کد خبر: 131103191559
روزنامهعصر انقراض (طنز)

پوپولیسم و مردم داری!

کاربرد این کلمات "پوپولیسم" و "مردم داری" هم ما را حسابی  گیج و منگ کرده است !

دکتر حمزه رضایی

هر چه بیشتر دقّت می کنیم و هرچه بیشترحواسمان را جمع می کنیم که از گفته ها و نوشته های اهل فن در این باب چیزی حالی مان بشود که به جا و به موقع  از این کلمات  استفاده کنیم، نه تنها چیزی حالی مان نمی شود، بلکه گیج تر هم می شویم!

کاش اصلاح طلبان نازنین که در این موارد مو را از ماست می کشند، لطف می کردند و می فرمودند که ما باید چه خاکی به سرمان بریزیم که بتوانیم تشخیص دهیم که مثلاً در چه شرایطی می شود کت و شلوار و کفش مجلسی (البتّه بدون کراوات) پوشید، بیل و کلنگ به دست گرفت، سیمان کاری و ماله کشی کرد و نماد پوپولیسم شد و در کدامین وضعیت همین حرکات می شود نشانه مردمداری و سادگی و صداقت!

زمانی یک مسئول محترمی با کت و شلوار در حالی که چکمه ای نیز تا زیر حلق پوشیده بود، صرفاً برای خدمت به خلایق تا خرخره در گل و لای فرو رفته بود که به زحمت نجاتش دادند!

یا در یک حرکت انقلابی دیگر مسئولی والامقام لباس رفتگری به تن کرده بود و ادّعای خلق تر از خود خلق را داشت!

مدیری دیگری نیز که البته در لطافت مقام و منزلتش اصلاً خلاف نیست، در جریان بازدید از منطقه زلزله زده، انچنان لباس هایش را خاکی کرده بود که تشخیص ایشان با خاک اصلاً کار ساده ای نبود!

این نوع حرکات ان زمان‌ مطلقاً به مزاج اصلاح طلبان خوش نیامد و آن را نمونه بارز پوپولیسم و ریاکاری دانستند!

ما هم که این درس های شیرین مرزبندی های صداقت و مردمداری را در مکتب اصلاحات آموخته بودیم، معطل نمی کردیم و موارد این چنینی را  در دفتر و دستک مان با اسم و عنوان حضرات می نوشتیم و با افتخار زیر ان اضافه می کردیم نماد بارز پوپولیسم و ریاکاری

اخیراً که جناب پزشکیان در خوزستان لباس عملگی بر تن کرده بود و سیمان کاری و ماله کشی مدرسه ای را انجام داد، طبق درس و مشقی که از مکتب اصلاح طلبان اموخته بودم هم در دفترمان نوشتیم و هم در بوق و کرنا مان دمیدم که بله! کشف نمونه ای ناب و دست اوّل از پوپولیسم و عوامفریبی!

عجبا که دوستان به جای ارسال کارت هزار افرین و تقدیر از ما کارنامه رفوزگی مان را در مبحث شناخت پوپولیسم زیر بغلم مان دادند و گفتند تو هنوز خیلی ابله و خامی که تفاوت های باریک تر از مو را بین پوپولیسم و عوامفریبی دریابی…

ای کاش دستم چلاق می شد و گردنم می شکست و شتابزده عمل نمی کردم!

چه خوب بود برادران حوزه اصلاحات در باب مقوله مهم پوپولیست و پوپولیسم، ریاکار و ریاکاری، فریب کار و فریب کاری و مرزبندی های بین آنها کلاس های توجیهی و تشریحی و بازآموزی تخصصی تشکیل می دادند که امثال ما سبک مغزان ره به جایی می بردیم و به در و دیوار نمی خوردیم…

والسلام…نامه تمام

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا