دلار: 107,670 تومان
یورو: 124,370 تومان
پوند انگلیس: 141,650 تومان
درهم امارات: 29,315 تومان
یوان چین: 15,120 تومان
دینار بحرین: 285,490 تومان
دینار کویت: 351,040 تومان
ریال عربستان: 28,730 تومان
دینار عراق: 82.1 تومان
لیر ترکیه: 2,550 تومان
ین ژاپن: 69,927 تومان
طلا 18 عیار: 10,838,500 تومان
طلا: 413.6 تومان
مثقال: 45,775,000 تومان
طلا 24 عیار: 14,094,700 تومان
طلا دست دوم: 10,430,168 تومان
نقره 925: 182,730 تومان
سکه گرمی: 16,500,000 تومان
نیم سکه: 58,600,000 تومان
ربع سکه: 33,600,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 105,070,000 تومان
آلومینیوم: 310,391,076 تومان
مس: 1,165,107,837 تومان
سرب: 221,251,083 تومان
نیکل: 1,620,648,840 تومان
قلع: 3,897,548,483.4 تومان
روی: 331,273,672.5 تومان
گاز طبیعی: 469,441.2 تومان
بنزین: 210,397.9 تومان
نفت خام: 6,439,742.7 تومان
گازوییل: 77,953,080 تومان
نفت اپک: 6,980,246.1 تومان
دلار: 107,670 تومان
یورو: 124,370 تومان
پوند انگلیس: 141,650 تومان
درهم امارات: 29,315 تومان
یوان چین: 15,120 تومان
دینار بحرین: 285,490 تومان
دینار کویت: 351,040 تومان
ریال عربستان: 28,730 تومان
دینار عراق: 82.1 تومان
لیر ترکیه: 2,550 تومان
ین ژاپن: 69,927 تومان
طلا 18 عیار: 10,838,500 تومان
طلا: 413.6 تومان
مثقال: 45,775,000 تومان
طلا 24 عیار: 14,094,700 تومان
طلا دست دوم: 10,430,168 تومان
نقره 925: 182,730 تومان
سکه گرمی: 16,500,000 تومان
نیم سکه: 58,600,000 تومان
ربع سکه: 33,600,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 105,070,000 تومان
آلومینیوم: 310,391,076 تومان
مس: 1,165,107,837 تومان
سرب: 221,251,083 تومان
نیکل: 1,620,648,840 تومان
قلع: 3,897,548,483.4 تومان
روی: 331,273,672.5 تومان
گاز طبیعی: 469,441.2 تومان
بنزین: 210,397.9 تومان
نفت خام: 6,439,742.7 تومان
گازوییل: 77,953,080 تومان
نفت اپک: 6,980,246.1 تومان
  کد خبر: 180702140068
آسیب اجتماعیجامعه و فرهنگروزنامه

چرایی تبدیل موضوعات زنان به مسائل دم دستی

عطیه ذاکری/ روزنامه نگار

در جامعه امروز برخی مسائل مربوط به زنان از یک امر مهم و قابل پیگیری به یک موضوع پیش پا افتاده و دم دستی تبدیل شده که هر کس که یک یا چند بلاگر فمنیست را دنبال می‌کند و یا در چند نشست و همایش با محوریت زنان شرکت کرده باشد، این مسئله را کارشناسی کرده و تحلیل های ساده سازی شده از خود ارائه می‌دهد.

این نگاه تقلیل گرایانه به جایگاه “زن” باعث شد در سال گذشته، دیدگاه ابزاری یک جنبش با شعار زن، زندگی، آزادی طیفی از جامعه را درگیر جاذبه‌های ساختگی خود سازد و از آنجایی که در فهم و فهماندن واقعیات دچار معضل مکث و تاخیر هستیم، برای برملا شدن بخشی از حقایق زمان زیادی صرف شد و باز هم تنها بخشی از طیف درگیر جنبش را به خود آورد.

