هوش مصنوعی بومی در برابر غولهای جهانی؛ ایران چند گام عقبتر است؟
سال ۲۰۲۵، هوش مصنوعی دیگر فقط ابزار نیست؛ شریک زندگی شده است. چتجیپیتی، که سه سال پیش با مدل سوم خود جهان را شگفتزده کرد، حالا با نسخه پنجم به دستیاری تمامعیار تبدیل شده که میتواند رستوران رزرو کند، تقویم را چک کند و حتی مکالمهای گرم و صمیمی بسازد.
این بازآفرینی، بر پایه «هوش عاملمحور» و «دانش جهانی» بنا شده و با مدلهای رقیب مانند جمینی گوگل رقابت میکند. در همین حال، ایران با پروژههایی مانند «هوشیار»، «رخشای» و «الگوریتمیک» تلاش میکند نسخه بومی این فناوری را بسازد. اما فاصله فنی، کمبود زیرساخت و سیاستهای پراکنده داده، کشور را در جایگاه ۹۱ جهانی نگه داشته است.
در جهان، هوش مصنوعی به سرعت به سمت مدلهای عاملمحور حرکت میکند؛ یعنی سامانههایی که نه فقط پاسخ میدهند، بلکه عمل میکنند.
گزارش سالانه دانشگاه استنفورد نشان میدهد بیش از ۸۰۰ میلیون نفر هر هفته از این ابزارها استفاده میکنند و ارزش بازار جهانی تا ۲۰۳۰ به بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار میرسد. این روند، یکچهارم مشاغل را دگرگون خواهد کرد. ابزارهایی مانند تولید تصویر و ویدیو هم خلاقیت را برای همه در دسترس کردهاند.
شرکتهای بزرگ، از گوگل تا مایکروسافت، روی مدلهای چندوجهی سرمایهگذاری کردهاند که همزمان متن، صدا و تصویر را پردازش میکنند. این پیشرفتها، اقتصاد دیجیتال را بازتعریف کرده و کشورهای پیشرو را به قطبهای نوآوری تبدیل کرده است.
برای نمونه، مدلهای جدید مانند Operator با اشتراک ویژه، کارهای مستقل مانند خرید آنلاین را انجام میدهند و مرزهای دستیار دیجیتال را جابهجا کردهاند.
در ایران، «هوشیار ۲۴» یکی از پیشروترین پلتفرمهاست. این سامانه بدون نیاز به پرداخت دلاری یا ابزارهای دور زدن تحریم، دسترسی به مدلهای پیشرفته جهانی مانند جیپیتی-۴ و لاما را فراهم میکند. کاربران میتوانند فایل آپلود کنند و با سیستم «تولید تقویتشده با بازیابی» پاسخهای دقیق بگیرند.
«رخشای»، محصول شرکت آریاهامان مهر پارسه، با دو مدل اختصاصی «زال» برای متن و «شهرزاد» برای تصویر، به کسبوکارها خدمات میدهد و محتوای بومی تولید میکند.
پروژه «الگوریتمیک» بیشتر در حوزه بازاریابی و تحلیل داده فعال است و ابزارهای سلامت مبتنی بر هوش مصنوعی هم در حال شکلگیری هستند، هرچند هنوز نوپا. استارتآپهای کوچک در شهرهایی مانند اصفهان و شیراز نیز وارد میدان شدهاند و اپلیکیشنهایی برای آموزش زبان، تشخیص بیماری یا مدیریت تناسب اندام طراحی میکنند.
پروژه ملی «دستیار هوش مصنوعی» در معاونت علمی ریاستجمهوری پیش میرود. بیش از نیمی از مراحل اولیه آن در دانشگاهها تکمیل شده و هدف، تجهیز وزارتخانهها به یار تصمیمگیر است؛ از پیشبینی بحران تا مدیریت منابع. دانشگاههایی مانند شریف و تهران، آزمایشگاههای پیشرفتهای راهاندازی کردهاند که با دادههای محلی کار میکنند. اما چالشها جدیاند.
ایران در شاخص جهانی هوش مصنوعی با امتیاز ۴۳.۸ در رتبه ۹۱ از ۱۸۸ کشور قرار دارد و هفت سال با میانگین دنیا فاصله دارد. سرمایهگذاری کشور در این حوزه فقط ۱۰ میلیون دلار بوده؛ در حالی که امارات و عربستان میلیاردها دلار هزینه کردهاند.
تعداد مقالات علمی ایران در حوزه رایانه رو به کاهش است و تنها ۱۷ درصد کسبوکارها از هوش مصنوعی استفاده میکنند. مهاجرت نخبگان و کمبود پردازندههای پیشرفته، دو مانع بزرگاند. استعدادهایی مانند شهید مجید تجنجاری نشان دادند ایران پتانسیل تسخیر قلب فناوری جهان را دارد، اما تحریم و نبود زیرساخت، دستانداز است.
شرکتهای دانشبنیان تلاش میکنند با سرورهای داخلی و مدلهای سبک، این خلأ را پر کنند، اما سرعت پیشرفت کند است. برای نمونه، تعداد پتنتهای ثبتشده در هوش مصنوعی ایران بسیار پایین است و سهم مقالات جهانی رو به افول.
یکی از ریشهایترین مشکلات، وضعیت دادههاست. دادههای پراکنده، کیفیت پایین و نبود دسترسی آزاد، توسعه مدلهای بومی را فلج کرده است. در حالی که اروپا با قوانین سختگیرانه حریم خصوصی و اکوسیستمهای داده باز پیش میرود، ایران هنوز سند ملی منسجم ندارد.
نهادهای مختلف جداگانه عمل میکنند و منابع هدر میرود. کارشناسان پیشنهاد دادهاند شورای ملی هوش مصنوعی تشکیل شود تا کمیتههایی برای دادههای باز، امنیت سایبری و اخلاق فناوری ایجاد کند. بدون این هماهنگی، پروژههایی مانند هوشیار و رخشای نمیتوانند به سطح مدلهای جهانی برسند.
با این حال، روزنههایی هست. بورس داده برای هوش مصنوعی راهاندازی شده و تمرکز روی مدلهای بومی مانند رخشای میتواند فاصله را کم کند.
آموزش هم در حال گسترش است؛ پلتفرمهایی مانند آیولرن، نسل جدید را آماده میکنند. همکاری با کشورهای دوست مانند چین و روسیه هم فرصتهایی برای انتقال دانش ایجاد کرده است. برای مثال، برخی استارتآپها از مدلهای منبعباز چینی برای آموزش محلی استفاده میکنند.
هوش مصنوعی در ایران فقط مسئله فنی نیست؛ سیاسی و فرهنگی هم هست. اگر هماهنگی نهادی شکل بگیرد، سرمایهگذاری هدفمند شود و دادهها یکپارچه گردند، کشور میتواند از حاشیه به متن بیاید.
همانطور که چتجیپیتی زندگی روزمره را بازآفرینی کرد، ایران هم میتواند نسخه بومی خود را بسازد؛ نه فقط برای رقابت، بلکه برای حل مسائل واقعی مانند مدیریت آب، سلامت عمومی یا آموزش. آینده هوش مصنوعی، آینده ماست و زمان عمل، همین حالا.








