مشاهیر اقتصاد
بخش چهارم
ژان باتیست سه
(Jean-Baptiste Say 1767- 1832)
مرتضی ایراندوست/ کارشناس ارشد مدیریت صنعتی
ژان باتیست سه در سال ۱۷۷۶ در لیون فرانسه در یک خانواده تاجر پروتستان زاده شد. در سن ۱۹ سالگی به انگلیس سفر کرد و مسحور توسعه شگفتانگیز صنایع انگلیس گردید.
او مدتی کارمند بانک و مؤسس یک بیمه خصوصی بود. مدتی روزنامهنگار شد و مدتی هم عضو مجلس مقننه فرانسه بود؛ ولی بهسبب تعارض با سیاستهای ناپلئون بناپارت مجبور به کنارهگیری از سیاست شد.
پس از ترک سیاست، به امور صنعتی و بازرگانی پرداخت..در زمان حیات وی، فضای اقتصادی همچون امروز با پیشرفتهای گوناگون و سریعی همراه بود و تقاضاهای بسیاری هم مشاهده میشد. ابتکارات نیز با ریاضت اقتصادی همراه بود.
در سال ۱۸۱۵ پس از سقوط ناپلئون، او شروع به تدریس درس اقتصاد سیاسی کرد و دو سال بعد از آن بعنوان استاد اقتصاد صنعتی برگزیده شد و سپس در سال ۱۸۳۰ نخستین کرسی اقتصاد سیاسی در فرانسه را در کالج فرانسه در پاریس به دست آورد.
او چندین بار به انگلستان سفر کرد و یکی از دوستان نزدیک ریکاردو و مالتوس بود، اگر چه با نظریات آن ها توافق کامل نداشت.
ژان زمانی که ۲۳ ساله بود و منشی کلاویر وزیر مالیه آینده فرانسه که در ان زمان یک شرکت بیمه را اداره میکرد بود نزد او نسخه از کتاب ثروت ملل را یافت که کلاویر غالباً آن را مطالعه میکرد.
پس از آنکه چند صفحه از آن را خواند فوراً یک نسخه از آن را وارد کرد. اثر این کتاب در وی چنان عمیق بود که می گفت؛ «هر کس آن را بخواند می فهمد که قبل از اسمیت علم اقتصاد وجود نداشته است.»
ژان به شدت تحت تأثیر آدام اسمیت و نظریه های اقتصادی بود که اسمیت در کتاب ثروت ملل خود در سال ۱۷۷۶ ارائه کرد . ژان باتیست سه به افکار و نظریات آدام اسمیت علاقه زیادی داشت و بسیاری از کتب و نوشتههای اسمیت را تفسیر و بسط داده است.
او مطالعه کتاب «ثروت ملل» را الگویی برای اندیشههای اقتصادی خود معرفی میکند، به همین دلیل سه به عنوان مفسر افکار اسمیت شناخته میشود. او در این زمینه مینویسد: «کتاب آدام اسمیت مجموعه ناهماهنگی از افکار صحیح و مشاهدات شخصی او است.
مطالعه این کتاب روش بررسیهای علمی اقتصادی را به من آموخت و من توانستم به کمک آن خود به سلیقه خویش به تفحص و کنجکاوی بپردازم. اکنون دیگر نمیتوان مرا جزء هیچ یک از مکتبهای اقتصادی موجود دانست.»
او یکی از طرفداران بزرگ نظریههای بازار آزاد اسمیت بود و از طریق کار آکادمیک و تدریس فلسفههای خود را ترویج و به محبوبیت آنها در فرانسه کمک میکرد.او یکی از معروفترین اقتصاددانان مکتب کلاسیک بوده است.
از نظر ژان باتیست سه، علم اقتصاد علم قوانین حاکم بر ثروت و نمایشدهنده طرق تشکیل، توزیع و مصرف ثروت است وی افکار آدام اسمیت را در اروپا مشهور ساخت.
او همچنین بر این باور بود که کاهش سطح قیمت اگر ناشی از افزایش بهره وری باشد نه از کاهش تورم، می تواند یک اتفاق مثبت باشد. ژان باپتیست سه به خاطر فرمول بندی قانون بازارهای سه ، که بعنوان نظریه بازارها نیز از آن یاد می شود و برای کتابش با عنوان رساله ای در باب اقتصاد سیاسی، که در سال ۱۸۰۳ منتشر شد، شناخته شده است.
نقطه عطف عقاید سه قانونی است به نام « قانون بازارها » یا « قانون سه » که محور اصلی نظریه تعادل اشتغال کامل کلاسیکها محسوب می شود. براساس این قانون، عرضه، تقاضای خود را بهوجود میآورد. بنابراین تولید اضافی (مازاد عرضه) در اقتصاد سرمایهداری ناممکن است. قانون بازارها” یا “قانون سه” نقطه عطف عقاید ژان باتیست سه است و محور اصلی نظریه تعادل اشتغال کامل کلاسیکها محسوب میشود.
مفهوم این نظریه این است که تولید کالاها و خدمات، باعث ایجاد درآمد برای عوامل و نهادههای تولید میشود؛ که این امر، منجر به ایجاد تقاضا جدید نسبت به سایر محصولات بخشهای اقتصادی خواهد شد.
نتیجه پذیرش این قانون، این خواهد بود که هیچ نوع رکود و کسادی موقّت و یا دائمی (خاص و یا عام) در اقتصاد بروز نخواهد کرد. ژان باتیست سه، قانون بازارها را در پاسخ به رساله ویلیام اسپنس تبیین کرد. رساله ویلیام اسپنس در خصوص خسارت تجارت بین انگلیس و فرانسه در خلال جنگهای ناپلئون بود.
با اینکه شهرت ژان باتیست سه بهعلت طرح قانون سی است، اما باید گفت که او مبدع قانون سی در مورد بازارها نیست. او در کتاب “گفتار در اقتصاد سیاسی” که در سال ۱۸۰۳ متشر شد، میگوید: «کالاها همواره با کالاها معاوضه میشوند.
جان استوارت میل در کتاب دفاع از تجارت که در سال ۱۸۰۸ نوشت، این جمله را بهصورت «هر عرضه تقاضای خود را ایجاد میکند»، درآورد و از آن نتایجی گرفت؛ که رکود در تجارت بهخاطر اضافه تولید نیست و نقش پول در مبادله در درجه دوم اهمیت قرار دارد. وقتی جان استوارت میل (و بعد از او ریکاردو) راه را نشان دادند،
ژان باتیست سه نظرات اولیه خود را تغییر داد و به نظرات میل نزدیک شد.البته نه ژان و جان استوارت میل و حتی ریکاردو بهاندازه کینز به قانون سه توجه نکردند.
او دیدگاههای لیبرال کلاسیک داشت و هوادار رقابت، تجارت آزاد و برداشتن قیود از کسب و کار بود. سه اولین کسی است که تقسیم معروف علم اقتصاد به مباحث تولید، توزیع و مصرف را مطرح ساخت.
وی به مسئله تقسیم کار اهمیت زیادی میدهد و مبادله را اساس زندگی اقتصادی معرفی میکند. از دید او مبادله اقتصادی، امری است که انسان را از دیگر موجودات متمایز میسازد،
در جریان مبادله، کالایا اشیای مورد مبادله ارزش و اهمیت نمی یابد، بلکه نفس عمل و ارزش فعالیت است که جنبه غیرمادی و ارزش دارد. سه در فعالیتهای اقتصادی، توجه خود را به فایده عملی آن در زندگی اجتماعی معطوف داشته و امر تولید را ایجاد کالاو اجناس مادی نمی داند، بلکه خلق و ایجاد «فایده» تلقی مینماید.
وی تمام فعالیتهای انسانی، اعم از کشاورزی، صنعتی و تجارت را مهم و ارزشمند تلقی میکند، زیرا در حیات اجتماعی انسان، باعث تسهیل امور و راحتی بشر و رفع نیازها و تامین احتیاجات او میگردد.
بنابراین هر فعالیتی که مبدا فایده و خدمت برای انسان باشد، دارای بهره وری اقتصادی است. برخلاف فیزیوکراتها که برتری را به کشاورزی داده و تجارت را غیرمهم میدانند، سه تمام فعالیتها را مهم و ارزشمند معرفی میکند.
ژان باتیست سه از طرفداران دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی است، برخلاف بعضی اقتصاددانان و فیلسوفان که دخالت دولت در عرصه اقتصادی را باعث تداخل امور و تضعیف پیکره اقتصاد ملی میدانند، وی مداخله نهادهای دولتی را لازمه موفقیت اقتصاد و تعادل عرضه و تقاضا میداند. البته او برای این مداخله، استثناهایی قائل شده و در برخی از رویکردها و فعالیتهای اقتصادی دخالت دولت را بیجا میداند،
از آن جایی که ژان باتیست سه خود صاحب صنعت و کارخانه دار بود، اساس توسعه و فعالیت صنعتی را مورد توجه قرار داده و روند و جریانهای مربوط به آن را تحلیل میکند. او توسعه صنعتی را به سه عامل: ازدیاد و فراوانی سرمایه، پیشرفت فنون، قبول اصالت وظیفه و شخصیت اقتصادی کارفرما در جامعه ربط میدهد.
به باور وی هر فعالیت صنعتی نیازمند سرمایه و ثروت زیادی است تا بتوان در نهایت دقت و آسودگی به تامین ابزار و ماشین آلات مورد نظر پرداخت، بدون سرمایه کافی، نمی توان به امور صنعتی پرداخت.
ژان باتیست سه به ویژه از سوی اقتصاددانان مکتب اتریش، چهرهای مهم در تاریخ اندیشه اقتصادی پنداشته میشود. با این حال درباره او (اگر نگوییم هیچ بحثی نشده) بسیار کم صحبت شده است.
در حقیقت حتی اتریشیها نیز چندان به نوشتههای سه توجه نکردهاند به طور کلی، کیفیت کار ژان باتیست سه، از نظر بررسی تاریخی، پایینتر از آدام اسمیت، از نظر قدرت تحلیلی، پایین تر از ریکاردو، و از نظر اقتصادی، پایین تر از مالتوس است.
برای اقتصاددانان فرانسوی، اهمیت وی بیشتر به دلیل نقش وی در گسترش اندیشه های آدام اسمیت در فرانسه و کاهش نفوذ اقتصاددانان سیاسی انگلیسی در اروپا و نیز تاکید وی بر مطلوبیت و تقاضا در مقایسه با تاکید بیش از حد اقتصاددانان انگلیسی بر هزینه و عرضه بوده است.