کارمند بانک شوید یا عاشق کارمند بانک
فرزین، رئیس بانک مرکزی: «در قضیه وام ازدواج و فرزندآوری، انتظاری که از نظام بانکی دارند بسیار بالاتر از منابع بانکهاست.»
راضیه حسینی
برخی فکر میکنند منابع بانکها به چشمهای لایزال متصل و همینطور در حال جوشش است. بیچارهها از کجا بیاورند؟ حتماً توقع دارید وامهای کمبهره و بلند مدتی که به کارکنان خودشان میدهند را محدود کنند؟ چطور اینقدر متوقع هستید؟ این وامها با سود ۴ درصد، مقادیر بالا، و بازپرداخت بلندمدت حق مسلم کارمندان است. اصلاً نباید به آن فکر کرد.
چطور دلتان میآید این حق کوچک و اندک را از کارمندان بگیرید؟ چطور دلتان میآید کاری کنید نتوانند خانه روی خانه بخرند؟ واقعاً که ما مردم زیادهخواه و پرتوقعی هستیم.
چرا بهجای نگاه به وامهای بانکیها، برای اصلاح خودمان تلاش نمیکنیم؟ چرا از خودمان شروع نمیکنیم؟ اصلاً چه معنی دارد در این وضعیت بد اقتصادی بانک خرج ازدواج و فرزندآوری مردم را بدهد؟ یکی دیگر عاشق میشود، بانک بیچاره باید تاوان بدهد؟ یکی دیگر تولیدمثل میکند، بانک بینوا باید هزینۀ آن را بدهد؟
به نظرمان از این به بعد قبل از ازدواج و فرزندآوری، به بانکها سری بزنید. اگر آنها منابع کافی برای این کار داشتند اقدام کنید، اگر نه آنقدر منتظر بمانید تا منابع به دست آید. البته میتوانید روی پای خودتان بایستید و بدون نیاز به وام جلو بروید، که احتمالاً بهسرعت عقبنشینی خواهید کرد.
از آنجایی که هیچکس نمیداند چه زمانی منابع کافی وجود خواهد داشت، بهتر است زندگی خود را روی برنامههای پنج، ده و بیست سال قرار دهید و چشمانداز ازدواج و فرزندآوری را تا جایی که میتوانید دور تصور کنید. آنقدر دور که در افق محو شود.
یک راه دیگر این است که کارمند بانک شوید! در این حالت میتوانید از منابع کافی، در زمان مناسب، با سود کم استفاده کنید و دیگر نیازی به انتظارکشیدن ندارید. هرطور شده سعی کنید در یک بانک استخدام شوید، یا عاشق یک کارمند بانک شوید. فرزندان خود را هم تشویق کنید کارمند بانک شوند. حتی اگر متوجه شدید ذوق و استعداد هنری بالایی دارند بههیچوجه اهمیت ندهید.
حتی اگر فهمیدید از حساب و کتاب متنفرند، به روی خودتان نیاورید، فقط سعی کنید کارمند بانک شوند. فرزندتان پشت صف وام نمانده که هنر یادش برود. هنوز طعم بیپولی یک هنرمند را نچشیده و نمیداند در این جامعه، هنر مفت هم نمیارزد.