسیار مبنیبر رونق تولید و کاهش وابستگی به نفت، جلوگیری از اجرای طرحهای توسعه و مانع تراشی در مسیر شورابهها، منطقی نیست و با هیچ کدام از اصول اقتصاد همخوانی ندارد.
برای تحقق اقتصاد غیرنفتی، باید دیدگاههای موجود در خصوص معادن تغییر کند تا بهرهبرداری بهینه از منابع معدنی کشور محقق شود
تعجبی ندارد در چنین شرایطی و با چنین دیدگاههای رادیکالی که برخی مسئولین و سازمانها دارند، تولید در کشور متحول نشود و اقتصاد کشور همچنان در خان اول قرار داشته باشد.
در حالی که کشورهای منطقه همچون عربستان از تمام ظرفیتهای خود برای پیشبرد اهداف اقتصادی استفاده میکند و حتی روی نداشتههای خود نیز سرمایه گذاری میکند و به دنبال درآمدزایی از بیابانهای خود است، آیا استفاده از داشتهها و منابع غنی در ایران ایراد فنی و اقتصادی دارد!
قطعا تا زمانی که نگرش و دیدگاه برخی مسئولین نسبت به اقتصاد غیر نفتی تغییر نکند و از اقتصاد کهنه نفتی فاصله نگیرند، منویات رهبری به مرحله اجرا نخواهد رسید و اقتصاد غیرنفتی و اقتصادی مبتنی بر معدن به معنای واقعی بروز و ظهور نخواهد کرد و رشد تولید و توسعه اقتصادی رقم نخواهد خورد.
حل مشکل زیست محیطی یا پاک کردن صورت مساله؟
برای حل مشکل برداشت مواد معدنی از معادنی چون شورابه دریاچه نمک قم، با توجه به حساسیت زیستمحیطی، باید ضمن رفع دغدغه زیست محیطی با همکاری نهادهای مذکور اقدام کرد.
بدیهی است که راه حل موضوع پاک کردن صورت مساله نیست بلکه می توان در قالب گام های عملیاتی از جمله برداشت مدار بسته برای کاهش تبخیر و حفظ آب دریاچه، مدیریت حقابه و تخصیص دقیق آب برای حفظ اکوسیستم شورابه، رصد مداوم اجرای قوانین محیط زیستی، استفاده از تکنولوژی های نوین و کم ضرر برای استخراج و حتی برنامه های احیایی برای حفظ و حتی تقویت اکوسیستم توجه داشت و در این میان همکاری و همراهی محیط زیست به ویژه در حوزه آموزش و آگاهی بخشی مفید فایده است.
با مجموعه این اقدامات، تعادل بین نیازهای صنعتی و حفاظت از محیطزیست می توان توسعه معادن غنی ایران را به عنوان بخشی از توسعه پایدار کشور عملیاتی کرد.