
سید مصطفی مسعود پناه؛ کارشناس بازار سرمایه
با نزدیکشدن به فصل داغ مجامع در تابستان ۱۴۰۴، بسیاری از فعالان بازار سهام و سهامداران خرد، منتظر هستند تا حاصل عملکرد مالی شرکتها در سال ۱۴۰۳ را در قالب تقسیم سود و سیاستهای آتی ببینند.
اما برخلاف سالهای طلایی گذشته که مجامع بسیاری از شرکتها با لبخند و امید برگزار میشد، امسال چشمانداز تیرهتری پیشرو است.
سودآوری که در تاریکی خاموش شد
سال ۱۴۰۳، در حافظه شرکتهای بزرگ صنعتی و سرمایهگذاران بورسی، بهعنوان سال بحران انرژی ثبت خواهد شد. موج خاموشیهای برنامهریزینشده در تابستان، افت فشار گاز در زمستان، و تخصیص ناعادلانه انرژی به صنایع کلیدی مانند فولاد، سیمان، پتروشیمی و فلزات اساسی، آسیبهای شدیدی به خطوط تولید وارد کرد.
طبق گزارشهای منتشرشده از شرکتهای بورسی، شرکتهای فولادی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد افت تولید در تابستان ۱۴۰۳ را تجربه کردند.، کارخانههای سیمانی مجبور به تعطیلی دورهای و کاهش ظرفیت تولید شدند و شرکتهای پتروشیمی بهویژه در مناطق جنوب، با نوسانات شدید برق و خاموشیهای ناگهانی مواجه بودند که برخی خطوط تولیدی را متوقف کرد.
نتیجه این اختلالات، کاهش فروش، افزایش هزینه تولید، افت بهرهوری و در نهایت کاهش سود خالص بوده است؛ سودهایی که در گزارشهای ۱۲ ماهه بسیاری از شرکتها، فاصلهای جدی با برآوردهای سال گذشته دارند.
براین اساس، مجامع امسال با چند چالش کلیدی از جمله کاهش سود انباشته و سود قابل تقسیم، افزایش هزینهها (بهویژه انرژی، حملونقل، حقوق و دستمزد)، ابهام در تأمین انرژی برای سال جاری، تعلل در سرمایهگذاری جایگزین و بهینهسازی مصرف انرژی روبهرو هستند.
در چنین فضایی، هیئتمدیره بسیاری از شرکتها احتمالاً سیاستهای محافظهکارانهتری در تقسیم سود اتخاذ خواهند کرد؛ یعنی سود تقسیمی پایینتر از سالهای گذشته با اولویت حفظ نقدینگی برای سال پیشرو.
کاهش سودآوری شرکتها، افت DPS و نبود چشمانداز روشن از بهبود شرایط، پیامدهایی مستقیمی از جمله احتمال افزایش خروج نقدینگی از برخی گروههای صنعتی، افزایش P/E تحلیلی (در صورت کاهش EPS)، رشد دوباره سهم شرکتهای ریالی و کممصرف انرژی، توجه بیشتر به صنایع خدماتمحور و مالی بر بازار سهام خواهد داشت.
این وضعیت، باز هم وزن تحلیلهای بنیادی را در بازار بیشتر خواهد کرد؛ بازار دیگر صرفاً به سودهای اسمی گذشته واکنش نشان نمیدهد، بلکه به پایداری سودآوری در سالهای آینده حساستر شده است.
ابهام در افق سیاسی – توافقی که هنوز نیامده
همزمان با بحران داخلی در تأمین انرژی، تأخیر در حصول توافقات بینالمللی بهویژه در زمینه رفع تحریمها نیز بهعنوان ریسک غیراقتصادی بر بازار سایه افکنده است. در نبود توافق جامع، نه تنها صادرات صنایع بزرگ با محدودیت و هزینه بالا انجام میشود، بلکه ورود سرمایه خارجی، انتقال تکنولوژی، و حتی تأمین مالی پروژههای داخلی با مانع روبهروست.
در صورت تحقق یک توافق پایدار در سال ۱۴۰۴ ورود نقدینگی جدید به بازار سهام و افزایش حجم معاملات محتمل خواهد بود. همچنین صادرات صنایع بزرگ افزایش و درآمدهای ارزی بازیابی میشود.
سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و تولید نیز رونق میگیرد، اما تا آن زمان، بازار سرمایه و صنایع صادراتمحور باید با واقعیتهای سخت ادامه دهند.
در مجموع باید گفت که مجامع ۱۴۰۴، بیش از آنکه عرصه تقسیم سود باشند، آیینهای برای ارزیابی اثرات سیاستهای انرژی و دیپلماسی بر بدنه تولید کشورند. اگر چالش انرژی ادامه یابد و چشمانداز سیاسی گرهخورده بماند، نمیتوان انتظار رشد سودآوری پایدار در بسیاری از صنایع داشت.
در مقابل، برخی شرکتها که توانستهاند خود را با شرایط جدید وفق دهند، از جمله شرکتهای دیجیتال، دارویی، یا آنهایی که مصرف انرژی پایینی دارند، در کانون توجه سهامداران قرار خواهند گرفت.
در نهایت، فصل مجامع ۱۴۰۴ آزمونی برای حکمرانی اقتصادی، سیاستگذاری انرژی و انعطافپذیری بنگاهها است. آزمونی که اگر درس گرفته شود، شاید مجامع سال آینده با لبخند برگزار شود، نه با هشدار.