استارتاپهای زامبی، شرکتهایی که مردهاند اما همچنان روی صحنه راه میروند

در دنیای استارتاپها رسم است یا سریع رشد کنی یا بهآرامی بمیری؛ اما موج جدیدی از شرکتهای «نه زنده، نه مرده» در حال گسترش است که به آنها استارتاپهای زامبی میگویند.
این موجودات نیمهجان بیآنکه محصولی جهشآور ارائه کنند یا درآمدی پایدار بسازند، با سرمایههای قدیمی یا حمایتهای دستچندم به حیات نباتی ادامه میدهند. دادههای تازه نشان میدهد شمار این شرکتها و حتی «صندوقهای زامبی»ای که آنها را سرپا نگه میدارند، در ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ جهشی بیسابقه داشته است؛ واقعیتی که میتواند اکوسیستم نوآوری جهان و البته ایران را به مسیری پرریسک هدایت کند.
زامبی چیست و چرا حالا زیاد شده است؟
اصطلاح «استارتاپ زامبی» وامگرفته از ادبیات مالی است؛ به شرکتهایی اطلاق میشود که رشد منفی یا راکد دارند، اما با تزریق سرمایه یا تعویق تعهدات کماکان صورتحساب پرداخت میکنند و چراغ دفترشان را روشن نگه میدارند. یک گزارش تحلیلی در ماه ژوئن ۲۰۲۵ هشدار داد که ۵۷۴ صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر در ایالات متحده در وضعیت «زامبی» قرار دارند؛ رقمی که نسبت به ابتدای ۲۰۲۴ بیش از ۳۰ درصد جهش کرده است.
مطابق دادههای پیتچبوک، شمار شرکتهای سرمایهگذاری فعالی که دستکم یک سرمایهگذاری جدید در سال انجام میدهند، در ۲۰۲۳ حدود ۱۵ هزار بود، اما نزدیک به یکچهارم آنها در ۲۰۲۴ هیچ تزریق جدیدی ثبت نکردند و عملاً به «جعبههای مدیریت داراییهای قدیمی» بدل شدند.
کارشناسان دو علت کلیدی برای این اتفاق ذکر میکنند، فریز شدن بازار عرضه اولیه (IPO) پس از سقوط شاخصهای فناوری و سختتر شدن مسیر جذب سرمایه جدید. در نتیجه استارتاپهایی که نمیتوانند رشد کنند یا خروج موفق داشته باشند، ولی ناگزیرند «نمرده» باقی بمانند تا دفتر سرمایهگذارانشان بهطور مصنوعی سبز باشد.
دادهها میگویند اکوسیستم پر از مُردگان متحرک است
نشریه فستکامپنی با معرفی مفهوم «زامبیکورن»یعنی یونیکورنهایی با ارزشگذاری میلیارددلاری و رشد صفر، گزارش داد دهها شرکت هوش مصنوعی در سیلیکونولی با بحران درآمد مواجهاند اما بهدلیل هایپ رسانهای، همچنان در صدر فهرستهای «برترینها» باقی ماندهاند.
در اروپا، پایگاه سیفتد کاهش ۳۰ درصدی سرمایهگذاران فعال را از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ ثبت کرده است؛ بخشی از این سرمایهگذاران به گفته این رسانه «نه سراغ جذب صندوق جدید میروند و نه سرمایه موجود را بهطور مؤثر خرج میکنند».
همزمان، فورچن یادآور میشود که افزایش استارتاپهای هوش مصنوعی تکخطی، شرکتهایی که فقط روی یک مدل زبانی یا تصویرساز متکیاند، ریسک «انباشت زامبیها» را بالا برده، چون هزینه پردازش ابری مدام بیشتر و منابع تازهوارد کمتر میشود.
پرونده اول: ویورک؛ قصه تکشاخی که به نشئه زامبی رسید
وقتی ویورک در اوج سال ۲۰۱۹ ارزشی ۴۷ میلیارددلاری داشت، عدهای آن را نماد «آینده کار» میدانستند. اما پس از جنجال IPO و خروج آدام نیومن، بدهیهای سنگین و مدل اجارهایِ شکننده کار را به ورشکستگی کشاند؛ شرکتی که هنوز فضای اداری میفروشد، اما سودآوری ندارد. دادگاه ورشکستگی در مه ۲۰۲۴ برنامه حذف ۴ میلیارد دلار بدهی را تأیید کرد تا ویورک بتواند «چند سال دیگر» بدون فشار طلبکاران زنده بماند.
نیومن در ۲۰۲۴ با پیشنهاد خریدی بیش از ۵۰۰ میلیون دلار بازگشت، اما خود او هم در مه ۲۰۲۵ اعلام کرد طرح خرید را رها میکند و برنامه نجات را «غیرواقعبینانه» خواند.
تحلیلگران میگویند ویورک امروز «شرکتی با نبض بسیار ضعیف» است؛ دفترها خالیتر از همیشه، ولی قراردادهای اجارهای بلندمدت هنوز تمامنشده. در واقع، ویورک برای زنده ماندن باید صبر کند تا زمان، اجارههای بالای گذشته را مستهلک کند—کارهای که ممکن است سالها طول بکشد.
پرونده دوم: تاپِروِر؛ برند نوستالژیک در کمای سرمایهای
برند ۷۸ساله تاپِروِر که روزی سمبل خلاقیت در محصولات خانگی بود، تابستان ۲۰۲۴ اعلام ورشکستگی کرد. قاضی ورشکستگی در اکتبر همان سال فروش داراییها به گروهی از طلبکاران را تصویب کرد؛ اما معاملهای که اجازه میدهد بخش عمده عملیات همچنان ادامه یابد و فروشگاهها را کاملاً تعطیل نکند.
این «نگهداشتن بدنه» باعث شده تاپِروِر در فهرست چهرههای صنعت خردهفروشی باقی بماند، هرچند تحلیلگران میگویند مدل کسبوکار آن سالهاست از رمق افتاده و تنها امیدش فروش تدریجی داراییهاست. در عمل، این شرکت با فروش بخشی از موجودی انبار یا امتیازات منطقهای هزینه حقوق کارمندان را میپردازد—و عملاً به نمونهای کلاسیک از «زندهنگه داشتن بدون درمان» بدل شده است.
پرونده سوم: زامبیکورنهای هوش مصنوعی؛ میلیاردها دلار روی پاهای لرزان
استارتاپهایی که با عنوان «هوش مصنوعی مولد» هر کدام صدها میلیون دلار سرمایه جلب کردهاند، اما درآمدشان بهسختی از چند میلیون عبور میکند.
یک مثال سرشناس، شرکتی است که مدل زبانی خود را برای نگارش ایمیل تبلیغ میکند اما هنوز API عمومی پایدار ندارد. منتقدان میگویند این شرکتها با هجوم اولیه سرمایه، سرورهای بسیار گران ابری را اجاره میکنند؛ به محض افت علاقه سرمایهگذاران، هزینه زیرساخت بلعنده میشود و نتیجه موجود نیمهجانی است که برای پرداخت قبضهای سرور ناچار به جذب دورهای تازه اما کوچکتر است یا در نهایت دست به تعدیل نیرو میزند.
چطور صندوقهای زامبی چراغ این شرکتها را روشن نگه میکنند؟
۱۳ درصد شرکتهای سرمایهگذاری در نظرسنجی ژوئن ۲۰۲۴ اصلاً برنامهای برای جذب صندوق جدید نداشتند؛ بسیاری صرفاً کارمزد مدیریت را تا پایان عمر صندوق جاری میگیرند، بیآنکه سرمایهای به شرکتهای پورتفولیو تزریق کنند.
گزارشهایی نشان میدهد برخی مدیران صندوقهای زامبی کار را به «جابهجایی شغلی» کشاندهاند: کنار کشیدن تدریجی از مدیریت فعال و ورود به حوزههای کمریسکتر.
