عاملی که بازار ارز را تحریک کرد /سهمیه ۲ هزار دلاری باید قطع شود؟
یک اقتصاددان گفت: اولین عاملی که بازار ارز را تحریک کرد خروج پول حقیقی از بازار سرمایه بود.
همشهری آنلاین: ظرف کمتر از یک هفته دلار ۳۳ هزار تومانی به بالای ۳۶ هزار تومان رسید. اگرچه بسیاری از تحلیلگران افزایش قیمت دلار و رسیدن آن به این اعداد را پیشبینی کرده بودند، اما گمان نمیکردند این افزایش دو سه روزه رخ دهد.
هادی حق شناس در گفت و گو با همشهری آنلاین در خصوص نوسانات افزایشی بازار ارز در روزهای اخیر گفت: اولین عاملی که بازار ارز را تحریک کرد خروج پول حقیقی از بازار سرمایه بود.
فارغ از دو سه روزی که بازار سرمایه سیر صعودی پیدا کرد و شاخص کمی اصلاح شد منفی بودن شاخص در چند هفته گذشته موجب خروج پول های حقیقی شد.
وقتی که پول از بازار سرمایه خارج می شود به دنبال پناهگاه دیگری می گردد که این پناهگاه می تواند دارایی هایی مانند مسکن، خودرو یا سکه باشد یا نقدشونده تر باشد مانند ارز.
وی ادامه داد: کاهش حجم معاملات مسکن موجب شد تا این بازار نتواند این سیل نقدینگی را جذب کند، از این رو این سیل به سراغ نقدینگی هایی مانند سکه و ارز رفت.
گفتنی است در پایان هفته منتهی به ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۱ رکورد ۲۴ روز متوالی خروج پول حقیقی ثبت شد.
در مجموع ۲۴ روز اخیر ۷ هزار و ۴۳۲ میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شد که میانگین روزانه خروج پول حقیقی ۳۰۹ میلیارد تومان بوده است.
حق شناس به دلایل دیگر موثر در گرانی دلار اشاره کرد و گفت: همواره اصلی ترین عامل موثر در افزایش یا کاهش نرخ ارز نرخ تورم است. نرخ تورم همواره بازار ارز را متلاطم می کند. تورم حدود ۴۰ درصد یعنی تضعیف پول ملی و تقویت پول خارجی.
وی اضافه کرد: از دلایل دیگری که به التهابات بازار ارز دامن زده است فضای کسب و کار است. انتشار شاخص تولیدکننده در تابستان از سوی مرکز آمار ایران و منفی شدن شاخص صنعت منفی به این معنا و مفهوم است که صنعت با تورم همراه با رکود مواجه است.
منفی بودن شاخص صنعت یعنی شاخص قیمت تولیدکننده هم منفی است که نشان دهنده این است که سیل نقدینگی به سمت صنعت هم نرفته است لذا همواره سیل نقدینگی که راه می افتد به سراغ سکه و ارز می رود و این بازارها را متلاطم می کند.
نرخ واقعی ارز
طبق گفته حق شناس؛ فرمول نرخ ارز مابه التفاوت تورم داخلی به خارجی است. به عنوان مثال اگر تورم ۵ کشوری که با آنها معامله داریم ۱۰ درصد باشد و تورم داخل ۴۰ درصد باشد مابه التفاوت آن ۳۰ درصد است که نشان می دهد باید نرخ ارز ۳۰ درصد تعدیل شود. این فرمول مبناست اما در مقاطعی تورم انتظاری هم مزید بر علت می شود.
باید توجه داشت که تورم فقط ناشی از متغیرهای اقتصاد نیست بلکه انتظارهای تورمی هم تورم ایجاد می کند که بخشی از تورم موجود هم ناشی از همین موضوع است.
برای روشن تر شدن مفهوم می توان به حذف ارز ترجیحی اشاره کرد که وقتی نرخ ارز ترجیحی تغییر کرد نباید تا این اندازه تورم را تحت الشعاع قرار می داد اما انتظارات تورمی که وجود دارد منجر به افزایش نرخ تورم شد که این موضوع هم اثر مستقیم روی نرخ ارز دارد.
سهمیه ۲ هزار دلاری باید قطع شود
سیاست های پولی و مالی بانک مرکزی هم می تواند اثرات مثبت بر بازار ارز بگذارد هم اثرات منفی. حق شناس با بیان این موضوع در خصوص اقدامات بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز گفت: با نگاهی به شاخص های پولی بانک مرکزی مشاهده می کنیم که نرخ رشد پولی، شبه پول(سپرده ها) و نرخ رشد نقدینگی نسبت به یک سال قبل تفاوت معناداری نداشته است.
یعنی ۴ تا ۵ واحد کم شده است. در واقع رشد نقدینگی ما حدود ۳۵ درصد شده و به ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
این شاخص های پولی منفی بر روی نرخ تورم تاثیر می گذارند و نرخ تورم هم به طور مستقیم روی نرخ ارز تاثیر می گذارد.
وی ادامه داد: پیشنهادم برای کنترل بازار ارز این است که سیاست دادن سهمیه ۲ هزار دلاری به هر ایرانی از سوی بانک مرکزی تغییر کند و دلار تنها در اختیار ایرانیانی که قصد سفر به خارج از کشور دارند قرار بگیرد. نباید مسئله را وارونه حل کرد چرا که به ضرر اقتصاد کلان کشور است.
این اقتصاددان افزود: البته برای حل همیشگی موضوعات باید به سمت اصلاح ساختارها پیش برویم. به عنوان مثال اگر نرخ ارز واقعی شود اصلا نیازی نیست که به هر ایرانی ۲ هزار دلار سهمیه داده شود.
البته باید به این نکته هم شود توجه اگر قرار به واقعی شدن نرخ ها باشد باید در همه زمینه ها نرخ ها واقعی شود و همچنین در شرایطی که مصرف کننده قدرت انتخاب داشته باشد.
اگر قرار باشد قیمت ارز، نان، بنزین، خودرو و … واقعی بشود باید مصرف کننده هم قدرت انتخاب داشته باشد و مثلا اگر فردی بخواهد یک خودروی هیربیدی داشته باشد این امکان برایش فراهم باشد.
حق شناس گفت: در واقع اصلاحات ساختاری باید در همه بازارها از جمله بازار پول، کالا، بازار سرمایه و … باشد. مسکن های کوتاه اثرات کوتاه مدت هم خواهند داشت.
تجربه نشان داده متوقف کردن ارزفروشان و ارز پاشی نتوانسته مشکل ارز را حل کند. لذا منطق حکم می کند که دوباره این تجربه ها تکرار نشود.