شکاف جنسیتی پشت پرده استارتاپها

مهرین نظری
اقتصاد دیجیتال ایران با سرعت در حال رشد است، اما سهم زنان در این اکوسیستم همچنان اندک و ناپایدار است؛ تنها ۱۲ درصدِ بنیانگذاران استارتاپها و حدود ۱۶ درصدِ کل نیروی کار حوزه فناوری را زنان تشکیل میدهند.
کارشناسان میگویند اگر ساختارهای قانونی، مالی و فرهنگی تغییر نکند، بزرگترین موتور نوآوری کشور با نیمی از ظرفیت خود پیش خواهد رفت.
آمارها چه میگویند؟ سهم ناچیز زنان در پستهای کلیدی
بانک جهانی میگوید زنان در ایران فقط ۱۶.۵ درصد از کل نیروی کار را تشکیل میدهند و این نسبت در بخش فناوری اطلاعات حتی پایینتر است. سالنامه «ایران آنلاین» سهم واقعی زنان از بازار فناوری اطلاعات را نزدیک به ۱۶ درصد برآورد میکند، در حالی که آنها ۵۰ درصد جمعیت در سن کار کشور هستند.
آمار انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی نیز نشان میدهد از هر صد استارتاپ فعال فقط ۱۲ مورد توسط زنان هدایت میشود. گزارش «WNCRI» تأکید میکند که در بهار ۱۴۰۳ تنها ۳.۹۶ میلیون زن از ۲۴.۷۵ میلیون شاغل کشور، فرصت کار یافتهاند.
شکاف جهانی و منطقهای، ایران کجا ایستاده؟
شاخص شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد ایران در زیر شاخص «مشارکت اقتصادی و فرصتها» در انتهای جدول منطقه قرار دارد، هرچند در زیرشاخص «کارآفرینی نوآورانه» سهم زنان ایرانی ۵۲ درصد گزارش شده است؛ نشانی روشن از استعداد بالقوهای که به بالفعل تبدیل نمیشود. در سطح خاورمیانه، تنها ۱.۲ درصدِ سرمایه جسورانه بهسوی استارتاپهای زنمحور سرازیر میشود، رقمی تقریباً برابر با میانگین ناچیز جهانیِ ۲ درصد.
عوامل ساختاری: قوانین، سرمایه و فرهنگ
یک مطالعه منتشرشده در نشریه MDPI نشان میدهد زنان کارآفرین ایرانی با سه مانع همزمان روبهرو هستند، محدودیتهای تأمین مالی، کلیشههای جنسیتی و پیچیدگیهای مقرراتی.
نبود سرمایهگذاران زنْ باعث تداوم سوگیری در فرآیند جذب سرمایه میشود؛ تنها ۱۵ درصدِ تصمیمگیرندگان در صندوقهای جسورانه جهان زن هستند و این نسبت در خاورمیانه کمتر از ۱۰ درصد برآورد میشود. از سوی دیگر، بسیاری از تسهیلات دولتی برای اشتغال زنان هنوز معطوف به مشاغل خانگی است و ورود به فضای استارتاپی را تسهیل نمیکند.
از دانشگاه تا بازار کار، مسیر پرسنگلاخ
گزارش GEM 2024 نیزنشان میدهد نرخ تمایل زنان ایرانی به کارآفرینی در مرحله «قصد تأسیس» قابل توجه است، اما در مرحله اجرا سقوط میکند؛ پدیدهای که اقتصاددانان آن را «چکه جنسیتی» در قیف کارآفرینی مینامند.
علل این چکه از جمله تفاوت دسترسی به شبکههای حرفهای، نبود الگوهای زن موفق و کمبود برنامههای کارآموزی تخصصی است. ابتکارهایی مانند بوتکمپهای برنامهنویسی «SheCodes» در پوشش مهارتی زنان مؤثر بودهاند ولی هنوز در مقیاس ملی فراگیر نشدهاند.
صدای زنان کارآفرین که کمتر شنیده میشود
تجربه «نازنین دانشور»، بنیانگذار تخفیفان، یکی از موفقترین داستانهای زنانه در استارتاپهای ایرانی است؛ پلتفرمی که با بیش از یک میلیون کاربر نشان داد حضور زنان در نقش مدیرعامل میتواند به رشد سریع کسبوکار منجر شود.
با وجود این، دانشور هنوز استثناست نه قاعده؛ او در گفتوگوهایش بارها از «نگاه تردیدآمیز سرمایهگذاران به تیمهای زنانه» سخن گفته است.
پیامدهای اقتصادی شکاف جنسیتی برای اکوسیستم دیجیتال
مطالعات مجمع جهانی اقتصاد ثابت کرده است که تیمهای متنوع از نظر جنسیتی بازده سرمایهگذاری بالاتری دارند و حذف زنان از حلقههای تصمیمگیری به معنی از دست رفتن سود بالقوه است.
تحلیلگران بازار کار ایران هشدار میدهند تداوم نرخ پایین مشارکتِ زنان در بخش دیجیتال میتواند سرعت رشد کل صنعت را ۱.۵ تا ۲ درصد در سال کاهش دهد، زیرا منابع انسانی تخصصی کافی برای پاسخ به تقاضای فزاینده وجود نخواهد داشت.
سرمایهگذاران چه میگویند؟
یکی از مدیران یک صندوق جسورانه تهرانی که نخواست نامش فاش شود میگوید: «هروقت تیم مؤسسْ زن است، تعدادی از سرمایهگذاران سنتی بلافاصله پروژه را در اولویت پایین میگذارند؛ هنوز کلیشه درباره ریسکگریزی زنان در هیئتهای سرمایهگذاری زنده است.»
این در حالی است که آمار جهانی نشان میدهد استارتاپهای دارای حداقل یک مؤسس زن، نرخ بازگشت بالاتری نسبت به تیمهای کاملاً مردانه دارند.
دولت و سیاستگذاری، از شعار تا اقدام عملی
وزارت ارتباطات در برنامه «ایران هوشمند ۱۴۰۴» وعده داده سهم زنان در مشاغل دیجیتال را دو برابر کند، اما جزئیات اجرا و بودجه مشخص نشده است.
کارشناسان پیشنهاد میکنند معافیت مالیاتی برای صندوقهایی که در استارتاپهای زنمحور سرمایهگذاری میکنند، معیار اجباری تنوع جنسیتی در هیئتمدیره شرکتهای فناوری و حمایت هدفمند از دورههای مهارتآموزی دیجیتال برای زنان بهعنوان اقدامات فوری در نظر گرفته شود.
راهکارهای بینالمللی، تجربهها و الگوها
برنامه «Google for Startups Accelerator: Women Founders» نشان داده که حمایت ترکیبیِ مالی، منتورینگ و شبکهسازی میتواند نرخ بقا و رشد استارتاپهای زنمحور را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
در کشورهای اروپایی، صندوقهای تطبیقی (matching funds) با شرط حضور مؤسس زن، شکاف سرمایه را کاهش دادهاند؛ مدلی که بهگفته گزارش «Female Founders Monitor 2025» ظرف سه سال نسبت زنان مؤسس در آلمان را از ۱۴ به ۱۹ درصد رسانده است.
نسلی که تغییر میخواهد
نسلی از توسعهدهندگان زن ایرانی که در شبکههایی مانند لینکدین فعالاند، بر خلاف گذشته نهتنها در کدنویسی بلکه در طراحی محصول و دادهکاوی نیز پیشرو شدهاند؛ جستوجوی ساده برای «Developers in Tehran» نشان میدهد در برخی نتایج نیمهای از توسعهدهندگان زناند، هرچند این آمار رسمی نیست. این نسل آماده است تا در صورت رفع موانع ساختاری، کمبود نیروی متخصص صنعت را جبران کند.
چرا وقت اقدام فرارسیده است؟
گزارش حاضر نشان میدهد اقتصاد دیجیتال ایران هماکنون با «پارادوکس استعداد» روبهروست؛ زنان توانمند و آموزشدیدهای که یا جذب بازار رسمی نمیشوند یا در مراتب پایین باقی میمانند.
در حالی که کشور برای رقابت در اقتصاد دادهمحور به نیروی کار ماهر و متنوع نیاز دارد، حفظ وضع موجود یعنی پذیرفتن رشد کند و آسیبپذیری بیشتر در برابر شوکهای خارجی.
ورود جدی زنان به پستهای کلیدی استارتاپها نه یک انتخاب اخلاقی، بلکه ضرورتی اقتصادی برای جهش این صنعت است. اقداماتی مانند سهمیهبندی هوشمند سرمایه جسورانه، ایجاد مسیرهای آموزشی ویژه و الزام شفافیت جنسیتی میتواند مسیر را کوتاه کند.
اگر سیاستگذاران و سرمایهگذاران گوش شنوایی داشته باشند، شکاف فعلی نهتنها پر میشود، بلکه به مزیت رقابتی اکوسیستم دیجیتال ایران بدل خواهد شد.