در چنین وضعیتی، استارتاپ نیمهجان از یکسو امید دارد شاید بازار IPO دوباره گرم شود و از سوی دیگر، دستکم باقیمانده سرمایه صندوق را بسوزاند تا در گزارش فصلی VC نوشته شود «شرکت هنوز فعال است».
از سیلیکونولی تا منا
در منطقه منا، پژوهش منتور نتورک در دوبی نشان میدهد ۲۰۹ استارتاپ پیشبذری که از ۲۰۲۱ سرمایه گرفتهاند هنوز محصول درآمدزا ندارند؛ بخشی از آنها در غیاب سرمایه دنبالهدار، احتمالاً به زامبیهای آینده تبدیل میشوند.
در آمریکا، در رویدادهای مهم فناوری ۲۰۲۵، تحلیلگران اشاره داشتند که جذب سرمایه ۲۰۲۴ با سقوط ۵۰ درصدی به ۱۷۱ میلیارد دلار رسید؛ «جهانی از زامبیها» نتیجه طبیعی چنین انقباضی است.
حتی در چین نیز که بهواسطه حمایتهای دولتی ریسکپذیر سرپا مانده، برخی شرکتهای هوش مصنوعی تولید محتوا در نااطمینانی قوانین سختگیرانه داده، روزبهروز بیشتر به حالت تعلیق عملیاتی درمیآیند؛ زامبیهای شرقی که آمار رسمی چندان دربارهشان منتشر نمیشود.
اقتصادِ حبابِ حیات مصنوعی
انحراف منابع: سرمایهای که میتوانست به ایدههای نو برسد، صرف پرداخت حقوق و اجاره استارتاپهای بیآینده میشود.
ریسک برای کارکنان: متخصصان ماهها در شرکتهایی کار میکنند که ناگهان و بدون اخطار تعطیل میشوند؛ پدیدهای که در تعطیلی ناگهانی کوییبی در ۲۰۲۰ دیده شد.
بکلاگ نوآوری: وقتی شرکتهای بزرگتر برای تصاحب فناوری جدید به سراغ استارتاپهای نیمهجان میروند، بودجه تطهیر میشود اما فناوری تازهای خلق نمیشود.
نگاهی به ایران، آیا ما در مسیر زامبیسازی هستیم؟
گرچه آمار شفاف داخلی موجود نیست، اما شواهدی نظیر طولانیشدن مهلت خروج برخی صندوقهای دانشگاهی، تأخیر چندساله در بازار متشکل سرمایهگذاری جسورانه و حضور شرکتهایی که سالها در نمایشگاههای فناوری تکرار میشوند بیآنکه محصول جدید دهند، زنگ خطر را به صدا درآورده است. مدل حمایت دولتی بدون شاخصهای جدی عملکرد از معافیت مالیاتی تا تسهیلات کمبهره میتواند ناخواسته نسخه بومی استارتاپهای زامبی را بسازد و منابع کمیاب اکوسیستم را قفل کند.
مرگِ تدریجیِ اکوسیستم یا فرصت پالایش؟
استارتاپ زامبی صرفاً شرکت شکستخوردهای نیست؛ بلکه نمادی است از سیستم سرمایهای که حاضر نیست خطای خود را بپذیرد. ویورکِ بدهکار، تاپِروِرِ نوستالژیک و زامبیکورنهای هوش مصنوعی هرکدام به شیوهای این واقعیت را عیان کردهاند. پیام روشن است: اگر اکوسیستم بهجای شفافسازی عملکرد و توزیع هوشمند منابع، روی «زندهنمایی» شکستها اصرار کند، نهایتاً نه تنها نوآوری که اعتماد سرمایهگذاران و مصرفکنندگان نیز دفن خواهد شد.
شاید وقت آن رسیده باشد که جای «راه رفتن مُردگان» را به «پایان شرافتمندانه و درسآموز» بدهیم؛ مرگی که راه را برای نسل بعدی ایدههای زنده و پویا باز میکند.