گلایه کرونا از وزیر بهداشت (طنز)
راضیه حسینی
وزیر بهداشت: «شما از محتوای مکاتبات خبر ندارید، اگر اطلاع داشتید با یقه جر داده از من حمایت میکردید. در تاریخ ۱۱ اسفند گفتم پروازهای خوزستان لغو شود.»
سخنگوی ستاد مقابله با کرونا احتمالاً میگوید: «رو کنم؟ بگم؟ بگم چی نوشته بودی؟ اگه بگم که مردم یقه رو تا ناف جر میدن و میریزن تو خیابون برای حمایت از ما.»
آقای حریرچی: «آقایان لطفاً دعوا نکنید. ببینید الان وضع ما خیلی بحرانیه به نظرم باید به تعطیلیهای بیشتر فکر کنیم. مثلاً محدودیتهای شبانه رو به محدودیتهای شبانهروزی تغییر بدیم.»
رئیس سازمان نظام پزشکی: «آقا این حرفها رو ول کنید. بیچاره شدیم. واکسن برکت به مشکل برخورد. حالا هی دنبال یقه جر دادن باشید.»
سخنگوی ستاد اجرایی فرمان امام: «نخیر آقا. هیچ مشکلی وجود نداره و اتفاقاً واکسن برکت به جاهای خیلی خوبی رسیده. لطفاً جو ندید که فردا یک سری بریزند تو خیابون و یقه جر بدن که واکسن کو. به همین برکت، یه بار دیگه اطلاعات نادرست بدید، میگم تو مکاتبه آخرتون چی گفته بودید.»
سخنگوی سازمان غذا و دارو: «اصلاً گیریم واکسن ایرانی به مشکل برخورد، چه ایرادی داره؟ استامینوفن هم بگیری تو بروشورش نوشته، ممکنه عوارض جانبی احتمالی داشته باشه؛ اینکه دیگه واکسنه. شما دلت نمیخواد نزن، کسی مجبورتون نکرده.»
کرونا: «دم همهتون گرم.خیلی سالارید. ایشالا تو شادیهاتون جبران کنیم. حالی که شوما مسئولای ایرانی به ما دادید و رو محاله یادمون بره. خودمون واستتون یقه رو تا ناف جر میدیم و ازتون حمایت میکنیم. شوما تاج سر ما هستید. فرقی هم ندارید، همهتون عزیزید. این واسکن، ماسکن هم بیخیال شید. دور هم نشستیم، داریم صفا میکنیم. نیگا کنید چقد مملکتتون رو خوشرنگ کردیم. البته بگما، بدون کمک شوما محال بود، بتونیم از پسش بربیایم. چاکر هر چی مسئول خوشمرام و باحال. فقط این وزیر بهداشتتون رو توجیه کنید اینقدر گله و شکایت نکنه. راستیاتش حوصلهمون سر رفت بس که آخ و اوخ شنفدیم ازش. فعلاً با اجاره ما دیگه باس بریم؛ مثل اینکه یکی دو نقطه از دستمون در رفته هنوز قرمز خوشگل نشده.»
مردم در صف مرغ:
– روغن خریدی؟
– نه بابا گیرم نیومد. نیمساعت دیگه شیفتم تموم میشه، خانمم میاد جام تو صف. بعدش میرم دنبال روغن. راستی دیدی وزیربهداشت چی گفت؟
– کی؟ وزیر چی؟ اسمش چی بود؟»