وعده انجام شده و فقط محقق کردن مانده است
ادعای روزنامه دولت: «نیمی از وعده ساخت چهار میلیون مسکن محقق شد.»
راضیه حسینی
یعنی وعدهاش انجام شده و فقط محقق کردنش مانده است، که آن هم خیلی مهم نیست. همه تصمیمات مسئولان از دو بخش وعده و انجام، تشکیل میشود، که نصف اول همیشه حل شده است.
نصف دوم هم به دلایل مختلفی بستگی دارد که از دست مسئولان خارج است. هنوز مشخص نشده دست چه کسی است، ولی هر چه که هست به مسئولان ربطی ندارد.
مثلاً همین مسکن، بعد از پنجاه درصدِ حل شده توسط مسئولان، باقی کار با مردم است. آنها باید پول داشته باشند تا بتوانند مسکن بخرند، باید طوری کارکنند که حقوق مناسب برای خرید خانه داشته باشند.
مردم باید تا پای جان تلاش کنند تا وعدهی مسئولان اجرایی شود، تا وقتی روزی روزگاری انتخاباتی برگزار شد، مسئولان بتوانند با سری بلند اعلام کنند: «مردم عزیز، بالاخره وعدههای ما محقق شد و به قولمان عمل کردیم. حالا شما میتوانید با خیال راحت بروید به ما که همیشه وعدههایمان عملی میشود رأی بدهید.»
مردم فراموش نکنند که در زمان نزدیک به انتخابات لازم است شیفتهای کاری خود را کمی بیشتر کنند، حتی اگر شده شبانهروز کار کنند تا شرمندهی مسئولان نشوند و وعدههای آنان را به موقع و به وقت سخنرانی عملی کنند.
مثلاً بالاخره بتوانند با سه شیفت کار، به قصابی سری بزنند و فریزر خانه را سورپرایز کنند. در این صورت مسئول هم با خیالی آسوده، تریبون دست میگیرد و میگوید: «اکنون که ما اینجا ایستادهایم توانستهایم با تلاش شبانهروزی کاری کنیم مردم به راحتی گوشت و مرغ بخرند… مردم، این شما و این رأی دوباره به ما.»
درست است که گوشت یخ زده به صدا در میآید و یخچال به حرکت، ولی کاری از پیش نمیبرند. چه کسی حرف گوشت تکه شده و یخچال پوسیده را باور میکند؟ اصلاً چه کسی صدایشان را خواهد شنید؟ میکروفونها و تریبونها جای دیگری مشغولند. جایی که مسئولان با وعدهها، پنجاه درصد راه را میروند.