وقتی کتابخوان ها هم کتاب نمی خوانند!

وحید حاج سعیدی
چرا سرانه مطالعه پایین است؟ آشتی با یار مهربان؛ شاید وقتی دیگر؛ سرانه مطالعه مردم ایران کمتر از نیم ساعت در روز! چرا با کتاب قهریم؟ رمز گشایی سرانه پایین مطالعه در ایران، چرا ایرانیها کتاب کمتر میخوانند؟ وضعیت بحرانی ایران از لحاظ سرانه مطالعه و …

تیتر هایی از این دست همه ساله به ویژه در هفته کتاب و کتابخوانی در جراید و نشریات کشور منتشر می شوند و مسئولان فرهنگی کشور هم در نشست ها و سخنرانی ها و مصاحبه هایشان میزان سرانه مطالعه ایرانیان را در مقایسه با سایر کشورها، اسفبار و در مقاطعی وحشتناک عنوان میکنند!
هر چند در طول سال های اخیر تلاش های موضعی و موقتی برای احیای باغ دانش و ایجاد انگیزه در مردم برای کتابخوانی صورت گرفته است ولی بدون تعارف هیچکدام از این راهکارها کارگشا نبوده است و با وجود هزینه های مختلف، سرانه مطالعه همچنان پائین است و حتی فرهیختگان جامعه و کتابخوان های تمایلی برای خرید و مطالعه کتاب ندارند.
اما به راستی ریشه بی میلی مردم در این مقوله از کجا نشات گرفته است؟ چرا میزان سرانه مطالعه ایرانیان به شدت افت کرده است؟ بدون تعارف و ملاحظات راهبردی باید عنوان اذعان داشت به دلایل متعدد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ذائقه مردم در طول سال های اخیر دچار تغییرات اساسی و یک دگردیسی فراگیر شده و این تغییر ذائقه در اکثر عادات و احوال اجتماعی مردم دیده می شود.
شاید مشاهده خودروهای گران قیمت و خانه های لاکچری، دستمزدهای بی حساب و کتاب فوتبالیست ها، مسئولان و نمایندگان کم سوادی که عنوان دکتر را یدک می کشند، هم در کاهش سرانه مطالعه بی تاثیر نباشند!
این ها نشانه هایی برای رسیدن به دروازه های موفقیت بدون دود چراغ خوردن و مطالعه هستند!
شاید این سوال مطرح شود که در گذشته تمایل به مطالعه بیشتر بود. لذت جویی در انسان امری بدیهی است و این مقوله حتی در زمان از دست دادن جان هم دیده می شود و فردی که خود را در راه خداوند فدا می کند با لذت معنوی همراه است. در گذشته مردم از خواندن کتاب لذت می برند و کسب آگاهی و دانش همراه با لذت جویی اجتماعی همراه بود. اما در عصر حاضر افزایش وسایل ارتباط جمعی، گسترش دامنه تفریحات مردم، مشکلات اقتصادی عدیده، جایگاه کمرنگ فرهنگ نزد مدیران و مسائلی از این دست باعث شده تا لذت همنشینی با یار مهربان به فراموشی سپرده شود و تنها عده معدودی از افراد جامعه همچنان با این یار مهربان، موانست داشته باشند.
اما این همه داستان نیست و سوگمندانه کسانی که فرصت مطالعه دارند و از قضا از خواندن کتاب هم لذت میبرند این روزها کمتر به مطالعه میپردازند! قیمت بالای کتاب و نبود کتاب خوب و عدم تمایل نویسندگان مطرح به نگارش کتاب به دلیل دستمزدهای پائین و تامین نشدن نویسندگان از راه نویسندگی از مهمترین دلایل کاهش رغبت کتابخوانان به یار مهربان شده است.
وقتی نویسندگی و نوشتن کتاب کفاف زندگی نویسندگان را نمیدهد، یافتن کتاب خوب در بازار محال است و وقتی نویسندگان عطای نوشتن را به لقایش ببخشند، کتابهایی که ارزش خواندن ندارند و بی محتوا هستند وارد بازار میشوند و میدان دست افرادی میافتد که با کپی کردن از سایت های مختلف و سر هم کردن مقالات دیگران، یک هفتهای کتاب مینویسند! بماند که با آمدن هوش مصنوعی همه کتاب نویس شده اند و حتی زحمت کپی کردن هم با جناب هوش مصنوعی است!
با این وجود باید اقرار کنیم با همه موانع و مشکلات موجود، هنوز جا برای مطالعه هست و جبران بخشی از سرانه پائین مطالعه جبران پذیر است. کتاب خوب را باید به مخاطب عرضه کرد هر چند قبل از اینکه جای خالی کتاب را با کتاب خوب پر کنیم باید جای خالی نویسندگان مطرح را با ایجاد شرایط خوب پر کنیم. نویسنده خوب ، کتاب خوب به ارمغان می آورد و کتاب خوب ، خواننده خوب را به دنبال خود می کشد.
اما این چرخه نیاز به حمایت های مالی و معنوی سازمان های مختلف دارد. خرید تضمینی کتاب نویسندگان مطرح اولین راهکار تقویت چرخه اقتصادی کتاب و کتابخوانی است.
اگر نویسندگان مطرح و دارای شناسنامه از خرید کتاب هایشان مطمئن باشند، قطعاً با علاقه و میل بیشتری به نویسندگی روی می آورند.
گام دیگر در تقویت چرخه اقتصادی کتاب را می توان به فعالیت شرکت های بزرگ اقتصادی گره زد. اعطای امتیاز به تاسیس کارخانجات یا شرکت تولیدی بزرگ را می توان به کاشت درخت، خرید کتاب و حمایت از تیم های ورزشی و …. منوط کرد.
در واقع قبل از اینکه این شرکت ها به مرحله پرداخت مالیات رسمی برسند باید مالیات فرهنگی و اجتماعی خود را به جامعه پرداخت کنند.
در مجموع باید اذعان داشت تغییر ذائقه خوانش کتاب مردم که در سالیان شکل گرفته است با اجرای چند طرح و برنامه در هفته کتاب و کتابخوانی و ارسال چند بخشنامه به ادارات و … میسر نیست و یگانه راه آشتی مردم با یار مهربان اختصاص بودجه فرهنگی خاص و برنامه ریزی گسترده و گره زدن تحولات مختلف فرهنگی، هنری، سیاسی، مذهبی، آموزشی به مقوله کتاب است.
در آن صورت شاید مردم کتاب خوب را با هیچ چیز معاوضه نکنند و برای خرید کتاب مثل برخی کشور صف های طولانی تشکیل شود.