نجات بورس از بحران اهرمیها؛ ضرورت اصلاح یا سقوط

فاطمه حاج علی
در روز سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴، بازار سرمایه ایران یکی از تلخترین روزهای خود را سپری کرد؛ روزی که نشانههای آشفتگی نه فقط در شاخصها و معاملات، بلکه در رفتار سرمایهگذاران و جریان نقدینگی نیز بهوضوح قابل مشاهده بود.
بحران صندوقهای اهرمی به نقطهای رسیده که اکنون دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت یا با اقدامات سطحی کنترل کرد. بازار بهدلیل فشار فروش سنگین، افت حجم معاملات و بیاعتمادی فراگیر، عملاً در رکود فرو رفته و هرگونه امید به برگشت آن، نیازمند اصلاحی عمیق در سازوکارهای بنیادین و تصمیمات ساختاری است.
صندوقهای اهرمی، با هدف افزایش بازدهی در بازار طراحی شدند، اما بهدلیل نبود زیرساختهای مناسب، ضعف مدیریت ریسک و تصمیمات شتابزده در سیاستهای نظارتی، حالا به یکی از مهمترین عوامل تخریب بازار تبدیل شدهاند. رشد بیضابطه این صندوقها بدون ایجاد ابزارهای کنترل نقدشوندگی، اکنون نتیجهای جز موجهای سنگین فروش، افزایش فشار منفی بر شاخص کل و کاهش اعتماد عمومی به بازار نداشته است.
تصمیمات خلقالساعه سازمان بورس در خصوص ضرایب اعتباری، ابتدا باعث تورم مصنوعی قیمتها شد و اکنون در شرایط بحرانی، با همان ابزار به دنبال کنترل آسیب هستند. این در حالی است که بسیاری از فعالان بازار معتقدند کاهش ضرایب تضمین، با وجود نیت خوب، بدون در نظر گرفتن پایداری نقدینگی و رفتارهای بازار، خود به عامل تسریع بحران تبدیل شده است.
مذاکرات سیاسی؛ روزنهای به امید یا سراب تکراری؟
یکی دیگر از محورهای تاثیرگذار بر وضعیت بازار، فضای مبهم سیاسی است. بازار در انتظار روشن شدن سرنوشت مذاکرات احتمالی با آمریکا و کشورهای غربی است، اما خاطره تلخ دورههای قبلی، سرمایهگذاران را محافظهکار کرده و حتی خبرهای مثبت را هم با بیتفاوتی دنبال میکنند.
در این شرایط، تنها سناریوی مطلوب، یعنی «مذاکره واقعی و تضمیندار» میتواند بازار را نجات دهد. دو سناریوی دیگر – یعنی ادامه تنش یا بلاتکلیفی سیاسی – بهصراحت از سوی تحلیلگران به عنوان دلیل عدم حضور منطقی در بازار سرمایه عنوان شدهاند. بازار نیاز به آرامش دارد، نه اخبار تکراری و بینتیجه. اگر شرایط سیاسی به سمت ثبات برود، بازار در موقعیتی بسیار جذاب از نظر بنیادی قرار دارد.
با وجود تمام تلخیها، نشانههایی از آمادگی بازار برای یک برگشت قدرتمند وجود دارد. از منظر بنیادی، شرکتها در حال ارائه گزارشهای سهماهه نسبتاً مطلوبی هستند و مجامع سالیانه در حال برگزاریاند. نسبت P/E بازار به سطوح نادری رسیده که در ۸ سال گذشته بیسابقه بوده است.
بازار سرمایه در گرداب صندوقهای اهرمی؛ اصلاح عمیق یا سقوط قریبالوقوع؟
این شرایط میتواند نقطه عطفی برای بازگشت بازار باشد، اما همانطور که تحلیلگران اشاره کردند، بدون تحول در فضای سیاسی و اعتمادسازی ساختاری، این ارزش ذاتی تنها در حد یک “خانه روی آب” باقی خواهد ماند.
سازمان بورس و سیاستگذاران مالی کشور باید بپذیرند که عملکرد آنها طی بحران اخیر نشان از کمتجربگی و نبود برنامه دارد. اعطای مجوزهای بدون ضابطه به صندوقهای سرمایهگذاری، بهویژه صندوقهای اهرمی، اکنون گریبانگیر بازار شده و هر لحظه که از اصلاح آنها گذشته، عمق بحران بیشتر شده است.
راهکار فوری، بازنگری در حجم و ساختار این صندوقها، محدود کردن قدرت اهرم، افزایش ابزارهای نقدشوندگی، و الزام مدیران صندوقها به رعایت NAV و ارزش ذاتی بهعنوان مبنای اصلی قیمتگذاری است.
همچنین ایجاد شفافیت در ساختار مدیریتی و پاسخگویی عملکرد صندوقها، نقش بسزایی در بازگشت اعتماد عمومی ایفا میکند. اگر قرار است حمایتی صورت گیرد، باید این حمایت هدفمند، اصولی و با نظارت کامل باشد؛ نه اینکه به ابزار خروج سرمایهگذاران حرفهای تبدیل شود.
بازار سرمایه ایران امروز درگیر یک بحران چندبعدی است؛ بحران اعتماد، بحران سیاستگذاری، و بحران نقدشوندگی. نجات آن تنها با اصلاحات جدی در سطح سیاستگذاری و ساختار صندوقهای اهرمی ممکن است. اگر فضای سیاسی کشور به سمت عقلانیت و ثبات حرکت کند، بازار میتواند از دل همین رکود، رشدی بزرگ و پایدار را تجربه کند. اما تا آن زمان، نباید فریب عددهای جذاب یا امیدهای بیپشتوانه را خورد. امید واقعی، در اصلاح واقعی نهفته است.