چرا سرمایههای جسورانه به خواب رفتهاند؟

در پایان ۱۴۰۳ صدای نفسگیر بازار سرمایهگذاری خطرپذیر ایران کاملاً شنیده می شود. حجم تأمینمالی استارتاپها بنابر برآوردهای رسانهای داخلی فقط در یک سال ۴۰ درصد آب رفته و به کمتر از ۵۰ میلیون دلار سقوط کرده است؛ رقمی که حتی در مقایسه با همسایه ترکزبان ما، کشوری که در همین بازه ۱٫۵ میلیارد دلار جذب کرده، شوکآور به نظر میرسد.
همزمان نمودارهای جهانی نیز خبر از زمستان سراسری میدهد: سرمایهگذاری مخاطرهآمیز در سهماهه سوم ۲۰۲۴ تا ۶۶٫۵ میلیارد دلار پایین آمد و هنوز از مدار دو ساله افول جدا نشده است. این عقبنشینی، که گزارشهای تحلیلی آن را بزرگترین واگرایی بازار پس از رونق کرونایی مینامند، پایههای جسارت مالی را لرزان کرده و خصوصاً فرشتگان سرمایهگذار را به لاک احتیاط رانده است.
لرزههای اقتصاد کلان و ترمز جذب سرمایه
سرمایهگذاری جسورانه ماهیتی ضدچرخهای ندارد؛ به محض آنکه نرخهای بهره بالا برود و مسیرهای خروج مسدود شود، دورِ همگشت پولِ خطرپذیر کند میشود.
افت ارزش خروجیها در سال ۲۰۲۴ (کمترین مقدار در شش سال اخیر) نشان داد که بازگشت سرمایه زمانبرتر از گذشته شده است، عاملی که فرشتهها را وادار به نقد کردن پرتفوی و توقف تزریق نقدینگی تازه کرده است.
در اروپا نیز تعداد معاملات به سطح ۲۰۱۵ عقب نشست و هشدار داد که ماجرا جهانی است، نه محدود به چند اقتصاد پرریسک. بنابراین اکوسیستم ایران که پیشاپیش با ریسک سیاسی و تحریمهای چندلایه مواجه است، به محض افت انتقادی بیرونی، اولین جایی است که سرمایه محتاط در آن سوت پایان میزند.
ریسک سیاسی و دورنمای مبهم اکوسیستم داخلی
تحریمهای بانکی، محدودیت سرویسهای ابری بینالمللی و سیاستهای ناپایدار داخلی ترکیبی درست کردهاند که حتی پرریسکترین سرمایهگذار را دلسرد میکند. گزارشها میگویند فقط پنج درصد سرمایههای ورودی در ۱۴۰۳ منشأ خارجی داشته و ۷۰ درصد استارتاپها در مراحل پیشرشد متوقف ماندهاند.
صندوقهای شرکتی و دولتی که قرار بود خلأ سرمایه فرشته را پر کنند، خودشان نیز با ترس از ریسک اعتبار و نبود مشوق مالیاتی کنار کشیدهاند. نتیجه، بیرونقیای است که در دادههای بازار سرمایهگذاری فناوری نیز بازتاب یافته و نشان میدهد سُکان پول دیگر حول بخشهای نوآور نمیچرخد.
تبخیر اعتماد سرمایهگذاران فرشته
فرشتگان سرمایه معمولاً نخستین کسانیاند که به استارتاپ در مرحله ایده و نمونه اولیه جسارت تزریق میکنند. اما این گروه به منبع خروج سرمایه سریع و اعتماد نهادی نیاز دارد. در سال گذشته، تعداد بازیگران فعال در حوزه سرمایهگذاری اولیه بیش از یکچهارم کاهش یافت؛ روندی که تمرکز سرمایه را به چند صندوق غولآسا سپرده و مدل «چک کوچک با ریسک بزرگ» را برای مدت کوتاهی از مد میاندازد.
در ایران، انگیزههای مالیاتی و حقوق مالکیت فکری همپای جهان تکامل نیافته است، لذا سرمایهگذاران فردی ترجیح میدهند داراییهای امنتری را انتخاب کنند یا به بازارهای همسایه بروند. صندوقهای بازنشستگی که در الگوی بریتانیایی میتوانند شریان اصلی سرمایه فرشته باشند، در ایران همچنان به بازار سهام سنتی وفادار ماندهاند.
موج مهاجرت سرمایه و استعداد
سکوت سرمایه تنها دغدغه اکوسیستم نیست؛ نبود جذب پول تازه، مهاجرت بنیانگذاران و مدیران فنی را شدت داده است. گزارشهایی که از فضای داخلی استارتاپها منتشر شده، نشان میدهد در ۱۴۰۳ موجی از خروج داوطلبانه یا اجباری بنیانگذاران، استارتاپهای بزرگ را بیسکاندار گذاشت.
بدون بنیانگذار متعهد، فرشتهای نیز رغبت گشایش چک ندارد. این چرخه منفی موجب شده سرمایهگذاری خطرپذیر ایران از منظر شاخصهای جهانی نوآوری جایگاه ۷۲ را کسب کند و حتی پشت سر مغولستان قرار گیرد؛ رتبهای که کل چرخه اعتبار را خدشهدار میکند.
فرصتهای احیا و نسخههای احتمالی
البته که دورنما مطلقاً سیاه نیست. با وجود سرازیری عمومی، بیش از یکسوم سرمایه جهانی هنوز به شرکتهای هوش مصنوعی رسیده است. در ایران نیز، حتی در اوج رکود، استارتاپهای فینتک و لجستیک با ادغام و همافزایی توانستهاند مدلهای درآمدی تازهای بسازند و برخی صندوقها با رویکرد شرکتی در تلاشاند ریسک را میان چند بازیگر تقسیم کنند.
بهعلاوه، دولت در برنامههای حمایتی جدید وعده مشوقهای مالیاتی برای سرمایه صندوق های خطر پذیر داده تا انگیزه تزریق پول به مراحل فراتر از ایده بازگردد. اگر این سیاستها با شفافیت، ثبات مقرراتی و بازکردن درگاههای بینالمللی همراه شود، چرخه جسارت دوباره به حرکت درمیآید؛ چرخهای که همین حالا نیز در مرحله بذری نشانههای حیات دارد و میتواند طلایهدار دوره رونق بعدی باشد.
با جمعبندی این قرائن میتوان گفت «خاموشی فرشتگان» بیش از آنکه به فقدان سرمایه نقدی مربوط باشد، به بحران اعتماد و افق نامشخص خروج گره خورده است. علاج در ترمیم اکوسیستم نهادی، ثبات سیاست، و طراحی ابزارهایی است که طیف گستردهتری از سرمایهگذاران را به بازی برگرداند.
تنها در این صورت است که سرمایه جسورانه از خواب میپرد و دوباره نقش موتور خطرپذیر اقتصاد نوآوری ایران را بازی میکند.