کریدور عرب مد و تهدید جدی بازماندن از صحنه لجستیک منطقهای

جعفر صارمی؛ پژوهشگر اقتصادی
جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به شریانهای ترانزیتی وابسته است که بازارهای بزرگ را به هم متصل کرده و جریان تجارت بینالمللی را تسریع میکنند. ایران، با قرار گرفتن در تقاطع مسیرهای شرق به غرب و شمال به جنوب، از موقعیتی ژئواستراتژیک برخوردار است که میتواند آن را به هاب لجستیک منطقهای تبدیل کند.
کریدور بینالمللی شمال جنوب مسیری چندوجهی به طول ۷۲۰۰ کیلومتر، یکی از مهمترین ابزارهای بهرهبرداری از این موقعیت است که اروپا را از طریق بنادر شمالی ایران مانند انزلی و امیرآباد، شبکههای ریلی و جادهای داخلی، و بنادر جنوبی نظیر بندرعباس و چابهار به هند و جنوب شرق آسیا متصل میکند.
این کریدور که در سال ۱۳۷۹ با توافق ایران، هند، روسیه و عمان در سنپترزبورگ پایهگذاری شد، با کاهش قابلتوجه زمان و هزینه حملونقل، امتیازی کلیدی در تجارت جهانی ارائه میدهد. در مقابل، کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)، معروف به کریدور عرب-مد، که در سال ۲۰۲۳ در نشست گروه ۲۰ معرفی شد، با دور زدن ایران، تهدیدی جدی برای جایگاه ترانزیتی کشور ما یجاد کرده است.
ظرفیتهای اقتصادی کریدور شمال جنوب
کریدور شمال-جنوب با کوتاه کردن مسیر ترانزیتی و کاهش هزینههای لجستیکی، تحولی در تجارت منطقهای ایجاد کرده است. بر اساس گزارش بانک توسعه اوراسیا این کریدور مسافت حمل کالا از هند به روسیه را از ۱۶۱۱۲ کیلومتر (از طریق کانال سوئز) به حدود ۷۰۷۵ کیلومتر کاهش میدهد و زمان ترانزیت را از ۳۲-۳۷ روز به ۱۹ روز میرساند، یعنی کاهش ۴۰ درصدی در مسافت و زمان.
همچنین، هزینههای حملونقل در این مسیر تا ۳۰ درصد کمتر از مسیرهای سنتی است، بهطوری که در آزمایشهای اولیه، هزینه حمل هر ۱۵ تن کالا حدود ۲۵۰۰ دلار کاهش یافته است. این مزیت برای کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی، مانند قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان، اهمیتی دوچندان دارد، زیرا بندر چابهار بهعنوان قلب این کریدور، دسترسی این کشورها به آبهای آزاد و بازارهای جهانی را تسهیل میکند.
برای نمونه، در سال ۲۰۲۲، حجم تجارت از این مسیر به ۳ میلیون تن رسید و در سهماهه اول سال ۲۰۲۳، گردش کالا با ۷۲ درصد رشد نسبت به دوره مشابه سال قبل، به ۸۰۰ هزار تن افزایش یافت. این رشد، بهویژه پس از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و همکاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نشاندهنده پتانسیل این کریدور برای تبدیل شدن به شریان اصلی تجارت بین آسیا و اروپا است.
علاوه بر مزایای لجستیکی، کریدور شمال-جنوب فرصتهای اقتصادی گستردهای برای ایران فراهم میکند. این مسیر میتواند درآمدهای ترانزیتی را افزایش داده و وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفت را کاهش دهد. در هشتماهه اول سال ۱۴۰۲، ترانزیت کالا از ایران به ۹.۴۵ میلیون تن رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل، ۲۸.۲ درصد رشد داشت.
در آبان همان سال، با ثبت ۱.۵۴ میلیون تن ترانزیت، رشد ۸۴.۶ درصدی نسبت به آبان ۱۴۰۱ گزارش شد. این آمار نشاندهنده اقبال روزافزون کشورها به موقعیت ترانزیتی ایران است.
افزون بر این، توسعه این کریدور میتواند اشتغالزایی قابلتوجهی ایجاد کند و با تقویت دیپلماسی اقتصادی، جایگاه ایران را در معادلات منطقهای ارتقا دهد. با این حال، موانعی نظیر تحریمهای بینالمللی، کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای کلیدی مانند خط ریلی رشت-آستارا، و ضعف در هماهنگیهای منطقهای، مانع از بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها شده است. تکمیل خط رشت-آستارا، که هزینهای حدود ۱.۶ میلیارد دلار نیاز دارد، میتواند زمان ترانزیت به قفقاز را از ۶۰ روز به ۱۰-۱۴ روز کاهش دهد و جذابیت این مسیر را برای کشورهای منطقه دوچندان کند.
ویژگیها و اهداف کریدور عرب مد
در مقابل، کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)، معروف به کریدور عرب-مد، با هدف اتصال هند به اروپا از طریق بنادر امارات ، شبکه ریلی عربستان و اردن، و بنادر رژیم صهیونیستی (حیفا) طراحی شده و با حمایت ایالات متحده، به دنبال تقویت روابط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در چارچوب پیمان ابراهیم است. این کریدور که در نشست گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۳ معرفی شد، ادعا میکند که زمان ترانزیت را تا ۴۰ درصد نسبت به کانال سوئز کاهش میدهد.
مسیر این کریدور از بنادر غربی هند آغاز شده، از طریق دریای عرب به امارات، سپس با شبکه ریلی به عربستان، اردن و رژیم صهیونیستی ، و نهایتاً از طریق دریای مدیترانه به یونان و اروپا میرسد. این مسیر به دلیل عبور از چندین کشور، با پیچیدگیهای لجستیکی و سیاسی بیشتری مواجه است. همچنین، وابستگی به ثبات سیاسی در خاورمیانه و امنیت دریای سرخ، این کریدور را آسیبپذیرتر میکند. با این حال، حمایت مالی و سیاسی غرب و کشورهای عربی، بهویژه امارات و عربستان، میتواند توسعه آن را تسریع کند.
مقایسه کریدور شمال جنوب و عرب مد
کریدور شمال-جنوب به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران و کنترل تنگه هرمز، مسیری امنتر و پایدارتر ارائه میدهد. این کریدور برای کشورهای آسیای مرکزی که به دسترسی به اقیانوس هند وابستهاند، ارجحیت دارد، در حالی که کریدور عرب-مد بیشتر به نفع کشورهای حاشیه خلیج فارس و هند است که به دنبال مسیرهای جایگزین برای کاهش وابستگی به تنگه هرمز هستند.
از نظر اقتصادی، هر دو کریدور هزینههای حملونقل را کاهش میدهند، اما کریدور شمال-جنوب با مسیر مستقیمتر و تعداد مرزهای کمتر، کارایی بیشتری دارد. برای نمونه، حمل کالا از هند به فنلاند از طریق کریدور شمال-جنوب تنها ۲۱ روز طول میکشد، در حالی که مسیر سنتی ۴۵ روز زمان میبرد. در مقابل، کریدور عرب-مد با چالشهایی مانند تنشهای سیاسی در خاورمیانه و نیاز به هماهنگی بین چندین کشور مواجه است که میتواند کارایی آن را کاهش دهد.
پیامدهای رونق کریدور عرب مد برای ایران
رونق کریدور عرب-مد میتواند پیامدهای منفی قابلتوجهی برای ایران داشته باشد. حذف ایران از این مسیر ترانزیتی، درآمدهای ارزی حاصل از ترانزیت را کاهش داده و جایگاه ایران بهعنوان هاب لجستیک منطقهای را تضعیف میکند. این امر بهویژه با کاهش سرمایهگذاری هند در بندر چابهار، که به دلیل فشارهای سیاسی و رقابت با کریدور عرب-مد کمتر شده، تشدید میشود.
در سال ۲۰۲۲، تجارت دوجانبه ایران و روسیه از طریق کریدور شمال-جنوب با ۲۰ درصد رشد به ۴.۹ میلیارد دلار رسید، اما توسعه کریدور عرب-مد میتواند این روند را مختل کند. تقویت بنادر امارات و عربستان بهعنوان مراکز لجستیک جدید، رقبای منطقهای ایران را در موقعیت برتری قرار میدهد و میتواند نفوذ ژئوپلیتیکی ایران را در منطقه کاهش دهد. علاوه بر این، حمایت ایالات متحده از کریدور عرب-مد، بهعنوان بخشی از استراتژی مهار ایران، میتواند به انزوای اقتصادی بیشتر ایران منجر شود.
راهکارهای پیشنهادی برای حفظ جایگاه ایران
برای مقابله با این تهدیدات، ایران باید اقداماتی فوری و هدفمند انجام دهد. نخست، تکمیل زیرساختهای کلیدی مانند خط ریلی رشت-آستارا و توسعه بنادر چابهار و بندرعباس ضروری است. همچنین سرمایهگذاری در این پروژهها میتواند با جذب مشارکت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اوراسیا، مانند روسیه و هند، تسریع شود. دوم، تقویت دیپلماسی اقتصادی برای گسترش همکاری با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، بهویژه از طریق توافقنامههای تجاری دوجانبه و چندجانبه، میتواند جذابیت کریدور شمال-جنوب را افزایش دهد.
سوم، تنوعبخشی به مسیرهای ترانزیتی، مانند فعالسازی کریدور ایران-عراق-سوریه، میتواند وابستگی به یک مسیر را کاهش داده و رقابت با کریدور عرب-مد را تسهیل کند. در نهایت، کاهش اثرات تحریمها از طریق دیپلماسی فعال و جذب سرمایهگذاری خارجی، بهویژه از چین و هند، برای حفظ مزیت رقابتی ایران حیاتی است.
کریدور شمال-جنوب با تکیه بر موقعیت استراتژیک ایران، فرصتی بینظیر برای تقویت اقتصاد ملی، کاهش وابستگی به نفت و ارتقای جایگاه منطقهای فراهم میکند. با این حال، ظهور کریدور عرب-مد بهعنوان رقیبی که ایران را دور میزند، هشداری جدی است.
اگر ایران نتواند با سرمایهگذاری در زیرساختها، تقویت دیپلماسی اقتصادی و تنوعبخشی به مسیرهای ترانزیتی، از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کند، خطر خروج از مدار ترانزیت جهانی و از دست دادن مزایای ژئواکونومیک آن واقعی است. اقدام سریع، هماهنگ و مبتنی بر همکاریهای منطقهای، تنها راه حفظ و تقویت جایگاه ایران در شبکه تجارت جهانی خواهد بود.