تأثیر مسئولیت اجتماعی بر توسعه پایدار در مناطق صنعتی
فرضعلی سالاری / کُنشگر برنامه ریزی و توسعه منطقه ای
بهره برداری از منابع طبیعی و منوط ساختن توسعه صنعتی به استفاده بدون محدودیت از منابع طبیعی و با هزینه صفر در نظر گرفتن آسیب و تخریب محیط زیست نخستین شاخصه اینگونه رشد و توسعه بوده که نتیجه آن جز تغییرات شدید اقلیمی، از بین رفتن منابع طبیعی و انقراض بسیاری از گونههای زیستی، گیاهی و جانوری نبوده است.
فرآیندی که به مرور به عنوان یک چالش بزرگ در برابر توسعههای ناپایدار قرار گرفته و مدلهای توسعه اقتصادی را به لحاظ لزوم توجیه زیستمحیطی دچار چالشهای اساسی کرده است.
حفظ، نگهداری و بهبود محیط زیست و منابع طبیعی تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که از تمامی ظرفیتهای موجود یک جامعه در این راستا استفاده شود و سیاست گذاری به نحوی باشد که در بلندمدت بیشترین منفعت را برای نسلهای مختلف ایجاد کند. امری که مهمترین لازمه آن ارتقا و بهبود مسئولیت اجتماعی است.
پایداری به عنوان یک جنبش اجتماعی یک جنبش جهانی محیطی (اکوسیستم) است که بسته به نحوه شناسایی آن، ریشه های معاصر و عمومی آن تبدیل به گفتمان اصلی و غالب توسعه مناطق شده است.
رویکرد “مسئولیت اجتماعی شرکت” (CSR)، “پایداری”، “توسعه پایدار” و “پایداری شرکتی” (CS) اصطلاحات مهمی برای توسعه، تجزیه و تحلیل و ارزیابی اهداف سیاست عمومی و خصوصی هستند.
تدوین راهبردهای اصولی و احساس مسئولیت در برابر محیط زیست و جلوگیری از هرگونه رفتار مخرب و آسیب زا که به تضعیف و آسیب به آن منجر شود از سمت سهگانه سیاستگذار (دولت)، بخش خصوصی (بنگاهها و فعالان اقتصادی یا عرضهکنندگان کالاها و خدمات) و مردم (مصرفکنندگان) قابل بررسی است.
سه عاملی که هر یک به نحوی با رفتار و عملکرد خود میتواند وضعیت توسعه پایدار و محیط زیست را تحت تاثیر قرار داده و شرایط آن را مبتنی بر این رفتارها تعیین کند.
این سه عامل که روابط متقابلی نیز با یکدیگر داشته و از یکدیگر تاثیرپذیر و بر هم تاثیرگذار هستند شرایط گذشته، حال و آینده محیط زیست یک کشور را ساخته و روند آن را تعیین میکنند.
مسئولیت اجتماعی دولت، بخش خصوصی و مردم تنها با افزایش آگاهی نسبت به اثرات مثبت وجودی و منفی نبود یا کمبود آن ایجاد خواهد شد.
توسعه پایدار و دستیابی به آن جز از طریق حساسسازی و فعالسازی بازیگران اصلی مسئولیت اجتماعی و ارتقای سطح آن در جامعه ممکن نیست.
امری که در جوامع دارای اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی به دلیل وجود رابطه مستقیم میان بهرهمندی از منابع طبیعی و تخریب آن به هیچ وجه ساده به نظر نمیرسد اما با توجه به تغییرات رویکردی و نهادی اقتصادی کشورها به مرور شرایط بهتری به خود خواهد گرفت.
مسئولیت اجتماعی، مسیری است که بنگاه های اقتصادی رویکردهای اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی را با ارزشها، فرهنگ، راهبردها، ساختار تصمیمگیری و شیوههای عملیاتی خود به شکلی شفاف و قابل حسابرسی یکپارچه میکنند و در نتیجه فرآیندها و رویههای بهتری را درون سازمان جاری میکنند و به این ترتیب ثروت میآفرینند و جامعه را بهبود میبخشند.
در یک تعریف علمی میتوان گفت مسئولیتپذیری اجتماعی، شایستگی است که ما را قادر میسازد مراقب تلاشهای کاری خود باشیم و در راه علائق دیگران و گروههایی خدمت کنیم که خارج از حیطه نیازهای فردی، اهداف، و نگرانیهای ما قرار دارند.
در دهههای اخیر و با گسترش روز افزون اثرگذاری سازمانها بر محورهای تشکیلدهنده توسعه پایدار یعنی «اقتصاد»، «جامعه» و «محیطزیست»، مفهومی به نام مسئولیت اجتماعی سازمانها (Corporate Social Responsibility) یا CSR در دنیای مدیریت ظهور پیدا کرده است.
CSR، به طور خلاصه یعنی اینکه سازمانها در قبال جامعهای که در آن فعالیت میکنند، مسئول هستند؛ چرا که از منابع انسانی و طبیعی و اقتصادی آن استفاده میکنند.
مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) به شیوههای تجاری اخلاقی و مسئولانهای اشاره دارد که شرکتها برای کمک مثبت به جامعه و محیط زیست اتخاذ میکنند.
این شامل اقدامات داوطلبانه ای است که شرکت ها برای رسیدگی به اثرات اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی عملیات خود انجام می دهند.
مسئولیت های اجتماعی صنعتی شرکتهایی که اصول CSR را در استراتژیهای خود ادغام میکنند با پرداختن به چالشهای زیستمحیطی، بهبود شرایط اجتماعی و پیشبرد پیشرفت اقتصادی به توسعه پایدار کمک میکنند.
استفاده صحیح از CSR می تواند به یک شرکت کمک کند تا با حفظ انسجام اجتماعی به موفقیت و توسعه فعالیت خود کمک کند.
مسئولیت اجتماعی شرکت عاملی حیاتی برای ارتباط شرکت با جامعه است. مفهوم CSR پیچیده و پویا است، از این رو ویژگی چند بعدی آن با تعاریف متعددی تعیین می شود که هر یک منعکس کننده ویژگی های مختلف آن است.
شهرنشینی و صنعتی شدن سریع منجر به تخریب محیط زیست، کاهش منابع و نابرابری های اجتماعی شده است. هدف برنامه توسعه پایدار از طریق ایجاد توازن بین رشد اقتصادی با حفاظت از محیط زیست و رفاه اجتماعی است.
مسئولیت اجتماعی در تقویت توسعه پایدار با ترویج نظارت بر محیط زیست، رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی حیاتی است. توسعه دیدگاه ذینفعان مستلزم تبدیل روابط دوجانبه سنتی ایجاد شده بین شرکت و تنها برخی از گروههای مرتبط، مانند سهامداران یا مالکان، به روابط چندجانبه جایگزین است که شامل کارکنان، اتحادیهها، مشتریان، تامینکنندگان، دولت میشود. سرمایه گذاران، رسانه ها، رقبا یا جامعه محلی می باشد.