کد خبر: 230404212801
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیبورسروزنامه

چشم بازار سرمایه به ماشه و مجامع

فاطمه حاج علی

بازار سرمایه دیروز را در حالی آغاز کرد که میان اخبار ضد و نقیض، در وضعیت «نیمه‌جان» به سر می‌برد؛ نه آن‌قدر پرقدرت که امید بسازد و نه آن‌قدر ضعیف که سقوط کند.

در یک کلمه: بلاتکلیف! وضعیت بازار به وضوح تحت‌تأثیر تهدید احتمالی فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» قرار دارد؛ تهدیدی که نه اتفاق افتاده، نه تکذیب شده و همین «وضعیت معلق» روح و روان بازار را دچار سردرگمی کرده است.

صبحِ سبز، ظهرِ خاکستری

بازار در آغاز روز نشانه‌هایی از سرزندگی داشت؛ گروه خودرویی، به‌ویژه سایپا، در کانون توجه قرار داشت و فروش سنگینی در نمادهای بزرگ دیده نمی‌شد. اهرمی‌ها هم که در روزهای گذشته حال و روز خوبی نداشتند، امروز تا حدی آرام گرفتند. اما هرچه به نیمه بازار نزدیک شدیم، موتور فروش روشن شد. در واقع، انرژی اولیه بازار کفاف ادامه مسیر را نداد و در نبود خریدار قوی، شاخص دوباره عقب نشست. این سناریویی است که چند روزی است در بازار تکرار می‌شود: «شروع سبز و پایان خاکستری.»

سه خبر نیمه‌مثبت؛ یک تهدید بزرگ

با وجود همه بیم‌ها، بازار دیروز بی‌خبر از امید هم نبود. سه محرک اصلی برای ایجاد روزی بهتر در جریان بود:

نخست، تحولات مثبت در گروه خودرو که همیشه برای بازار حکم لیدر را داشته و امروز هم فضای عمومی معاملات را کمی به سمت بهبود سوق داد.

دوم، کنترل نسبی در فروش اهرمی‌ها که ترمز افت بازار را کشید.

و سوم، زمزمه‌هایی از گزارش‌های میان‌دوره‌ای مثبت که می‌تواند در روزهای آینده انگیزه‌ای برای سهامداران فعلی ایجاد کند.

بازار در فضای ملتهب و بی‌اعتماد، چشم به چند رویداد مهم دوخته است

اما در سمت مقابل، تهدیدی جدی و ترسناک در کمین بازار بود: فعال شدن احتمالی مکانیزم ماشه از سوی اروپا. موضوعی که بازار مدت‌هاست از آن وحشت دارد و حالا که زمزمه‌های فعال‌سازی آن جدی‌تر از گذشته شنیده می‌شود، جو منفی را تقویت کرده است. به باور بسیاری از تحلیلگران، در صورت قطعی شدن این رویداد، باید در انتظار موج دوم فروش سنگین در بازار باشیم.

با وجود رشد نسبی دلار آزاد، اثر روانی این رشد روی بازار سهام به حداقل رسیده است. دلیلش هم روشن است؛ سیستم سرکوب قیمت در نرخ توافقی و ارز نیمایی، اجازه نمی‌دهد بازار ارز به‌عنوان «لنگر رشد بورس» عمل کند. سرمایه‌گذاران نیز به این مسئله واقف شده‌اند و دیگر هیجان‌زده نمی‌شوند.

از سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران معتقدند رشد دلار فعلی ریشه در ریسک‌های ژئوپلیتیک دارد و نه تغییرات بنیادی اقتصاد. بنابراین بازار هم از این رشد دل‌گرم نمی‌شود.

ناامیدی، واگیر‌دار است

یکی از مهم‌ترین نکات دیروز، تشدید فضای ناامیدی در بین معامله‌گران بود؛ ناامیدی‌ای که نه فقط در عملکرد بازار، بلکه در نحوه تصمیم‌گیری مسئولان هم به چشم می‌آید. نه خبری از حمایت مستمر است، نه سیاست خبری برای امیدسازی فعال شده، و نه نقدینگی جدیدی برای کمک به شاخص‌ها وارد بازار شده است.

تصمیم‌سازان باید بدانند بازار در این شرایط، بسیار حساس و شکننده است. هر خبر منفی، ولو بی‌اثر، می‌تواند شوک‌آور باشد. در چنین شرایطی بازار نیاز به «رفتار جنگی» دارد. نه از نوع هیجانی، بلکه هوشمند، هدف‌دار و با استفاده از ابزارهای سیاست‌گذاری مؤثر.

سهم سازمان بورس چیست؟

در این فضای خاکستری، نقش سازمان بورس حیاتی‌تر از همیشه است. جریان پول و جریان خبر، دو محرک اصلی بازگشت اعتماد هستند. بازار منتظر دستاوردهایی فراتر از وعده و شعار است.

فعال شدن مکانیسم ماشه، می‌تواند آغاز موج دوم فروش سنگین باشد

حمایت مؤثر از سهم‌های بنیادی، ارسال سیگنال‌های مثبت به فعالان بازار و هماهنگی با سیاست‌گذار پولی و ارزی، سه ضلع مثلثی است که می‌تواند از این بحران اعتماد جلوگیری کند.

هفته‌های سرنوشت‌ساز در راه است

در نهایت باید گفت بازار سه هفته بسیار مهم و پرخبر پیش‌رو دارد. از انتشار گزارش‌های ماهانه تیرماه گرفته تا فصل مجامع و مشخص شدن مسیر مذاکرات خارجی و البته سرنوشت مکانیسم ماشه. هرکدام از این رویدادها می‌توانند فضای بازار را متحول کنند. اما اگر قرار باشد تصمیم‌گیران مانند هفته‌های گذشته فقط تماشاچی باشند، بازار هم مسیر خود را خواهد رفت؛ مسیری که در شرایط فعلی چیزی جز عقب‌نشینی و فرسایش نیست.

شاید تهدید «ماشه» برای سیاست‌گذار ترسناک باشد، اما برای بازار، ناامیدی مداوم خطرناک‌تر است. اگر نتوانید روزنه‌های امید را باز نگه دارید، اگر نتوانید به فعالان بازار «دلیلی برای ماندن» بدهید، آن‌ها با اولین بهانه از این بازار خداحافظی خواهند کرد. این زنگ خطر را باید جدی گرفت؛ چرا که وقتی اعصاب بازار فرو بریزد، بازسازی آن کار آسانی نیست.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا