کد خبر: 071202152767
روزنامهعصر انقراض (طنز)

مسئول مصنوعی و وعده‌هایش

رئیس دانشگاه تربیت مدرس: «به فناوری «تولید گوشت مصنوعی» دست پیدا کرده‌ایم.»

راضیه حسینی

این یک موفقیت بزرگ است و باعث تحولی مثبت در زندگی مردم خواهد شد. البته که می‌توان از «تولید گوشت مصنوعی» به عنوان اولین قدم نام برد و احتمالاً خبرهای بسیار بهتری در راه است.

پس از این‌که خبر تولید انواع خوراک مصنوعی تمام شد، مرحله‌ی بعدی آغاز می‌شود. فناوری تولید مسکن مصنوعی، شغل مصنوعی، پول مصنوعی، دریاچه‌های مصنوعی، هوای پاک مصنوعی و…

پس از مدتی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم در یک زندگی مصنوعی گیر افتاده‌ایم دیگر خودمان هم نمی‌دانیم چه چیز طبیعی و کدام مصنوعی است.

به نظرتان اگر این فناوری به مسئولان برسد چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر مدتی بعد «مسئول مصنوعی» تولید شود چه می‌شود؟ وعده‌هایش چگونه خواهد بود؟ برای پیروزی در انتخابات چه می‌گوید؟ شاید سال‌ها بعد مسئولان مصنوعی پشت تریبون قرار بگیرند و وعده دهند که ما را به روزگار و دنیای حقیقی بازخواهند گرداند. ما را دوباره با مزه‌ی گوشت و مرغ آشنا خواهند کرد. اما متأسفانه مسئولان مصنوعی و حقیقی در وعده دادن خیلی به هم شباهت دارند.

شاید روزی برسد که دنیا و آدم‌های حقیقی را بشود فقط در موزه‌ها پیدا کرد. موزه‌های مصنوعی‌ای که هیچ جسمی برای لمس کردن ندارند و هیچ وزیر و مسئولی نمی‌تواند ظرفی باستانی را به راحتی در دست بگیرد.

همه چیز خیالی است. مردم عینک‌های بزرگی به چشم دارند که جزئی از بدن‌شان شده و هیچ وقت از آن‌ها جدا نمی‌شود. آن‌ها فکر می‌کنند در خانه‌های زیبا و بزرگ زندگی می‌کنند. غذاهای متنوع و فراوان در دسترس‌شان است. ناهارشان شیشلیک و چنجه است و شام‌شان کباب بره. محل کارشان جایی در یک برج زیباست و هر روز راننده‌ی شخصی، آن‌ها را سر کار می‌برد.

مردم هر روز از هوای پاک تنفس می‌کنند و عمیق‌ترین نفس‌ها را می‌کشند. آن‌ها زیباترین اتفاق‌ها را از پشت عینک می‌بینند و انتظار دارند با این کیفیت زندگی، عمری طولانی داشته باشند، اما نمی‌دانند چرا خیلی زودتر از انتظار تمام می‌شوند.

شاید روزی یک نفر تصمیم بگیرد عینک را بردارد. او با صحنه‌ای عجیب روبرو خواهد شد. خانه‌های لوکس در واقع طویله‌ای کوچک بودند. محل کارشان جایی زیر زمین، نزدیک به موجودات ساکن، تاریکی و آسمان‌شان از شدت آلودگی خاکستری مایل به سیاه بود. آن یک نفر، عینکش را آرام روی چشم می‌گذارد و دیگر هرگز برنمی‌دارد.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا