کد خبر: 16110068227
اقتصاداقتصاد کلانروزنامه

نظارت دقیق بر بودجه دولت؛ پیش شرط مهار تورم با نرخ بهره

حاجی زاده: تورم تنها برای صاحبان دارایی، ایفای نقش مثبت دارد

اکرم رضائی نژاد

حاجی زاده، مدرس دانشگاه معتقد است مهمترین ابزار برای به کارگیری سیاست‎ پولی از سال ۱۹۹۰به بعد در دنیا فقط نرخ بهره است و به واسطه اینکه نرخ بهره در کوتاه مدت عمل می‎ کند به راحتی می‎ توانند تورم را کنترل کند، اما این ابزار به شرطی کاراست که بانک‎ های مرکزی و سایر بانک‎ها دچار ناترازی نباشند و لازمه اش آن است که دولت، نگاهی به حساب و کتاب بودجه‌ای داشته باشد.

مهرداد حاجی‎زاده فلاح، تحلیلگر مسائل اقتصادی در آغاز گفتگو با عصراقتصاد به گزاره ی جدید آقای بایدن که گفته است «تورم بیشتر یک دارایی خوب است» تکیه می‎ کند و می‎گوید: «همانطور که اطلاع دارید معمولا تورم را تعریف می‎کنند به افزایش ناگهانی قیمت‎ها یعنی در زمانی که در اقتصاد همه کالاها با هم گران می‎شوند حالا یکی کمتر، یکی بیشتر. در واقع همین زمان است که نقدینگی بیشتر و چاپ پول زیاد می‎شود و اگر همه کالاها به صورت عمومی قیمتش افزایش یابد تورم ایجاد شده است.»

او می‎افزاید: «همانطور که مطلعید؛ تورم از دهه ی نود میلادی به بعد در کشورهای توسعه یافته خیلی کم و تقریبا به ۱.۵ تا ۲ درصد رسیده است. در کشورهای درحال توسعه نیز بین ۲.۵ تا ۳.۵ درصد یا حداکثر ۴ درصد شده است. اما به لطف آقای بایدن در آمریکا در سال گذشته تورم تقریبا به ۷ درصد رسیده و کاهش قدرت خرید را به دنبال داشته است.»

حاجی‎زاده فلاح اظهار می‎ کند: «اینکه می‎گویند دارایی خوب است برای افراد ثروتمندی است که یک درصد کشور هستند و وضع مالی خوبی دارند. مسکن دارند، زمین دارند، ماشین و … دارند. برای این افراد می‎توان گفت دارایی خوب است ولی برای سایر افراد اینگونه نیست.»

این تحلیلگر مسائل اقتصادی در مورد سیاست پولی می‎گوید: «همانطور که مستحضرید در ایران  سیاست پولی در کنار  سیاست مالی قرارگرفته و  در تمام دنیا یک کارکرد را دارند. در ایران سیاست مالی به این معناست که دولت باید انضباط مالی داشته باشد جلوی خرج کردن‎ ها و هزینه‎ های زیاد را بگیرد تا دچار کسری بودجه نشود که البته شرایط خاص خودش را دارد.

اما در حوزه سیاست‎های پولی به طور سنتی اعتقاد بر این است که ابزارهایی وجود دارند و برای اینکه بتوانیم به تورم فائق بیاییم؛ چند ابزار را مطرح می‎ کنند. مثلا برای کنترل تورم، حجم پول یا حجم نقدینگی را کاهش دهید معتقدند؛ پایه پولی را باید کاهش داد.

البته یکی از ابزارها هم این است که نرخ بهره را کاهش دهید. اما ملاحظه می‎کنید که از سال ۱۹۹۰  در جهان تنها ابزار برای اجرای سیاست پولی،  نرخ بهره است. یعنی ما اصلا به حجم پول، حجم نقدینگی و پایه پولی کاری نداریم چون با این ابزار نمی توان به جامعه پالس داد. مردم نمی‎دانند حجم پول، حجم نقدینگی یا پایه پولی چیست.

تنها ابزاری که می‎تواند ارتباط  بین بانک مرکزی با فعالان اقتصادی را آسان نماید؛ همان نرخ بهره است. کشورها از ۱۹۹۰ به بعد فقط با نرخ بهره اقتصاد و سیاست ‎های پولی را کنترل می‎ کنند و اکثرا تورم زیر ۳درصد شده است.»

او ادامه می‎دهد: «در کشورهای توسعه یافته دیگر چیزی به نام تورم در دنیا به آن شکل وجود ندارد آن هم به واسطه اینکه فقط با نرخ بهره آن را کنترل می‎کنند به این صورت که در واقع در جاهایی که می‎بینند تورم زیاد است با ابزار افزایش نرخ بهره به جامعه پیام می‎دهند که نمی توانند  زیاد از حد خرج کنند و به این وسیله تورم پایین می‎آید.»

حاجی‎زاده فلاح می‎افزاید: «طبیعتا در جاهایی که رکود حاکم است نرخ بهره را کاهش می‎دهند و این یک پیغام است که به جامعه می‎دهند که می‎توانید الان هزینه کنید و به این وسیله بتوانید تولید را افزایش دهید و از رکود خارج شوید.»

این تحلیلگر مسائل اقتصادی با تاکید بر اینکه تنها ابزاری که وجود دارد نرخ بهره است، ادامه می‎دهد: «نرخ بهره در شرایطی می‎تواند درست باشد که سیاست‎های پولی را درست انجام دهند، بانک‎های مرکزی و سایر بانک‎ها دچار ناترازی نشوند که لازمه این امر آن است که دولت در حساب و کتاب بودجه حواسش باشد و نظارت بانکی دقیقی داشته باشند. بانک‎ها به واسطه وظیفه تسهیلات‎دهی که دارند، می‎توانند پایه پولی را بالا ببرند و خلق پول کنند.

برای اینکه این مساله تشدید نشود، نظارت بانکی زیادی نیاز است و بانک مرکزی باید وظیفه خودش را در این خصوص دقیق انجام دهد. اما در واقع از سال ۱۹۹۰به بعد تنها ابزار برای سیاست‎های پولی فقط نرخ بهره است. در دنیا فقط به واسطه اینکه نرخ بهره در کوتاه مدت عمل می‎کند به راحتی می‎توانند تورم را کنترل کند.»

او اظهار می‎کند: «ناترازی دارایی بانک‎ها در واقع تعریفش به این صورت است که معمولا بانک‎ها زمانی دچار ناترازی در مدیریت دارایی و بدهی خود می‎شوند که با مشکلاتی مثل تنگنای مالی و نقدینگی روبرو شوند و نتوانند بازپرداخت بدهی‎ هایشان را انجام دهند و دچار ناتوانی در بازپرداخت بدهی‎ هایشان شوند.

اکثر بدهی‎ ها به واسطه این است که پول‎های بانک‎ها در واقع سپرده‎ های سرمایه‎ گذاران است و منابع بانک‎ها در واقع از محل سپرده‎ گذاری است که در اختیار بانک قرار می‎ گیرد و در پرداخت تسهیلات برای تولید و متقاضیان خرج می‎ شود.

در واقع زمانی بانک‎ها در مدیریت دارایی و بدهی دچار ناترازی می‎ شوند که رشد دارایی‎ هایشان کمتر از نرخ سود سپرده باشد که در نظام پرداختی معمولا از آن به عنوان نرخ بدهی یاد می‎ شود.

بانک‎ها معمولا به واسطه ناتوانی در پرداخت بدهی دچار تنگنای مالی و در بازپرداخت سپرده‎های سرمایه‎گذاران ضعیف می‎شوند و در نهایت مساله به حدی حاد می‎شود که سپرده‎گذاران را مجبور می‎ کند برای بازپس‎گیری سپرده‎هایشان به بانک‎ها هجوم بیاورند.

از آنجایی که سپرده ‎ها همه عندالمطالبه هستند این امر می‎ تواند آسیب ‎رسان باشد. در سیاست‎ های پولی باید به قدری نظارت بانک مرکزی قوی باشد که جلوی ناترازی بانک‎ها را بگیرد و مشکل ایجاد نشود.»

حاجی‎زاده فلاح می‎افزاید: «بانک‎ها نباید کل دارایی‎هایشان را وام بدهند. الان میزان خلق پولی که بانک‎ها انجام می‎ دهند بسیار زیاد است یعنی چند برابر دارایی‎هایشان را وام می‎ دهند. مبلغی که وام می‎ دهند از وام گیرنده به تدریج گرفته می‎ شود اما وقتی سپرده ‎گذاران به بانک بی‎ اعتماد شوند ممکن است هجوم بیاورند و پول‎هایشان را از بانک پس بگیرند در این حالت معمولا بانک از بانک‎های دیگر با سود بسیار زیاد بین بانکی وام می‎ گیرد که گرفتاری را دوچندان می‎ کند.

این مساله در کشور ما شکل دیگری هم  دارد. ملاحظه بفرمائید وقتی بودجه متکی به درآمدهای نفتی باشد، بانک مرکزی معادل ریالی این درآمدها را در اختیار دولت قرار می‌دهد و بنابراین دولت به شیوه دیگری در حال استقراض از بانک مرکزی است.

زمانی که شبهه در خصوص قابل استفاده بودن این درآمدها افزایش می‌یابد، احتمال استفاده از منابع بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه نیز تقویت می‌شود.

برای مثال درآمدی که دولت از محل فروش نفت به دست می‌آورد به حساب بانک مرکزی در کشورهای خریدار نفت واریز می‌شود.

زمانی که بانک مرکزی در جابه‌جایی این منابع ارزی با سد تحریم‌ها مواجه می‌شود، به دلیل مسدود شدن موجودی حساب‌های خارجی، امکان استفاده از ارزهای ذخیره شده در این حساب‌ها را ندارد، اما طبق قانون ریال حاصل از این درآمدهای نفتی را به دولت پرداخت می‌کند و عامل رشد نقدینگی می‌شود.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا