کودکان کار، مدرسه پیر و مسئولان با وجدان
«آموزش و پرورش بابت اجاره مدرسه ویژه «کودکان کار» ماهیانه 140 میلیون تومان دریافت میکند.»
راضیه حسینی
لازم به ذکر است که هشتاد سال از عمر این مدرسه میگذرد و دانشآموزان در بنایی کاملاً فرسوده در حال تحصیلند. اگر به یاری پروردگار این بنا از باد و باران و زلزله در امان بماند و بیست، سی سال دیگر دوام بیاورد، احتمالاً علاوه بر اجاره به آموزش و پرورش باید با میراث فرهنگی هم به توافق برسند.
گروهی که این مدرسه را برای کودکان کار اجاره کردهاند باید توجه داشته باشند، چند سال بعد بابت هر آجری که بر سر بچهها بیفتد باید پاسخگو باشند. اگر خدای نکرده قسمتی از دیوار فرو بریزد باید خسارت آن قسمت را پرداخت کنند. کسی چه میداند شاید بیست، سی سال بعد، قانونی تصویب شود که افراد ساکن در بناهای تاریخی باید «حق بنا» به میراث فرهنگی بدهند.
علاوه بر آمورزش و پرورش و میراث فرهنگی، ممکن است شهرداری هم وارد ماجرا شود و به دلایل مختلف مبلغی طلب کند. حتی میتوان به مالیات بر بناهای تاریخی و عوارض بیشتر برای یک بنای قدیمی هم فکر کرد.
البته نباید از حق بگذریم. ما مسئولانی داریم که واقعاً نگران حال کودکان کارند و مطمئنیم بعد از خواندن این خبر، اقدامات لازم را انجام خواهند داد. آنها به هیچ وجه نمیگذراند کودکان بیپناه در ساختمانی فرسوده و ناایمن تحصیل کنند و تازه برای این کار، مبلغ قابل توجهی هم پرداخت شود.
مسئولان به سرعت وارد عمل میشوند و با شعار «تحصیل رایگان حق همهی کودکان ایران است» دستور تخلیهی ملک مزبور را صادر میکنند.
آنها حتماً به آموزش و پرورش اخطار میدهند که دیگر از این پولها نگیرد و کمی وجدان داشته باشد. آموزش و پرورش هم ضمن تشکر از مسئولان، اعلام می کند که حتماً از این به بعد وجدان را سرلوحهی کار خود قرار میدهد.
همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود و از تمام مراحل تلاش مسئولان فیلم و عکس به مقدار لازم گرفته میشود.
در انتهای داستان هم کودکان کار میمانند، اما این بار بدون حتی همان مدرسهی فرسوده.