ضررهای نمایش رسانه ای جرم
دکتر غلامحسین بیابانی؛ دانشیار گروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین
نمایش جرم در رسانه ها ضررهای زیادی برای جامعه دارد که می توان به پاره ای از آنها در زیر اشاره کرد:
۱. خلق یا بسط عناوین مجرمانه: برای اینکه رفتاری مجرمانه تلقی شود باید بر یکی از عناوین مجرمانه قوانین کیفری منطبق شود. رسانه ها گاه برای پررنگ کردن برخی از جرائم، با برچسب های جدیدی از عناوین متعارف مجرمانه یاد می کنند و شدت آن را زیاد نشان می دهند. عباراتی مثل “اراذل و اوباش”، “سوداگران”، “زورگیری” و…عناوین حقوقی نیستند اما توسط رسانه ها و برای شدید نشان دادن جرایمی مثل سرقت خشن، ضرب و جرح یا…استفاده می شوند. گاه اثر اغراق و برچسب سازی، تشدید برخورد با این رفتارهاست و گاه، توسعه قلمرو حقوق کیفری و خلق عناوین جدید. مقایسه شود با مورد شرکت های گلدکوئیستی یا هرمی در ایران که عنوان قانونی نداشت و به دلیل پرداخت رسانه ای توسط قانونگذار به رسمیت شناخته شد.
۲. رسانه به مثابه محرک جرم: بسیاری از مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی جرم، رسانه را عامل مهمی در تحریک و شکل دهی به جرم ذکر می کنند. برای مثال مطابق نظریه خلاء هنجاری و فشار رابرت مرتن، رسانه ها با نمایش سبک زندگی های مرفه، تقویت فرهنگ مصرفی و ایجاد حس محرومیت، اهداف و آمالی را ترویج می کنند که وسیله رسیدن به آنها مهیا نیست و افراد تحت فشار ایجاد شده، مرتکب جرم می شوند. علاوه بر این، نمایش جرم و بزهکاری در رسانه ها گاه به یک یادگیری اجتماعی و مشوق جرم تبدیل می شود.
۳. ارائه طریق برای جرم: رسانه ها با تصویر جزئیات جرم، به نوعی آموزش جرم می دهند. بسیاری از مواقع، روش ها و وسایل ارتکاب جرم در یک فیلم توسط مجرمین واقعی مورد تقلید و بهره برداری واقع شده است.
۴. تضعیف کنترل ها: بر اساس برخی از نظریات جرم شناختی(مانند نظریه هیرشی) همه افراد مستعد ارتکاب جرمند و آنچه مانع مجرم شدن برخی می شود وجود کنترل کننده های درونی و بیرونی است. یکی از مهمترین کنترل کننده های بیرونی، ترس از دستگیری، محاکمه و مجازات است. این کنترل زمانی قوت دارد که افراد، سیستم پلیس و دادگستری را قدرتمند و سالم و قاطع بپندارند. نمایش مقابله با جرم در رسانه ها گاه بر ضد این ضرورت انجام می شود. مطالب رسانه ای که پلیس را ضعیف، نظام قضایی را غیر قاطع و فرار از مجازات را ممکن نمایش می دهند، این کنترل را تضعیف کرده، به ارتکاب جرم دامن می زنند. مهمتر از “ضعیف نمایی” سیستم، “فاسد نمایی” آن است. مطالب رسانه ای که پلیس یا قضات را فاسد نشان میدهند، مشروعیت کل سیستم را در نظر افراد مخدوش می کنند و بنابراین دیگر چیزی برای کنترل کردن نمی ماند.
۵. افزایش هراس از جرم: تصویر رسانه ای جرم عموما با اغراق درباره خطر جرم، باعث و تشدیدکننده هراس از جرم می شود. مهمترین زیان پدیدهی “هراس از جرم” برای دموکراسی است. هراس، شهروندان را وابسته، تاثیرپذیر و به راحتی قابل کنترل می کند. جامعهی در هراس به سادگی از کسی که شعار نظم و امنیت می دهد فریب می خورند
عوامل موثر بر شیوه پرداخت رسانه ای به جرم
۶. ارزش خبری جرم: اخبار جنائی واجد مهمترین مؤلفه های ارزشگذاری خبر هستند به خصوص: فوریت، قابلیت داستان پردازی(دراماتیزاسیون)، اهمیت شخصیتی، تازگی و هیجان آوری. اخبار مربوط به جرائم جنسی و خشونت بار مخصوصا در مواردی که قهرمان خبر(مجرم یا قربانی) فردی با منزلت اجتماعی بالا یا مشهور باشد، واجد حداکثر مؤلفه های فوق اند
۷. ارزش سیاسی: برخی از محققین مکاتب انتقادی معتقدند رسانه ها در خدمت نظام طبقاتی حاکم و سرمایه داری، به طرز هدفمند به تصویرگری جرم می پردازند. تفکرِ زیربنایی، بسط هژمونی سرمایه داری است و هر کسی که برخلاف نظم موجود حرکت کند به عنوان مجرم خطرناک نمایش داده می شود. این عمل با ایجاد “اضطراب اخلاقی” و بازنمایی معترضین به طبقه حاکم به عنوان “شیاطین مردم” انجام می شود. رسانه هایی مثل بی.بی.سی با ادعای بی طرفی و منافع ملی به پوشش اخبار می پردازد و این شعار به عبارت دیگر به معنای حمایت از منافع طبقه متوسط و حاکم جامعه انگلیس است. برای مثال در سال ۱۹۶۸ معترضین جنگ ویتنام به عنوان مجرمین شورشی و طرفدار هرج و مرج نمایانده شدند.