استارت رایگان برای همه
راضیه حسینی
مدیرکل آموزشوپرورش تهران: «دریافت وجه از خانوادهها زمان ثبتنام ممنوع است.»
مدیر یک مدرسهی عادی، زمان ثبتنام خطاب به اولیا:
«پدر، مادرهای عزیز، خیالتون راحت. ما هنگام ثبتنام هیچ وجهی از شما نمیگیریم… لطفاً تشریف بیارید برای پرکردن فرم.»
بعد رو به معاون مدرسه: «خانم خوشرفتار، درخواست این پرینتر چی شد؟»
خانم خوشرفتار درحالیکه سرش را به میکروفن روشن روی صندلی نزدیک میکند میگوید: «بودجه نیست خانم مدیر. از آموزشوپرورش گفتن خودتون یه کاری کنید. تازه این که نیست. موتورخونه خرابه، سقف چکه میکنه. چهارتا کلاس تختهسیاه هم نداره، چه برسه به سفید. موتورخونه رو گفتم خرابه و تعمیرکار گفته ممکنه یهو منفجر شه؟»
مدیر: «دیگه چه باید کرد. خودمون یه کاری میکنیم. پناهبرخدا.»
خوشرفتار: «اوا ببخشید حواسم نبود میکروفن روشنه. عذر میخوام.»
مدیر به اولیا: «دیگه وضع رو خودتون میبینید. ما که سر قول خودمون هستیم و بههیچوجه حتی یه قرون هم از شما نمیگیریم. ولی یه شماره کارت به دیوار زدیم… پشت سرتون سمت چپ. هر کسی که مایل باشه میتونه از فردای ثبتنام تا آخر سال، مبلغ بیست میلیون واریز کنه. اگر دوست داشتید اینجا دستگاه کارتخوان هم داریم میتونید از همون فردای ثبتنام، تشریف بیارید و کارت به کارت کنید. هیچ الزامی در کار نیست. فقط اگر نصف مبلغ رو تا پایان نیمسال اول نریزید، به دانشآموزای گلم کارنامه نمیدیم.»
مادر یک دانشآموز: «این که شد همون. چه فرقی داره؟»
خانم خوشرفتار: «عزیزم، شما همین رو هم متوجه نمیشید که خانم مدیر با دستخالی مدرسهرو استارت میزنه و از شما هیچ وجهی دریافت نمیکنه؟ میدونید چقدر سخته؟»
یکی دیگر از اولیا: «یه جوری میگید، انگار مسابقهی فرمول یکه، ماشین هم قراره با باک خالی استارت بخوره.»
خانم خوشرفتار درحالیکه میکروفن روشن را از پایه در میآورََد و در دست میگیرد به سمت صاحب صدا میرود و میگوید: «دیگه دارید از اخلاق خوش من سوءاستفاده میکنید. مگه حالیتون نمیشه…»
مدیر: «خانم خوشرفتار لطفاً کظم غیظ کنید. آروم باشید.»
سپس خطاب به اولیا: «شما کاملاً حق دارید عزیزان. میتونید هیچ وجهی رو نپردازید. بالاخره سوانح در ساختمونهای ناایمن جزئی از طبیعتشونه. هیچ مشکلی نیست. امیدواریم سقف خراب مدرسه، رو فرق سر من و خانم خوشرفتار خراب شه، ولی هیچ دانشآموزی حتی خاکی هم نشه.»
سرها همه به سمت شمارهای که با بزرگترین فونت موجود چاپ شده بود، برگشت. همگی مشغول عکسگرفتن، یا نوشتن شماره شدند و ثبتنام را کاملاً رایگان انجام دادند!
