معاون سابق مالی سازمان حسابرسی کشور: صورت مالی بانکها شفاف نیست
به گفته محمد عبداللهپور، همچنین صنعت خودرو خارج از تحلیل اقتصادی است
به گفته معاون سابق مالی سازمان حسابرسی کشور، صورت مالی منتشرشده شرکتها در بورس از شفافیت کافی برای سهامداران برخودار است اما باید حواسمان به صورت مالی بانکها باشد.
به گزارش بازار طبق قانون شرکتهای پذیرفتهشده در بورس باید صورت مالی حسابرسیشده یکساله خود را تا حداکثر ۴ماه بعد از پایان دوره مالی منتشر کنند. انتشار صورتهای مالی برخی از شرکتها به خصوص بانکها با واکنش متعددی در فضای مجازی مبنی بر نداشتن شفافیت کافی روبهرو شد، این در حالی است که سازمان بورس و اوراق بهادار اطلاعات درجشده در صورت مالی را بر مبنای استاندارهای تعریفشده میداند و آن را دارای شفافیت کافی میداند.
محمد عبداللهپور، معاون سابق مالی سازمان حسابرسی کشور شفافیت صورتهای مالی منتشرشده در کدال را تایید میکند و میگوید: صورت مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، کاملا شفاف است و بر استانداردهای حسابرسی، تنظیم شده است و از شفافیت لازم برای اینکه سهامداران اطلاعات مورد نیاز را به دست بیاورند برخودار است. گرفتاری در جای دیگر است شاید بپرسید که چرا با این اطلاعات بنیادی که سهامداران از شرکتها دارند و به اعتقاد ما از شفافیت لازم برخوردارند سهامداران در تصمیم گیریشان نمیتوانند تصمیم درست بگیرند.
بازیگران اصلی در بورس اطلاعات دیگری دارند
او همچنین گفت: من میگویم اطلاعات کافی از اطلاعات بنیادی شرکتهای برای سهامداران وجود دارد؛ صورت مالی به شکل شفاف وضع شرکت برای دوره مالی را منعکس میکند اما ذات بازار اولیه این است که اطلاعات سهامداران خرد محدود به همین اطلاعات داخلی است در حالی که بازیگران اصلی در بورس اطلاعات دیگری دارند که با آنها میتوانند در روند بازار بورس تاثیر گذار باشند و جریان ایجاد کنند که ما از آن به بازار غیرکارا و اطلاعات رانتی یاد میکنیم.
بیشتر واکنشهای که در فضای رسانهای به به صورت مالی منتشرشده در کدال وجود دارد مربوط به صورت مالی برخی از بانکها است که گفته شده اطلاعات کافی را در اختیار سهامداران نمیگذارند و یا اطلاعات منتشرشده با عملکرد واقعی بانک نمیخواند که عبداللهپور در واکنش به این ادعا گفت: صورتهای مالی بانکها در بسیاری از مواقع گمراهکننده است و از شفافیت کافی برخوردار نیست، شاید یکی از دلایل آن نحوه استاندارد تهیه صورتهای مالی بانکها است که بهروزنشده و یا اینکه داراییهای آنها کاملا گویای بخش واقعی بانک به خصوص در قسمت حسابهای دریافتنی و بدهکاران نیست و جای بحث دارد.
به گفته او، بانکها در شفافیت مالی و ارائه صورت مالی بر اساس استاندارهای جهانی دارای مشکل هستند.
تعارضهای بین نظام پولی و بازار سرمایه
این استاد دانشگاه یکی از تعارضهای بین نظام پولی و بازار سرمایه را وجود اختلاف در صورت مالی و شفافیت میداند و میگوید: اکثر شرکتهایی که برای تامین مالی به بانکها مراجعه کردند، صورت مالی آنها معمولا شفافیت ندارد و بسیاری از آنها حتی صورت مالی نداشتند. بسیاری از کسانی که از منابع سیستم بانکی استفاده کردند با حسابسازیهای مالی به این بانکها مراجعه کردند و منابع مالی آنها بهره بردند، اما از منظر شفافیت بازار سرمایه بسیار جلوتر از سیستم بانکی است.
عبداللهپور همچنین گفت: بازار سرمایه از نظر الزامات و قوانین مربوط به شفافیت از سیستم بانکی پیشتاز است. حتی برای انتشار اوراق صکوک در بورس که جزو ابزار تامین مالی است، شفافیت وجود دارد اما در سیستم بانکی این گونه نیست.
اصرار بر صنعتی که مزیتی در آن نیست
او قیمتگذاری دستوری را یک معضل در بازارهای مالی و آن را مانع توسعه در بخش تولید و مالی کشور عنوان کرد.
معاون سابق حسابرسی سازمان حسابرسی کشور در واکنش به این موضوع که اگر قیمتگذاری دستوری در برخی از صنایع مثل خودروسازی وجود نداشته باشد به دلیل وجود انحصار، ما در این بازار دچار زیان سنگین به مصرفکنندگان میشویم، گفت: نمی توان با مثال خودرو تحلیل اقتصادی و مالی کرد و من فکر میکنم از ابتدا یک تصمیم اشتباهی گرفته شد و ۴۰ سال هم روی این تصمیم اشتباه هم اصرار میشود.
تحلیل صنعت خودرو
او تحلیل خود در مورد صنعت خودرو را این گونه توضیح داد: این اصرار که ما باید تولید کننده خودرو باشیم سوالی است که از ابتدا تا الان کسی جواب نداده است؟ چرا شما اصرار دارید خودرو تولید کنید؟ آیا کشور ما مزیتی برای تولید خودرو دارد؟ اگر کسی اصرار بر تولیدات محصولات کشاورزی در ایران دارد، میتواند، بگوید که ما مزیت نسبی مثل آب و هوا، خاک و غیره در مقایسه با کشورهای دیگر داریم و همین استدلال را در مورد هنر مثل فرش و بسیاری از چیزها که کشور در آن مزیت دارید، میتوانیم، بیاوریم، اما در مورد خودرو هیچگاه کسی جواب نداده است که شما چه مزیت نسبی دارید که تولیدکننده خودرو باشید.
عبداللهپور صنعت خودرو سازی را به نوعی هدررفت سرمایه بیتالمال میداند و میگوید: اگر میزان پولی و سرمایهگذاری که از بیتالمال در این بخش از ابتدا انقلاب تا الان را هر جای دیگر سرمایهگذاری میکردیم به مراتب بهرهوری و سودآوری آن بیشتر بود، ضمن اینکه میتوانسیم با قیمتهای پایینتر از تولید داخل، ماشینهای لوکس دنیا را وارد کنیم و مردم هم در رفاه بیشتری باشند، هم مردم آخرین ماشینهای دنیا را سوار میشدند و هم شما از سرمایهگذاری در بخشهای دیگر میتوانستند بهره بیشتری ببرید.