بنگاهداری بانکها در لوازم خانگی قسطی
ترفندهای فروش اقساط کم بهره لوازم خانگی را بخوانید تاهنگام خرید گول نخورید!
لیلا ابوالفتحی
آیا فروش اقساطی لوازمخانگی به مدت ۶۰ ماه با سود یک درصد و نهایت ۷ درصد برای فروشنده توجیه اقتصادی دارد؟ اگر حمایتهای پشت پردهای در کار نباشد چنین کاری امکانپذیر است؟! در ادامه به آن میپردازیم.
عصراقتصاد- همیشه و در هر جای کشور از دیرباز فروش اقساطی در کشور وجود داشته است یا از طریق کاسبها یا فروشگاههایی که به نوعی به کارکنان و کارمندان خود کالای اقساطی میدادند. مانند فروشگاه فرهنگیان، سپه و … حال چه اتفاقی افتاده است که فروش اقساطی در مالها این همه جنجال به پا کرده است! پشت پرده آن چیست که صدای فروشنده خرد و بازار عریض و طویل امین حضور در آمده است!
یکی دو سالی است که بیشتر تبلیغات تلویزیون در تمام شبکهها، بیلبوردهای سطح شهر، بدنه قطارهای شهری، دورتادور زمین فوتبال و … پر شده است از تبلیغات شهر لوازم خانگی و سرای ایرانی و دیدن چهره آقای جمشیدی بر در و دیوار شهر تا حدودی عادی شده است؛ «امسال به قیمت پارسال»، «شصتواره خرید»، «کف قیمت» و … شعارهای تبلیغاتی است که دائم میشنویم و میبینیم.
برای ارزیابی این شعارها خبرنگار عصر اقتصاد به صورت میدانی به شهر لوازم خانگی و سرای ایرانی سرکشی کرده است تا از چند و چون این فروش آگاه شویم.
اختلاف قیمت چشمگیر اقلام نسبت به بازارهای دیگر حتی فروشگاههای اینترنتی بود. در برخی اجناس، این اختلاف قیمت بالای ۸ میلیون تومان هم میرسید
سه ترفند عجیب اقساط کم بهره!
ابتدای امر نکته مهمی که نظر نگارنده را جلب کرد اختلاف قیمت چشمگیر اقلام نسبت به بازارهای دیگر حتی فروشگاههای اینترنتی بود. در برخی اجناس، این اختلاف قیمت بالای ۸ میلیون تومان هم میرسید. نکته بعدی، موجود نبودن اجناس بود به این طریق که شما هر کالایی را که انتخاب میکرید موجود نبود و انگشتشمار کالایی در سبد فروش قرار میگرفت. نکته سوم اختلاف قیمت خرید نقدی با اقساطی کالا بود به این معنی که شما در خرید اقساطی هم سود خرید اقساطی را باید بدهید و هم با قیمت فروش اقساطی بخرید.
وقتی در سرای ایرانیای پای صندوق میروید یک نکته در برگه رسید شما قابل توجه است و در آنجا با تناقضی حل نشدنی روبهرو میشوید؛ در آنجا نوشته است که هنگام تحویل جنس آن را چک کنید و سپس تحویل بگیرید و سپس در گزینه دیگر نوشته است که اگر کالا قبل از نصب باز شود از شمول گارانتی خارج میشود و اینجاست که خریدار میماند باز کند یا مانند هندوانه دربسته خریدش را تحویل بگیرد و برود.
این چند نکته تنها چند مورد از واضحات خرید از این هایپرکالاهاست. حالا سری بزنیم به سود فروش تبلیغاتی این فروشندگان و تبلیغات غیرواقعی و مشتریفریب آنها.
قیمت کالاهای عرضه شده در این هایپرها به قیمت مصرفکننده است نه به قیمت تولیدکننده و هم اختلاف قیمت بسیار بالایی با بازار امین حضور و دیگر بازارها دارند؛ وقتی تمام این محاسبات را کنار هم قرار دهیم با درصد سود بسیار بالایی مواجه میشویم که دم خروس تبلیغات سود ۱درصد و ۴ درصد و … عیان میشود که با یک محاسبه ساده سود کالاها تا ۳۷ درصد هم میرسد
درصد سود غیرواقعی خرید اقساطی
قانون خرید عمده و به تعداد بالای کالا در هر دستهای به این صورت است که شما هرچه تعداد بالاتر خرید کنید تخفیف تولیدکننده برای خریدار هم بیشتر میشود و چون این هایپرها خریدهای بالایی دارند به تناسب تخفیفهای بیشتری از فروشنده خرد از تولیدکننده دریافت میکنند؛ در کنار دریافت این تخفیفها، فروش نقدی هم انجام نمیدهند و چک مدتدار به تولیدکننده میدهند. از طرفی قیمت کالاهای عرضه شده در این هایپرها به قیمت مصرفکننده است نه به قیمت تولیدکننده و هم اختلاف قیمت بسیار بالایی با بازار امین حضور و دیگر بازارها دارند؛ وقتی تمام این محاسبات را کنار هم قرار دهیم با درصد سود بسیار بالایی مواجه میشویم که دم خروس تبلیغات سود ۱درصد و ۴ درصد و … عیان میشود که با یک محاسبه ساده سود کالاها تا ۳۷ درصد هم میرسد.
از دیگر جنبه هم به این مورد بپردازیم این سوال پیش میآید که که مگر سود یک یخچال یا اجاق گاز چقدر است که این چنین در تمام ساعات و تقریباً تمام شبکههای صدا و سیما تبلیغ فروش اقساطی آنها دیده میشود؟ پرداخت ماهانه ۱۰۰ میلیارد تومان به صدا و سیما بابت تبلیغات از کجا تامین میشود؟ آیا هزینه تبلیغات سنگین بیلبوردهای سراسر کشور از سود ۱ درصد تامین میشود؟
تبلیغ «به ازای هر ۳۵ میلیون تومان خرید، یک دستگاه جاروبرقی هدیه بگیرید»، این هدیه با احتساب ارزانترین جاروبرقی در بازار به ازای ۱۰ درصد از خرید مشتری است. از کجا چنین تخفیفی داده میشود؟
در صحبت با یکی از فروشندگان یکی از این هایپرها به نکته دیگری پی بردم که قابل تامل بود. این فروشنده جوان که سابقه فروش در بازار امین حضور هم داشت گفت: حقوق ماهیانه ما به دو بخش تقسیم میشد یک حقوق ثابت و یک درصدی از فروش اما درصد فروش ما فقط روی برخی از کالاها بود و به ما میگفتند که باید این کالا و به این تعداد خاصی که مشخص میشد در ماه فروش داشته باشید.
او عنوان میکرد که کالاهای انتخاب شده معمولا قدیمی، بیکیفیت و از برندهایی بینام و نشان بود. پکهای ارائه شده هم معمولا از همین کالاها بود.
یکی از فروشندگان بازار امین حضور هم عنوان کرد که این هایپرها از تولیدکننده میخواهند که محصول خود را با نام و نشان مورد نظر آنها تولیدکنند که در دیگر بازارها نیست. این به این معنی نیست که کالای سفارشی آنها برای تولید دارای ویژگی خاصی باشد؛ نه، تنها اسم و شماره محصول عوض میشود و این کار باعث میشود که امکان استعلام قیمت در دیگر بازارها وجود نداشته باشد و این هایپرها آن محصول را با هر قیمتی که مایل باشند به فروش میرسانند چون امکان مقایسهای وجود ندارد.
جدای تمام نکات گفته شده این سوال پیش میآید که پشت پرده این حمایتهای مالی و معنوی چیست؟ چطور در شرایطی که سود سپرده بانکی ۲۳ درصد است، این فروشگاهها کالای قسطی با نرخ پایین میفروشند؟ چرا با تمام اعتراضات و نامهنگاریهای اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی با قوه قضائیه، ریاست جمهوری، شورای رقابت و … هنوز بررسی دقیقی صورت نگرفته است؟ نقش بنگاهداری بانکها دراین روند چیست؟
با قدم زدن در بازار امینحضور که زمانی جای سوزنانداختن نداشت، شاهد تعطیلی بسیاری از مغازهها خواهیم بود. وقتی پای درد دل آنها مینشینی شکایتی از تاسیس این هایپرها ندارند؛ از بیعدالتی در حمایت از بانکها دل پرخون دارند و میگویند چرا این تسهیلات حمایتی شامل همه نیست و فقط به افراد خاصی تعلق میگیرد؟
وقتی پای درد دل صنف فعال در امین حضور مینشینی شکایتی از تاسیس این هایپرها ندارند؛ از بیعدالتی در حمایت از بانکها دل پرخون دارند و میگویند چرا این تسهیلات حمایتی شامل همه نیست و فقط به افراد خاصی تعلق میگیرد؟
یکی از فروشندگان عنوان کرد که بسیاری از خریداران اقساطی کالا پس از خریداری محصولات، آن کالا را زیر قیمت بازار به اصناف و یا دلالان میفروشند و این اتفاق نظم بازار را برهم میزند.
حسین شهرستانی، نایبرئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی در این باره نیز گفت: بسیاری از افرادی که از این فروشگاهها خرید میکنند، به واسطه مشکل مالی نیازمند به وام هستند. پروسه اخذ وام از بانکها بسیار طولانی است. این افراد از این فروشگاهها خرید میکنند و کالا را به بازار بازمیگردانند و با زیان در بازار میفروشند.
این امر سبب میشود بنکداران که سرمایههای میلیاردی را در اختیار کارخانهها میگذارند، دیگر قادر به رقابت نباشند، چراکه اصطلاحا زیرفروشی اتفاق میافتد و مهم نیست که تعداد آن ۱۰۰ یا هزار تا باشد؛ این روند نظم قیمتی بازار را بر هم میزند.
برای بنکدار دیگر توجیه ندارد که سرمایه خود را در کارخانهها بگذارد و بعد از چند ماه کالا دریافت کند، در نتیجه سرمایهگذاری در صنعت لوازم خانگی کم میشود، پول از صنعت خارج میشود و این صنعت لوازم خانگی است که ضرر میکند.
به نظر میرسد که پشتپرده حمایتی این سراها و هایپرها آنقدر قوی و عمیق است که با تمام اعتراضات و نامهنگاریها و نوشتههای جراید کسی پاسخگو نیست و هر روز حضور پررنگتری از آنها در سطح کشور با ایجاد شعبههای جدید و شعارهای تبلیغاتی وسوسهآمیز را به تماشا خواهیم نشست.