عشقی: نرخ ارز شاخصی برگرفته از توانائی اقتصاد ملی است
زهرا ترابی
مبنای محاسبه حقوق گمرکی از ۴۲۰۰ تومان به نرخ ETS با واکنش فعالین اقتصادی در هفته های گذشته مواجه شد، اما آیا ان سیاست سوی مثبتی هم دارد؟ آیا می تواند برای تجارت خارجی کشور به خصوص موضوع صادرات کارکردی هم داشته باشد؟
در این باره بهمن عشقی عضو اتاق بارزگانی براین باور است:
آن چیزی که باعث فرار سرمایه می شود غیرقابل پیش بینی بودن بازار است، نه افزایش نرخ ارز. نرخ ارز شاخصی برگرفته از توانائی اقتصاد ملی است. نمی توانید تورم ۴۰ درصدی داشته باشید و نرخ دلار را سرکوب کنید. این اسباب فرار سرمایه است.
قیمت دلار سال گذشته چه میزان بوده است؟ ۲۶ هزار تومان بود. شما چقدر تورم نسبت به سال ۱۴۰۰ دارید؟ حداقل ۴۰ درصد است ولی بازار چیز دیگری را به من و شما می گوید. واقعیت بازار این است که تورم خیلی بیشتر از ۴۵-۴۰ درصد است.
در ادامه مصاحبه خبرنگار عصر اقتصاد با بهمن عشقی آماده است:
*برخی براین باور هستند با توجه به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بحث صادرات به شدت افت می کند و پیشرفتی در این زمینه نخواهیم داشت این موضوع را چطور تحلیل می کنید؟
صادراتی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی می خواهد اتفاق افتد، اتفاق نیفتد بهتر است. یعنی منابعی کشور را بدهیم و یک کالای ارزان قیمت با صرف منابع ایران تولید کنیم که صادر کنیم؟ این را نمی دانم از کجا آمده است. موضوع دوم، اینکه اتاق بازرگانی جایگاه مشورتی دارد، اتاق بازرگانی جایگاه اجتماعی ندارد و نمی تواند در موضوعی دخالت اجرایی کند. اتاق می تواند فقط نظر مشورتی بدهد.
اساس کلی نظر ما بر اقتصاد بازار است. در اقتصاد بازار می گوییم مزیت ما کجاست؟ اگر مزیت بناست با ارز ۴۲۰۰ تومانی تولید شود بهترست این اتفاق نیفتد. مزیت ما نیروی انسانی، انرژی، بازار مصرف بزرگ است. مزیت ما موقعیت ژئواستراتژیک است، مزیت ما این نیست که با دلار ۴۲۰۰ تومان ماده اولیه ارزان بیاوریم و بعد تبدیل به کالا کنیم و صادر کنیم؟ این چه صادراتی است؟ اتاق جایگاه مشورتی در این زمینه دارد.
اگر تهدیدات حوزه کسب و کار کاهش یابد ولو اینکه اگر مداخلات کاهش یابد، اگر دخالت های نابه جا کاهش یابد، ولو اینکه دلار از ۴۲۰۰ تومان به دلار بازار تبدیل شود، کشور مزیت های صادراتی دارد. نمونه بدیل آن ترکیه است. واقعه ای که در ترکیه اتفاق افتاده شاهد این است کاهش ارزش پول ملی می تواند اسباب توسعه صادرات را فراهم کند. شاهد بودیم همین موضوع باعث شد ترکیه صادرات ۲۲۰ میلیاردی را در سال گذشته به خود اختصاص بدهد.
*با توجه به اینکه خیلی ها بیان می کنند تعرفه واردات ما از ۴۲۰۰ به ۲۴ هزار تومان رسید، قطعا فضای این واردات تحت الشعاع این موضوع است. این را چطور تحلیل می کنید ؟
مبنای تعرفه گمرکی، مبنای محاسبه حقوق ورودی و سود بازرگانی و حقوق ورودی کالا از مبنای ۴۲۰۰ تومانی که تبدیل به ETSشده است. این قدم دولت در جهت برابر کردن نرخ ارز بود که این اقدام باید زودتر از این صورت می گرفت. بنابراین، اساس کار درست است. اگر دولت عنوان کند حقوق ورودی را براساس نرخ ۴۲۰۰ تومانی محاسبه می کنم و تولیدکننده داخلی کالا را براساس دلار ۲۶ هزار تومان تولید کند آیا شما به نفع وارد کننده یارانه داده اید؟ این چه اقدامی است؟ چه تهدیدی در اینجا وجود دارد؟ اگر دولت با نرخ نامتعارف و غیرواقعی ورود و خروج کالا را محاسبه کند که تولید داخل را به نفع واردات قربانی کرده است. این چه منطقی است؟ به نظر من، هیچ تهدیدی نیست.
معتقدم دولت نباید سرمایه ملی را صرف واردات کند. به همین ترتیب دولت نباید رانت غیرقابل تعریف و رانت غیرقابل توجیحی برای تولید قائل شود. ایران مزیت های خود را دارد. ایران کشوری با انرژی ارزان، با نیروی کار ارزان، با اقلیم متنوع و با موقعیت ژئوپلتیک خاص است. امروز روس ها راهی جز ما برای رسیدن به آب های آزاد ندارند. اگر این مزیت ها را کنار هم بگذاریم و از این مزیت ها ایجاد ثروت کنیم، نه با ارز یارانه ای، نه با محاسبه حقوق ورودی کالا بلکه براساس نرخ ارز مرجع! دولت باید به سمت دلار تک نرخی برود و با سیستم مدیریت شده و نظام تعدیل قیمت ارز باشد و مداخلات را به حداقل برساند و اجازه دهد تولیدکننده تولید کند.
*با توجه به چنین تغییری که انجام شده مهم ترین چالش ما چیست؟ دولت چه اقداماتی باید انجام دهد؟
اساسی ترین مسئله ای که بوجود می آید کمبود نقدینگی بنگاه هاست. برای اینکه بنگاه هایی که درگیر تولید واردات مواد اولیه بودند الان با کمبود نقدینگی مواجه شدند. فرض کنید یک واحد برای حقوق ورودی کالا می پرداختند ولی الان باید ۶ واحد بپردازند. دولت باید جریان جذب سرمایه گذاری توسط بنگاه ها را تسهیل کند که به صورت غیرمستقیم است. یعنی دولت کمک کند جریان سرمایه سرگردان معطوف به تولید شود. پول سرگردانی که ممکن است هر لحظه در مسیری به سفته بازی بپردازد به جریان تولید منتقل شود.
نظام بانکی کشور را تشویق و تجهیز کند برای اینکه بیش از پیش سرمایه گذاری در راه اندازی واحدهای تولیدی کند. فاز دوم، اقداماتی که به صورت مستقیم معطوف به دولت است. بعنوان مثال، دولت نرخ ارزش افزوده ای که در گمرکات دریافت می کرد براساس دلار ۴۲۰۰ تومان دریافت می کرد که وقتی این ۹ درصد را براساس ETS دریافت می کند از یک واحدی که حدود ۷ واحد افزایش می یابد این ارزش افزوده متعلق به دولت است.
حال سوالی که اینجا بوجود می آید این است؛ دولت چرا این ارزش افزوده را پیش دریافت می کند؟ ارزش افزوده، ارزشی افزوده ای است که مصرف کننده نهایی باید بپردازد. سیاست دریافت ارزش افزوده یا سیاست دریافت مالیات علی الحساب در مبادی گمرکی مداخلات، سیاست غلطی که باید اصلاح شود. دولت باید ۹ درصد را از مصرف کننده نهایی بگیرد. اگر مکانیسم دریافت مالیات ارزش افزوده را ندارد بحث دیگری است که ناتوانی در وصول مالیات است.