این پیشامد برای برخی حامیان جنبش زن، زندگی، آزادی چندین نتیجه را به همراه داشت. یکی از آنها این بود که ناآگاهی نسبت به ذات و چیستی خود در جایگاه یک “زن”، عدم اولویت بندی مسائل و همراهی کردن با هرگونه جنبش و ایسم مدعی دغدغه‌مندی در حوزه زنان، جز ایجاد تنش، دوقطبی سازی، بی تاثیر کردن مناسبات امور خارجه و قربانی سازی طیف جوان جامعه نتیجه دیگری ندارد.

اما همانطور که این اولین پروژه علیه ایران و هویت ایرانی نبود، آخرین پروژه هم نخواهد بود چنانکه این روزها شاهد ساخته شدن سناریو جدیدی به نام “آرمیتا گراوند” هستیم.

در وهله اول می‌توان گفت که افزایش آگاهی در لایه‌های مختلف جامعه، به وضوح در واکنش‌ها به ماجرای بیهوش شدن این دانش‌آموز، در یکی از ایستگاه‌های مترو تهران قابل مشاهده است و بسیاری از حامیان سابق این جنبش، گزارش رسانه‌ها و جریان‌هایی که منتظر مرگ وی هستند را پروژه‌ای تکراری برای کاسبی از خون جوانان و تله‌ای برای تشویش اذهان عمومی دانسته‌اند؛ همچنین هزینه سهل انگاری و تاخیر رسانه ملی در افشای واقعیت ماجرا در سال گذشته منجر شد که مستندات موجود از حضور آرمیتا گراوند در مترو میدان شهدا طی مدت زمان کوتاه‌تری منتشر شود و به جنگ روایت‌ها و التهاباتی که در آستانه شکل‌گیری بود خاتمه دهد.

اما چرا سناریو سازی منفی از یک ماجرای شفاف و بدون مغلطه شکست خورد؟ شاید بتوان اینطور گفت که افزوده شدن دغدغه‌ای جدید به شکل آشوب‌ و نا آرامی که در سال گذشته تجربه شد، سطوح مختلف جامعه را دچار تشویش کرد، نوعی بی انگیزگی ساختگی را در بسیاری از جوانان بیدار ساخت و تحصیل و حرفه آن‌ها را مختل کرد. به نظر می‌رسد که عدم واکنش هیجانی به ماجرای بیهوش شدن آرمیتا گراوند، نشان از پی بردن به هزینه‌هایی دارد که اعتراضات سال گذشته به بار آورد که جامعه دیگر ظرفیت تکرار این تجربیات را ندارد.

با این اوصاف، نمی‌توان نحوه اطلاع رسانی راجع به این ماجرا را بدون هیچگونه اشتباهی تلقی کرد. توییت یکی از خبرنگاران صدا و سیما با این عنوان «برخی‌ها در ماجرای بی‌هوش شدن آرمیتا در مترو پرسیدند که چرا فیلمی از داخل واگن منتشر نشده. پرس‌و‌جو کردیم گفتند قطارهای سری ۱۰۰ دوربین ندارند.» آن هم زمانی که ویدئو لحظه به لحظه ورود وی به مترو تا رسیدن به سکوی قطار منتشر و صحت نداشتن درگیری با مامور بر سر حجاب ثابت شد، بحث جدیدی را در فضای مجازی بر سر عدم صحت نسبت به سری ۱۰۰ بودن یا نبودن قطار به راه انداخت.

به نظر می‌رسد برخی فعالان حوزه رسانه برای کمک به خاموش‌سازی آتش شایعات و کمک به ایجاد درک بهتر مسائل، باید دقت بیشتری به خرج دهند و اظهارات اشتباه خود را توجیه نکنند! در واقع در چنین فضایی که بایستی برای کوچکترین اقدامات به تجربیات سال گذشته رجوع کرد، لغزش و اشتباه رسانه‌ای نه تنها می‌تواند همچون سال گذشته اشتباهات جبران ناپذیری به بار آورد، بلکه باور مخاطبین به رسانه‌های داخلی را بیش از پیش کمرنگ می‌کند؛ بنابراین می‌توان گفت که رسانه بایستی در مورد چگونگی اطلاع رسانی و تکمیل سازی جزئیات ماجرا بسیار هوشمندانه رفتار کند و به دست سودجویان بهانه ندهد.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا