لبنیات گروگان قیمتگذاری معلق

اکرم رضائی نژاد
بازار لبنیات ماههاست وارد دورهای از بیثباتی کمسابقه شده، بازاری که نه با کمبود عرضه مواجه است، نه انفجار ناگهانی هزینهها را تجربه کرده، اما بهواسطه تعلیق طولانیمدت قیمتگذاری، ضعف نظارت و جسارت فزاینده تولیدکنندگان، عملاً از کنترل سیاستگذار خارج شده است.
نتیجه این وضعیت، نوسان روزانه قیمتها، گردش چندباره برچسبهای قیمتی و فشار مستقیم بر سفره خانوارهاست؛ فشاری که حالا نهتنها معیشت، بلکه سلامت عمومی جامعه را هم تهدید میکند.
به گزارش عصراقتصاد، بیش از شش تا هفت ماه از افزایش قیمت خرید تضمینی شیر خام گذشته، اما نرخ مصوب چهار قلم کالای اساسی لبنی همچنان اعلام نشده است، خلأیی که عملاً به «مجوز نانوشته» افزایش خودسرانه قیمتها تبدیل شده است.
بررسیهای میدانی نشان میدهد یک کالای مشخص، گاه در فاصله چند روز با دو یا سه قیمت متفاوت روانه بازار میشود. برای مثال، قیمت یک نوع پنیر از ۸۸ هزار و ۹۰۰ تومان در پنجم آبانماه، تنها ده روز بعد به ۹۹ هزار و ۶۰۰ تومان رسیده، بیآنکه توجیه رسمی یا مصوبه شفافی پشت آن باشد. این روند در ماست، شیر و سایر اقلام لبنی نیز تکرار شده؛ چنانکه قیمت یک ظرف ماست ظرف یک هفته حدود ۵۰ هزار تومان افزایش یافته است.
آنچه این گرانیها را به بحران تبدیل کرده، صرفاً عدد و رقم نیست، بلکه نوع مواجهه تولیدکنندگان با افکار عمومی است. مدیران برخی کارخانههای لبنی، افزایش قیمتها را نه تخلف، بلکه «ملاحظه» برای مردم توصیف میکنند و معتقدند اگر قیمتها تدریجی بالا رفته، در واقع لطفی به مصرفکننده شده است. این منطق، جایی به اوج میرسد که سخنگوی انجمن صنایع لبنی صراحتاً اعلام میکند: «گران میکنیم و نیاز به متولی نداریم»، گزارهای که عملاً نفی نقش حاکمیت در تنظیم بازار کالای اساسی است.
تعلیق قیمتگذاری رسمی، جسارت تولیدکنندگان لبنی و ضعف نظارت دولتی، بازار شیر و لبنیات را به عرصهای بیقانون تبدیل کرده که هزینه آن از سفره مردم میشود
این ادعاها در شرایطی مطرح میشود که بخش عمدهای از صنایع لبنی از شیر خام یارانهای استفاده میکنند. طبق قانون، چهار قلم لبنی پرمصرف باید قیمت مصوب داشته باشند، اما نهتنها این قیمتها اعلام نشده، بلکه به اذعان برخی مدیران، افزایش قیمت سایر محصولات عمداً برای «بالانس کردن» همین اقلام انجام میشود، اعترافی آشکار به دور زدن مقررات. همزمان، بخشی از محصولات تولیدی با استفاده از یارانه عمومی، با قیمت آزاد صادر میشود، آن هم بدون شفافیت کافی درباره بازگشت ارز حاصل از صادرات.
در این میان، پاسکاری آشکار میان نهادهای مسئول، عمق بحران حکمرانی را نشان میدهد. سازمان حمایت، تعیین تکلیف قیمتها را به وزارت جهاد کشاورزی واگذار میکند و وزارت جهاد هم فرآیند را زمانبر و پیچیده میداند. حاصل این بلاتکلیفی، بازاری است که تصمیم نهایی در هیئتمدیره کارخانهها گرفته میشود، نه پشت میز دولت. هرچند افزایش قیمت بدون مجوز «تخلف» اعلام شده، اما هشدارها عملاً بازدارندگی نداشتهاند و جریمهای که اعمال نشود، به مجوز تکرار تخلف تبدیل میشود.
سقوط سرانه مصرف لبنیات
از سوی دیگر، اتحادیههای صنفی با نگاهی متفاوت به ریشههای گرانی اشاره دارند. رئیس اتحادیه فرآوردههای لبنی میگوید افزایش قیمت شیر خام، رشد صادرات شیر خشک و جهش نرخ دلار، مصرف داخلی را به حاشیه برده و سفره مردم را کوچکتر کرده است. به گفته او، وقتی تولید شیر خشک و صادرات آن جذابتر میشود، اولویت طبیعی بازار از لبنیات مصرفی مردم به سمت ارزآوری تغییر میکند، تغییری که هزینهاش مستقیماً از جیب خانوار پرداخت میشود.
آمارها هم این هشدارها را تأیید میکنند. سرانه مصرف لبنیات در ایران از حدود ۱۳۰ کیلوگرم در سال ۱۳۸۹ به حدود ۵۵ کیلوگرم در سالهای اخیر سقوط کرده، افتی نزدیک به ۶۰ درصد. اکنون ایرانیها حدود ۹۰ کیلوگرم کمتر از میانگین جهانی لبنیات مصرف میکنند؛ شکافی که پیامدهای آن، سالها بعد در قالب پوکی استخوان، بیماریهای استخوانی و افزایش هزینههای درمانی آشکار خواهد شد. تورم نقطهبهنقطه شیر و پنیر نیز به حدود ۴۹ درصد رسیده و در بخش خوراکی، فشار قیمتی حتی شدیدتر از متوسط تورم عمومی است.
نکته تلختر، بازگشت شیرهای فروشنرفته از فروشگاهها به کارخانههاست که نشانهای روشن از کاهش تقاضا است. فروشندگان میگویند لبنیات که زمانی جزو خرید هفتگی خانوادهها بود، حالا به کالایی حداقلی یا حتی حذفشده تبدیل شده است. روایتهای مردمی، از مادران تا کارگران، همگی یک پیام مشترک دارند: درآمد ثابت و قیمتهای متغیر، لبنیات را به اولین قربانی ناترازی دخلوخرج بدل کرده است.
افزایش قیمت شیر خام، صادرات شیرخشک و ناترازی درآمد و هزینه خانوار، مصرف لبنیات را کاهش داده و سلامت، تولید و امنیت غذایی کشور را تهدید میکند
در سوی دیگر زنجیره، دامداران نیز زیر فشارند. مدیرعامل اتحادیه گاوداران صنعتی خراسان رضوی اعلام کرده بهای تمامشده شیر خام به ۳۷ تا ۳۸ هزار تومان در هر کیلو رسیده، عمدتاً بهدلیل جهش نهادههایی مانند کنجاله سویا که به چند برابر نرخ مصوب فروخته میشود. او هشدار میدهد تداوم این وضعیت، دامداران را ناچار به کشتار دامهای مولد میکند؛ اقدامی که تبعات آن در سالهای آینده، بحران بزرگتری در تأمین محصولات دامی رقم خواهد زد.
مجموع این شواهد نشان میدهد بحران لبنیات، صرفاً اختلاف بر سر قیمت نیست، بلکه بحرانی ساختاری در حکمرانی بازار است. بازاری که در آن یارانهها هدف خود را گم کردهاند، قیمتگذاری معلق مانده، صادرات از مصرف داخلی پیشی گرفته و دولت، بیشتر نظارهگر است تا تنظیمگر. اگر این روند متوقف نشود، لبنیات نهفقط از سفره اقشار ضعیف، بلکه از سبد مصرف بخش بزرگی از طبقه متوسط هم حذف خواهد شد، هزینهای پنهان که دیر یا زود، با سلامت جامعه و بار مالی سنگینتری به کشور بازمیگردد.