اینجا بنگاه را دچار کمبود نقدینگی می کند بخاطر اینکه ۷ برابر ارزش افزوده دریافت می کند و این تولیدکننده معلوم نیست چه زمانی می تواند این ارزش افزوده را جبران کند. چه زمانی ارزش افزوده تولیدکننده جبران می شود؟ وقتی فروش کالا و خدمات اتفاق افتد. در نتیجه به دولت ۹ درصد ارزش افزوده کالایی را داده که برای آن هنوز ارزش افزوده ایجاد نشده است. سود کالا به گمرک چقدر ارزش افزوده ای برای واردکننده دارد؟ وقتی ارزش افزوده وجود دارد که کالا تبدیل شود و فروش برود و پول آن وصول شود.
این فرایند را دولت باید اصلاح کند. وقتی میگوییم باید مداخله را اصلاح کند یعنی این موضوع را اصلاح کند. بنابراین، دولت باید حقوق ورودی را براساس ETS و دلار تک نرخی دریافت کند و تلاش کند دلار را به یک نرخ تبدیل کند. من متوجه نرخ نیما، نرخ ثنا، نرخ توافقی، نرخ رسمی نمی شوم. دلار باید در ایران یک عدد داشته باشد و تابلوی همه صرافی ها یک عدد را نشان دهد.
*تغییر نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی به ETSباعث نمی شود نتوانیم سرمایه گذار خارجی جذب کنیم؟
خیر. آن چیزی که باعث فرار سرمایه می شود غیرقابل پیش بینی بودن بازار است، نه افزایش نرخ ارز. نرخ ارز یک شاخص توانائی اقتصادی ملی است. نمی توانید تورم ۴۰ درصدی داشته باشید و نرخ دلار را سرکوب کنید. این اسباب فرار سرمایه است. قیمت دلار سال گذشته چه میزان بوده است؟ ۲۶ هزار تومان بود. شما چقدر تورم نسبت به سال ۱۴۰۰ دارید؟ حداقل ۴۰ درصد است ولی بازار چیز دیگری را به من و شما می گوید. واقعیت بازار این است که تورم خیلی بیشتر از ۴۵-۴۰ درصد است.
اگر همین درصد را در نظر بگیریم، ۴۰ درصد افزایش نرخ ارز برروی ۲۶ هزار تومان است که این به چه معناست؟ یعنی حدود ۹ هزار تومان. نرخ ارز امروز باید ۳۵ هزار تومان باشد. در حال حاضر نرخ ارز ۳۱ هزار تومان که به اندازه بقیه کالاها و خدمات گران نشده به دلیل اینکه دلار یک کالای مبادله ای است. این به دارنده سرمایه پالسی می دهد که پول خود را دلار کنید و از کشور خارج شوید. شما به این نکته توجه کنید اگر دارایی خود را به دلار تبدیل کنم و در خانه یا صندوق امانات بگذارم فرقی نمی کند با اینکه از کشور خارج کنم.
دلار را از چرخه بیرون آوردم ولو اینکه در صندوق امانات بگذارم، ولو در منزل خود در کمد بگذارم. چون شما دلار را پائین نگه داشتید امکان فرار سرمایه از کشور ایجاد می کنید. نه تنها سرمایه گذاری جذب نمی کنید که فرار سرمایه هم ایجاد می کنید. افزایش نرخ ارز نه تنها موجبات فرار سرمایه را ایجاد نمی کند بلکه موجب افزایش سرمایه گذاری نیز می شود. به دلیل اینکه خارجی یک دلار می آورد و با یک دلار ۳۶۰ هزار واحد دلار سرمایه گذاری می کند.
بنابراین، به افزایش سرمایه گذاری علاقه مند می شود. آن چیزی که سرمایه گذار خارجی را از آوردن پول در کشور هراسناک می کند بی ثباتی بازار و قابل پیش بینی نبودن بازار است. اقتصاد باید قابل پیش بینی باشد. وقتی اقتصاد غیرقابل پیش بینی باشد سرمایه گذار نمی آید. الان سرمایه گذاری در ترکیه کاهش یافته است؟