کد خبر: 050304207126
تولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدن

تیغ بانک و زخم رسانه؛ روی تولید

محسن هاشمی؛ کارشناس روابط عمومی

سال‌هاست حال تولید و صنعت در ایران خوش نیست. کارآفرینانی که زمانی جلودار رشد صنعتی کشور بودند، امروز زیر بار فشار نظام بانکی، بهره‌های سنگین و مصادره کارخانه‌ها، یکی پس از دیگری از نفس می‌افتند.

در بسیاری موارد، با هر تغییر ناگهانی نرخ ارز، کل برنامه‌ریزی و زحمت ماه‌ها تولید، بر باد رفته و بنگاه‌های اقتصادی در بحران کمبود نقدینگی غرق می‌شوند.

کارآفرینان می‌گویند: وقتی نرخ ارز در عرض چند ماه از ۴۷ به ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد، چگونه می‌توان برای فردا، حتی برای یک ساعت آینده برنامه داشت؟ بنگاه‌های تولیدی که ‌مواد اولیه را با دلار بالا می‌خرند اما محصولات‌شان را دیرتر می‌فروشند، با هر جهش ارزی، قدرت جایگزینی سرمایه خود را از دست می‌دهند و به سوی نابودی قدم برمی‌دارند.

در این میان، نظام بانکی نه‌تنها کمکی به تولید نمی‌کند، بلکه با اخذ بهره مرکب و مطالبه سودهای چندلایه، صنایع را از رمق می‌اندازد؛ مسئله‌ای که بارها مراجع هم آن را مورد نقد قرار داده‌اند. با کوچک‌ترین لغزش یا عقب‌افتادگی، بانک‌ها به‌سرعت کارخانه‌ها را به تملک خود در می‌آورند؛ تملکی که اغلب، منجر به کاهش تولید یا تعطیلی واحدهای صنعتی شده است.

اما درد تولید تنها از تیغ بانک نیست. برخی رسانه‌ها نیز با قضاوت‌های یک‌جانبه و تکیه صرف بر آمار و ارقام بانک‌ها، کارآفرینان را “ابربدهکار بانکی” می‌خوانند، بی‌آنکه صدای آنان شنیده یا دفاعیاتشان منتشر شود. این رویکرد مغرضانه و ناقص، انگیزه سرمایه‌گذاری، تولید و ماندن در وطن را برای بسیاری از کارآفرینان زایل کرده است.

به اذعان برخی فعالان این حوزه، در مواجهه با این هجمه‌های رسانه‌ای، حتی تماس‌های مکرر با تحریریه روزنامه‌ها برای انتشار توضیح، راه به جایی نمی‌برد و روایت یک‌طرفه رسانه‌ای، بیش از پیش، تولیدکننده را به محاکمه می‌کشاند.

در این میان اما، هنوز هستند معدود کارآفرینانی که به‌رغم تمامی بی‌مهری‌ها و چالش‌ها، سرمایه و تخصص خود را برای وطن خرج کرده‌اند؛ بی‌آنکه به فکر خروج باشند. آنها با ایجاد خطوط تولید کلیدی، نقش ویژه‌ای در جلوگیری از خروج ارز و تحقق خودکفایی صنعتی داشته‌اند و هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم خلق کرده‌اند.

بااین‌حال، واقعیت‌های امروز صنعت و تولید کشور تلخ است: سقوط ارزش پول ملی، بی‌ثباتی اقتصادی، کمبود نقدینگی، بهره‌ مرکب و مصادره‌های بی‌رحمانه، انگیزه را از کارآفرینان گرفته و نه‌تنها میزهای تولید را خالی، که بار مهاجرت سرمایه‌ها را سنگین‌تر کرده است.

شاید وقت آن رسیده که هم نظام بانکی و هم جریان رسانه‌ای، صدای صاحبان تولید را، نه در جایگاه متهم، که در جایگاه شریک اصلی توسعه کشور بشنوند و این زنجیره فرسایشی را پایان دهند؛ پیش از آنکه دیر شود.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا