کشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس اکثرا با چالش استفاده صحیح از درآمدهای نفتی روبرو بودهاند. افزایش درآمدهای حاصل از فروش و صادرات نفت برای کشورهای برخوردار از منابع نفتی همیشه مشکلاتی به همراه داشته است؛ اما انتظار بر آن بود که این کشورها درآمد حاصل را در تامین مالی پروژههای توسعهای خود صرف کنند و بر سرعت رشد اقتصادی خود بیفزایند.
با توجه به اینکه منابع طبیعی در عملکرد اقتصادی برخی از موفقترین کشورهای جهان همچون استرالیا، سوید، فنلاند، کانادا، ایالات متحده و نروژ نقش اولیه موثری داشته است و برخی از این کشورها همچنان خود صادرکنندگان اصلی منابع طبیعی به شمار میروند.
در واقع، منابع طبیعی برای کشورهای یادشده در حکم یک پشتیبان برای این کشورها به منظور دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و توسعه اقتصادی بوده است.
اما در ایران سالهاست که نفت حرف اول را در درآمدهای کشور میزند به قدری که پس از تحریمهای نفتی اخیر کشور در واقع وضع اقتصادی کشور رو به زوال رفت و با تمام تلاشهای انجام شده صادرات محصولات غیرنفتی نتوانست، جایگزینی خوبی برای درآمدهای نفتی باشد و وابستگی سیاستهای اقتصادی کشور به درآمدهای نفتی را بیش از پیش تایید کرد.
درآمد نفتی دولتها
صادرات و قیمت نفت برای ایران همواره نوسان داشته است تا آنجا که درآمد نفتی ایران در زمان جنگ ۱۱۰ میلیارد دلار بود و در دولتهای نهم و دهم تا ۶۱۸ میلیارد دلار بالا رفت و بر اساس پیشبینیها به نظر میرسد که سهم دولت تدبیر و امید از دلارهای نفتی نیز در طول ۸ سال بیشتر از ۳۵۰ میلیارد دلار نباشد.
تاریخ ۱۰۰ سال اخیر ایران را بدون در نظر گرفتن فاکتور مهمی به نام نفت نمیتوان به درستی ارزیابی کرد؛ زیرا این ماده سیاه و بدبو از همان زمان اکتشاف در لایههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم این سرزمین سایه انداخته و حتی توجیه برخی از اتفاقات و حوادث بدون نفت کار آسانی نیست.
این موضوع با افزایش سهم نفت در دخل و خرج ایران اهمیتی مضاعف داشته تا آنجا که از این کالای استراتژیک بارها و بارها به عنوان سلاحی علیه ایران استفاده شده است.
بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ نیز استفاده سیاسی از نفت باعث شد تا تولید حدود ۶ میلیون بشکهای ایران با کاهش چشمگیری روبهرو شود و بعد از آن نیز تحریمها ادامه پیدا کرد و هر بار پیچیدهتر از گذشته سر برآورد تا به امروز که سختترین تحریمها برای فروش نفت و انتقال پول صادرات آن بر اقتصاد ایران تحمیل شده است.
این تحریمها در کنار تغییرات قیمت نفت باعث شده تا درآمدهای نفتی که به عنوان مهمترین منبع ارزی دولت به شمار میروند، با نوسان همراه باشد و در این میان برخی از دولتها با فوران درآمدهای نفتی روبهرو شده و برخی دیگر نیز سردمدار کاهش سهم خود از دلارهای نفتی شوند.
سالهای ابتدایی انقلاب و جنگ
آمارها نشان میدهد، در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب درآمدهای نفتی با کاهش روبهرو شد. بر اساس آمارهای موجود، تولید نفت ایران که پیش از انقلاب و با توسعه میادین نفتی به حدود ۶ میلیون بشکه در روز رسیده بود، در سالهای نخستین پس از انقلاب یعنی سالهای ۵۸ و ۵۹ به شدت کاهش یافت و در برخی روزها به صفر رسید.
پس از آن نیز جنگ تحمیلی که در همسایگی چاههای مهم نفت ایران در خوزستان به وقوع پیوست، امکان توسعه همه جانبه را از صنعت نفت گرفت. نکته اساسی در این مقطع این است که با وجود جنگی ۸ ساله در جنوب کشور که محل اصلی تولید نفت به شمار میرود، اما صادرات نفت ایران هیچگاه متوقف نشد تا نیازهای اساسی کشور در آن دوره زمانی و با دوراندیشی دولت وقت تامین شود.
حتی در آن دوران تولید نفت ایران افزایش یافت و از ۷۷۰ هزار بشکه در روز سال ۵۹ به بیش از یک و نیم میلیون بشکه در روز در سال ۶۷ رسید. اما در همین سالها قیمت نفت ایران به شدت در نوسان بود و در اغلب سالها شیب نزولی را طی میکرد.
مجموع درآمد نفتی حاصل شده در سالهای ۵۷ تا ۶۰ در حدود ۳۵.۸ میلیارد دلار بود. در سالهای ۶۰ تا ۶۸ اما در حالی که صنعت نفت ایران با جنگ و تخریب گسترده تاسیسات نفتی روبهرو بود، کل درآمد نفتی ۱۱۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار برآورد شده است.
در این سالها اما با وجود قابل توجه نبودن درآمد نفت، باز هم فروش نفت در بازارهای جهانی عمدهترین منبع درآمدی دولت محسوب میشد که با آن هم کشور را اداره میکرد وهم هزینههای جنگ تحمیلی را میپرداخت.
با پایان جنگ، بازسازی در بخشهای مختلف آغاز شد و دولت سازندگی بر سر کار آمد، هر چند نوسان قیمت نفت نیز سر ناسازگاری در برخی سالها را داشت. این چنین بود که سرمایهگذاری برای افزایش تولید نفت در دستور کار قرار گرفت.
بازسازی میادین نفتی نیز یکی از مهمترین اهدافی این دولت بود با این حال کل درآمد نفتی حاصل شده در دولت پنجم و ششم بیشتر از ۱۴۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار نشد.
سیاستهای نفتی دولت اصلاحات
دولت هفتم هم روی خوشی از نفت ندید. دولت اصلاحات در سال ۷۶ زمانی در ایران تشکیل شد که قیمت نفت بر روی عدد ۱۸ دلار قرار گرفته بود؛ اما ۱۸ دلار برای هر بشکه چندان برای این دولت دوام نداشت. کاهش قیمت نفت تا ۱۰ دلار در هر بشکه پیش رفت.
در واقع این رقم به عنوان پایینترین میانگین قیمت نفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بوده است حتی در ماههای اخیر که سقوط قیمت نفت به دلیل شیوع کرونا و جنگ قیمتی رخ داد نیز قیمت نفت ایران تنها برای چند روز به ۱۰ دلار در هر بشکه رسید و این در شرایطی است که میانگین قیمت نفت در سال ۷۷ حدود ۱۱ دلار بوده است.
علت این کاهش رعایتنکردن سقف تولید به وسیله برخی اعضای اوپک و مازاد عرضه در بازار بود. پس از آن، سیاست خارجی موثر دولت اصلاحات در اوپک، توانست کشورهای عضو را متقاعد کند تا سهمیهبندی را بپذیرند.
با این راهکار، دولتی که نفت ۱۰ دلاری را تجربه کرده بود، توانست در سال ۸۴ با نفت ۵۳ دلاری ریاستجمهوری را به دولت بعد واگذار کند.
همچنین میزان تولید نفت که در ابتدای این دولت ۳ میلیون و ۶۲۳ هزار بشکه در روز بود، به ۳ میلیون و ۸۴۰ هزار بشکه رسید. این ثبات در بخش صادرات نیز وجود داشت.
ایران در آغاز دولت اصلاحات روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر میکرد درحالیکه این میزان در پایان دولت به ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار بشکه رسیده بود.
درواقع دولت اصلاحات با درآمد نفتی سالانه ۱۷ میلیارد دلار روی کار آمد و با درآمد ۳۵ میلیارد دلار سال پایانی ریاستش را به انتها برد. مجموع درآمدهای نفتی این دولت نیز ۱۵۷.۲ میلیارد دلار بود.
روزگار خوش نفتی احمدینژاد
هرچند که دولت اصلاحات همزمان با روند کاهش قیمت نفت آغاز به کار کرد؛ اما احمدینژاد در روزگار سرمستی قیمت نفت برسرکار آمد.
اگرچه اولین سال دولت نهم، درآمد نفتی شبیه به سال پیش از خود داشت، اما از سال دوم، نفت آهنگ صعود در پیش گرفت و رشد درآمد نفتی ایران آغاز شد تا طی سالهای ۸۴ تا پایان ۹۱ این دولت بتواند درآمدی برابر با کل درآمد نفتی پیش از خود داشته باشد.
تقریبا در بیشتر سالهای دولت نهم و دهم نفت ساز صعود داشت. در همین دولت بود که نفت برای نخستین بار رکورد ۱۴۷ دلاری را زد و خزانه پر شد.
هرچند که نوسانات قیمت نفت شدیدتر بود، اما بازهم درآمدهای رویایی برای دولت احمدینژاد از چاههای نفت بیرون آمد.
نگاهی به قیمت نفت در آن سالها نشان میدهد که در سال ۸۶، برای اولین بار قیمت نفت از مرز ۸۱ دلار عبور کرد. حتی قیمت نفت در بازارهای جهانی تا ۸۴ دلار را نیز تجربه کرد و در آستانه فصل سرد آن سال، رکورد ۹۳ دلار در هر بشکه را شکست.
در سال ۲۰۰۸، اما رقم تاریخی ۱۴۷ دلار در تابلوهای معامله نفت ثبت شد، با این وجود خوشبینترین افراد نیز امید به دوام چندان آن نداشتند. با شدت گرفتن بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا، قیمت نفت نزولی شد و حتی با کاهش ۱۰۰ دلاری به زیر ۴۰ دلار رسید که این رقم نیز خیلی دوام نداشت.
پس از آن قیمت نفت در روندی منطقی تا سال ۲۰۰۹ افزایش یافت.افزایش قیمت نفت در آن بازه زمانی تا آنجا ادامه داشت که طلای سیاه با قیمت ۱۰۰ دلاری پا به سال ۲۰۱۰ گذاشت.
سالهای بعد پرسه قیمت نفت در اطراف ۱۰۰ دلار بود تا آنکه در سال ۲۰۱۳ دوباره شاهد رشد قیمت نفت تا ۱۱۰ دلار در هر بشکه بودیم.
هرچند که دولت احمدینژاد در سالهای آخر خود به دلیل تحریمهای بینالمللی با کاهش صادرات نفت و مشکل در روند انتقال پول فروش این محصول به کشور روبهرو بود، اما قیمتهای بالای نفت توانسته بود تا درآمدی بالا برای آن دولت به همراه داشته باشد.
قیمت نفت در این دوره قابل مقایسه با هیچ زمان دیگری نبود. با این حال ظرفیتسازی برای تولید نفت در این دوره اتفاق نیافتاد و سهم صنعت نفت کاهش ۶۳۰ هزار بشکهای در تولید و نصف شدن صادرات نفت بود.
تنها در اولین سال فعالیت دولت دهم ۶۶ میلیارد دلار درآمد نفتی به دست آمده است. سال ۱۳۸۹، اما درآمد حاصل از فروش نفت ایران ۹۰ میلیارد و ۱۹۱ میلیون دلار و در سال ۱۳۹۰ رقم خیرهکننده ۱۱۸ میلیارد و ۸۶۱ میلیون دلار گزارش شده است.
تشدید تحریمهای نفتی ایران در سال ۱۳۹۱، اما موقعیت را برای ایران تغییر داد به طوری که درآمد نفتی سال ۱۳۹۱ تحت تاثیر عوامل بنیادین بازار نفت و همچنین کاهش سهم ایران به ۶۸ میلیارد و ۱۳۵ میلیون دلار رسید.
براساس اعلام اوپک، طی ۸ سال ریاستجمهوری احمدینژاد، کشور از طریق صادرات نفت بیش از ۶۱۸ میلیارد دلار درآمد داشته است.
این یعنی در ۸ سال درآمدهای نفتی احمدینژاد۲۹۳ درصد افزایش در مقایسه با دوره قبلتر، داشته است و این افزایش فوقالعاده میتوانست به یک فرصت تبدیل شود.
از سوی دیگر کل درآمدهای نفتی ایران از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۹۲ برابر ۱۰۶۲.۲ میلیارد دلار بوده که با توجه به درآمد ۸ سال احمدینژاد از این ۳۱ سال، بیش از ۵۸ درصد درآمدهای نفتی کشور تا آن روز در دو دولت احمدینژاد تجمیع شده است.
ثمره نفتی برجام
در این شرایط دولت تدبیر و امید بر سرکار آمد. وضع قیمت نفت در دولت یازدهم آنقدر پیچیده شده که روحانی در ابتدای دولت یازدهم، با زبان شکایت به منتقدان گفت که کشور با نفت ۳۰ دلاری اداره میشود نه نفت ۱۴۷ دلاری. دولت روحانی در شرایطی کشور را به دست گرفت که تولید نفت ایران به حداقل آن در سالهای پس از انقلاب به استثنای زمان جنگ رسیده بود.
با این حال در ماههای نخستین دولت یازدهم همچنان قیمت نفت نزدیک به ۱۰۰ دلار بود. اما پس از آن شیب تند کاهش قیمت دامن دولت جدید ایران را برای تامین هزینههای کشور گرفت.
نفتی که در عرض یکسال ۵۰ درصد ارزش خود را از دست داد و حتی به تدریج به زیر ۳۰ دلار در هر بشکه رفت. آمارهای ارائه شده نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا پایان بهار سال ۹۷، بیش از ۲۹۴ میلیارد و ۲۷۲ میلیون دلار نفت به فروش رفته است .
در این دوره زمانی بالاترین درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۹۶ به دست آمده که این میزان درآمد برابر با ۶۵ میلیارد و ۸۱۸ میلیون دلار است .
این درآمد اما در قیاس با دوره فعالیت دولت دهم از کمترین درآمد حاصله در یک سال نیز کمتر است. کمترین درآمد نفتی در سالهای استقرار دولت دهم در سال ۱۳۸۸حاصل شد . در این سال ایران ۶۶ میلیارد و ۲۱۰ میلیون دلار نفت فروخت.
دولت تدبیر و امید در مجموع از بهار سال ۱۳۹۲ تا پایان خرداد سال ۹۷، در مجموع ۲۹۴ میلیارد و ۲۷۲ میلیون دلار درآمد نفتی داشت.
بر این اساس، هر چند در سال ۱۳۹۲ ، میزان درآمد نفتی ایران برابر با ۶۴ میلیارد و ۵۴۰ میلیون دلار بود، اما این رقم با کاهش قیمت نفت در سال ۱۳۹۳ به ۵۵ میلیارد و ۴۰۶ میلیون دلار کاهش یافت .
این روند در سال ۱۳۹۴، یکی از سختترین سالهای اقتصادی ایران، تداوم یافت به طوری که در سال ۱۳۹۴ ایران تنها کمی بیش از ۳۱ میلیارد دلار درآمد نفتی به دست آورد.
سال ۱۳۹۵ سالی متفاوت برای ایران بود؛ به نتیجه رسیدن برجام در دی ۱۳۹۴، اوضاع را برای ایران در بازار نفت متفاوت کرده بود . ایران در این سال با رشد بیش از ۴۱ درصدی صادرات نفت خود روبرو بود به طوری که درآمد نفتی ایران در این مقطع زمانی به بیش از ۵۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار رسید .
تاثیر کرونا بر درآمدهای نفتی
دولت دوازدهم در اولین سال فعالیت خود، در سال ۱۳۹۶ بیش از ۶۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار نفت فروخت،
اما در اردیبهشت ۹۷ با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، به تدریج صادرات نفت کاهش پیدا کرد. در حالی که پس از برجام، ایران تلاش فراوانی برای در اختیار گرفتن بازارهای صادراتی از دست رفته نفت در دستور کار قرار داد و توانست با احیای این بازارها سرزمینهای تجاری از دست رفته خود را بازپس گیرد؛ اما ترامپ در اقدامی خلاف عرف بینالملل با خروج از برجام، فشار مضاعفی بر اقتصاد و صنعت نفت ایران تحمیل کرد.
در آن روزها البته قیمت نفت حدود ۶۰ دلار در هر بشکه بود و تحریمها نیز برای ۸ کشور اعمال نمیشد. با این حال آمار دقیقی از درآمدهای نفتی ایران در این سال موجود نیست؛ اما بر اساس شواهد، این رقم نباید کمتر از ۵۰ میلیارد دلار و بیشتر از ۶۰ میلیارد دلار در سال باشد.
سال ۹۸ را میتوان یکی از سختترین سالهای اقتصاد ایران دانست. صادرات نفت محدود بود و درآمد ارزی ایران تحت فشار قرار داشت. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری ایران، گفته است که «کل درآمد نفتی این کشور در سال ۱۳۹۸ به دلیل شدت تحریمهای ایالات متحده، در حدود ۸ میلیارد دلار بوده است.»
جهانگیری گفته «ما کشوری بودیم که در یک سال ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم، اما کل درآمد نفتی کشور در سال ۹۸ حدود ۸ میلیارد دلار بوده که این کاهش درآمد، بر همه بخشها از جمله بودجه دولت تاثیر میگذارد.»
اشاره جهانگیری به درآمدهای نفتی ایران در سال ۹۰ است که صادرات نفت در جریان بود و قیمتها نیز بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه قرار داشت.
به نظر میرسد، تحریمهای آمریکا و شرایط کرونا در بازار نفت، اجازه تغییر در درآمدهای نفتی ایران در سال ۹۹ را نمیدهد. محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته که «درآمد نفتی ایران امسال به زیر ۹ میلیارد دلار می رسد.»
این کمترین درآمد نفتی در بیش از ۲۵ سال گذشته و به مراتب کمتر از میزانی است که دولت در تدوین بودجه سال جاری پیشبینی کرده بود.
شیوع فراگیر ویروس کرونا در سطح جهانی این وضعیت دشوار را به یک بحران تبدیل کرده است.
کاهش چشمگیر فعالیتهای اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان، تنزل چشمگیر تقاضا و قیمت نفت را در پی آورد به نحوی که بهای شاخص نفت خام از نوع برنت که در ماههای قبل از شیوع کرونا بین ۶۰ تا ۷۰ دلار در بشکه در نوسان بود، در اواخر ماه آوریل به زیر ۱۶ دلار سقوط کرد و حالا به ۴۰ دلار در هر بشکه رسیده است.
به این ترتیب، پیشبینی آقای نوبخت در مورد عایدی ۸.۹ میلیارد دلار کاملا منطقی است. این مبلغ را باید با درآمدهای تا ۱۲۰ میلیارد دلار در سال در حدود یک دهه پیش مقایسه کرد.
بر اساس گزارش ایرنا، در فاصله ۴ سال ، دولت دهم یا دولت دوم احمدینژاد درآمدی معادل ۳۴۳ میلیارد و ۳۹۷ میلیون دلار به دست آورد و در مجموع درآمد نفتی دولتها ی نهم و دهم به ۶۱۸ میلیارد دلار در ۸ سال رسید و این در شرایطی است که انتظار میرود، دولت تدبیر و امید (دولتهای یازدهم و دوازدهم) در مجموع درآمدی بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار از محل صادرات نفت نداشته باشد.