رفع ریشه ای مشکلات با پنکه جناب وزیر و سنتینالیزاسیون ایران!

دکتر حمزه رضایی

وزیر نیرو فرموده اند به جای کولر از پنکه استفاده کنید.  عرض کنم به حضورتان که حق کاملاً به جانب وزیر نیرو است.

اکنون که هوا رو به سرما می رود و این اطلاعات دقیق وزیر از اسناد طبقه بندی خارج شده و می توان آن را نقد کرد می نویسم که هر چه ما می کشیم از دست غرب است و غربیان و مظاهر غربی. خداوند این غرب را به عذابی اَلیم دچار کند که این چنین ما را گرفتار کرد!

زمانی مرحوم آل احمد در کتاب “غربزدگی” اش پته این غربی ها را روی آب انداخت و آنها را سکّه یک پول کرد ولی حیف که گوش شنوایی وجود نداشت و کسی قدرش را ندانست!

بیچاره جلال هرچه جَزَع و فَرَع و داد و فریاد کرد که این ماشین و تکنولوژی “دیوی است که باید جانش را در شیشه کرد” کسی به او محل نگذاشت و برای حرفهایش تره هم خرد نکردند!

آخرش هم بیچاره از دست ما و از دست این غرب افسار بریده، به سیگار و ودکای روسی پناه آورد و به قول سیمین دانشور جانش را بر سر این دو تا معجون گذاشت.

اگر آن زمان به حرف آن خدا بیامرز گوش داده بودیم و خودمان را از شرّ این مظاهر نکوهیده غربی کنار می کشیدیم و گول زرق و برق تکنولوژی غرب و “مدرنیته” کذایی را نمی خوردیم، امروز نه دغدغه رفتن برق داشتیم و نه هم فکر و ذکر آمدنش!

با “پنکه” وزیر نیرو که چه عرض کنم، با همان بادبزن ابتکاری خودمان خوش بودیم و روزگار را به خوشی و خرّمی می گذراندیم، همان طور که اجداد ما گذرانده بودند!

خدا لعنت کند این غرب و غربیان و هر آن کس که ما را با این مظاهر علم و توسعه و نمی دانم تکنولوژی دیار کافران آشنا کرد، که ما هر چه کرد ان آشنا کرد!

باز هم خدا را شکر که مسئول فرهیخته ای مانند وزیر نیرو پیدا می شود و می گوید: مانند دورانی که برق نبود، از پنکه استفاده کنید.

به احتمال قوی منظور وزیر از پنکه در دوره بی برقی، همان بادبزن کذایی خودمان است که از “پِشْ” ساخته می شد.

باور بفرمایید اگر چند تا وزیر مبتکر و خلّاق مانند جناب وزیر نیرو پیدا می شدند و ما را به طرف جامعه سنّتی پیشینیان مان سریعتر هدایت می کردند، تمام گرفتاری ها و مشکلات ما خود به خود حل می شد!

عرض می کنم خدمت تان…

وزیر کشاورزی باید بخشنامه کند و قاطبه مردم را وادار کند که مانند اجداد اولیّه شان بروند و هر آنچه نیاز دارند بکارند و یا شکار کنند و مایحتاج خود را تامین کنند به جای گاز هم هیزم و زغال و‌ تفاله حیوانات استفاده کنند!

با این دستورالعمل هم مشت محکمی به دهان علم منفور به خصوص اقتصاد کاپیتالیستی و گرانی و تورم و بازار و نمی دانم عرضه و تقاضا و فلان و بهمان می زنیم و هم اینکه “سنّت گرایی” مان را پاس می داریم.

وزیر آموزش و پرورش هم به جای سخن گفتن از کمبود معلّم و فضای آموزشی و عدم امکانات، فی الفور مکتب خانه های قدیمی را با همان سبک و سیاق عصر حَجَر احیا نماید و از چوب و فلک و تَرکَه جدید رونمایی کند. تا از این به بعد نه دغدغه افت تحصیلی و معدّل درسی داشته باشیم و نه تشویش کمبود معلم و صد تا درد و مرض دیگر اموزشی!

وزیر ارتباطات هم کلاً پشت پا روی اینترنت و فضای مجازی و فیلتر و فیلتر شکن بزند و به روش دوران هخامنشیان، چاپار خانه ایجاد کند و به رسم آن دوره نامه ها و بسته ها را با چاپار و قاصد جا به جا کند! هر چند عقبگرد بیشتر هم ممکن است، آنجایی که با دود و فریاد و آوراهی حیوانات در دوردست با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند. این شیوه ها دیگر نه کندی نت ما را رنج می دهد و نه قطعی آن اعصاب مسئولان پاسخگو را خرد می کند و چه دورانی زیبایی خواهیم داشت: رجعت به “زندگی سنّتی” عصر حجر!

چشم غربی ها هم حسابی کور می شود و از این پس می دانند یک من ماست چقدر کره می دهد و تحریم ها هیچ تاثیری برما ندارد درست مانند جزیره سنتینل شمالی که هند که مردمانش همچنان به یک روایت با روش ۱۰۰۰ سال و با یک روایت دیگر با زندگی ۶۰ هزار سال پیش زندگی می کنند بدون برق ، گاز ، آب ، کشت صنعتی، بازنشستگی و… که اتفاقا در این جزیره وزیر این امور هم دیگر محلی از اعراب ندارد!