رانندگی خطرناک پیکهای سوپراپها

در سالهای اخیر، اتفاقاتی پرتکرار از رفتارهای خطرناک پیکهای موتوری اسنپفود و تپسیفود منتشر شده است، تصادف به خودروهای دیگر، فرار بدون پاسخ، بیتوجهی به قوانین رانندگی.
در حالی که فشار افزایش حد نصاب سرویس باعث ریسک بالاتر شده، این شرکتها فرهنگسازی مناسبی انجام ندادهاند و بیمه کامل و مناسبی برای خسارت به خودروهای ثالث پیشبینی نکردهاند.
چرا حد نصاب بالا و غیرواقعی تعیین میکنند؟
فشار برای افزایش سفارشها: شرکتهای سوپراپ برای حفظ زمان ارسال سریع و رضایت مشتری، حد نصابی برای تعداد سرویسهای روزانه تعیین میکنند.
اگر پیکها به این میزان نرسند، درآمد کاهش مییابد یا جریمه میشوند. این فشار غیررسمی منجر به رانندگی سریع، بیپروا و گاه خلاف مقررات میشود تا راننده بتواند در همان زمان تعداد سفر کافی ثبت کند؛ حتی اگر جان خود و دیگران را به خطر بیاندازد.
نادیدهگرفتن شرایط بازار: پیکها عموماً حق بیمه اجتماعی ندارند یا پوشش بیمهای محدود به خسارتهای جانی است و در ساختار قرارداد، بیمه ثالث برای برخورد با خودروها چندان پوشش داده نمیشود.
به این ترتیب هزینههای تعمیر یا تعویض احتمالاً مستقیماً به خسارتدهنده (پیک) یا شرکت منتقل میشود. اما وقتی راننده در فشار حد نصاب تلاش میکند سرویس بیشتری ثبت کند، طبیعتاً احتمال حادثه بالا میرود.
چرا فرهنگسازی ندارند؟
صرفاً برخورد امنیتی، نه آموزشی: شرکتهایی مانند اسنپ براساس نظام امتیازدهی، تحتاللیف رانندگانی که میانگین امتیازشان پایین باشد، ابتدا هشدار و سپس غیرفعال شده و به کلاس آموزش ارجاع داده میشوند. این آموزش بیشتر برای مدیریت کیفیت سرویس است؛ تمرکزش بر رضایت مسافر، زمان سرویس، و رفتار حرفهای در تحویل سفارش است، نه ایمنی در رانندگی.
فقدان آموزش رسمی برای مهارت رانندگی
در احکام و قوانین ثبتنام، شرکتها الزامی برای آموزش رانندگی ایمن یا گذراندن دورههای تخصصی ندارند. این در حالی است که تصادفهای متعدد گواه آن است که بعضی پیکها فرهنگ رانندگی جادهای ندارند و این موضوع میتواند ناشی از نبود آموزش مناسب یا کنترل سیستماتیک باشد.
مطابق شرایط استفاده شرکت، مسئولیت تعمیر یا تعویض خودروهایی که توسط پیکها آسیب دیدهاند، بر عهده پیک موتوری یا سفارشدهنده است و شرکت حق دارد هزینه را از حساب سفارشدهنده یا راننده کسر کند. این یعنی بیمه ثالث رسمی که خسارتهای مالی وارد بر خودروها را پوشش دهد، تکلیف مشخصی ندارد.
بیمه جانی محدود، بیمه ثالث غایب
یکی از شرکتها اعلام کرده که بیمه حوادث راننده موتورسیکلت پوشش جانی فراهم میکند (در صورت جراحت یا فوت)، اما این بیمه معمولاً الحاقیه به شخص ثالث است و هزینه مالی مستقیم به خودروهای آسیبدیده را شامل نمیشود. این کمبود پوشش مالی باعث میشود در صورت بروز تصادف، خسارت خودرو توسط شخص ثالث یا راننده پرداخت شود.
در اسنپ و تپسی، رانندگان و پیکها کارمند مستقیم نیستند؛ آنها افراد مستقلاند که با پلتفرم قرارداد دارند، اما پوشش شغلی مستقیم و حمایت قانونی یک کارمند را ندارند. در نتیجه، فشار اقتصادی بر آنان شدیدتر است و بیمه جامع کمتر به آنها اختصاص مییابد.
مقررات نظارتی ناکافی
در حال حاضر، قوانین صنفی یا اتحادیههای فعال که نظارت عملی بر ایمنی رانندگی پیکها، حد نصاب منطقی و الزام شرکت به تهیه بیمه ثالث داشته باشند بسیار ضعیفاند یا اجرا نمیشوند. طراحی حد نصابهای غیرقابل دستیابی و عدم الزام به بیمه کامل، فقط محصول عدم نظارت مؤثر است.
شرکتها باید با بررسی تجربه واقعی پیکها (مثلاً متوسط سفارش واقعی در شرایط ترافیک) حد نصاب واقعبینانه تعیین کنند و در صورت تأخیر ترافیکی، بارندگی یا شرایط سخت، انعطاف داشته باشند.
فرهنگسازی واقعی در رانندگی
شرکتها میتوانند دورههایی درباره رانندگی ایمن، مدیریت استرس، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی برای پیکها برگزار کنند. حتی میتواند شرط فعالیت مستمر قبل از پایاندادن حساب کاربری باشد.
شرکتهای سوپراپ باید قرارداد با بیمهگذار معتبر ببندند که بیمه ثالث، خسارتهای مالی وارد به خودروهای دیگر را پوشش دهد و رانندگان برای هزینه تعمیر منعطف نباشند. حتی میتوان یک صندوق مشترک جبرانی راه انداخت که شرکت، راننده و سفارشدهنده در آن حقالشرکه دارند.
شفافسازی حقوق و مسئولیتها
در قوانین رسمی ثبتنام باید به صراحت بیان شود که بیمه مالی برای خودرو ثالث و شرایط حادثه تحت پوشش چیست. همچنین فرایند پیگیری شکایات حادثه رانندگی و برخورد با پیک و مشتری باید شفاف باشد.
در حال حاضر، ساختار کسبوکار سوپراپها مانند اسنپفود و تپسیفود باعث ایجاد فشار شدید بر رانندگان پیک موتوری شده است؛ فشار ناشی از حد نصاب بالا، نبود آموزش ایمنی رانندگی و بیمه کافی برای خسارتهای مالی خودروهای ثالث. در نتیجه، برخی رانندگان برای رسیدن به حد نصاب مجبور به رانندگی خطرناک میشوند، حادثه میآفرینند و پس از آن یا فرار میکنند یا مسئولیت را به عهده نمیگیرند.
برای قطع این چرخه معیوب، لازم است شرکتها مسئولیت اجتماعیشان را در قبال پیکها و افراد ثالث جدی بگیرند، حد نصاب منطقی تعریف کنند، فرهنگسازی آموزشی انجام دهند و بیمه مالی را جدی بگیرند تا دیگر شاهد تصادف، آسیب و شکایت بدون پاسخ نباشیم.