بهای مبارزه با تورم
ترجمه: محمود نواب مطلق
گرچه کارنامه بانک های مرکزی در دهه گذشته علیالقاعده چندان قابل دفاع نیست؛ اما آنها برای مبارزه با افزایش قیمتها گزینه دیگری جز افزایش نرخ اصلی بهره بانکی نداشتند.
نکته مهم، مدیریت این امربه منظور اجتناب از بروز آسیب های اجتماعیست که در اینصورت پذیرش این راه حل غیرقابل قبول میشود.
از۲۵ تا ۲۷ اوت(۳تا۵شهریور) اجلاس سالانه رؤسای بانکمرکزی در دره بسیار مجلل وآرام «جَکسون هول» در ایالت «وایومینگ» آمریکا برگزارشدهاست. تنش حاکم براین اجلاس با آرامش بیش از حد مکان برگزاری آن در تضاد است.
برگزارکنندگان این اجلاس به دلیل آنکه نتوانستند در دروان پساکرونایی وعده کاهش سریع تورم را به جهانیان بدهند شدیدا درمعرض انتقاد قرار دارند.
آنها متهم هستند هیولای نرخ اصلی بهرهبانکی را از قفس رها کردهاند تا آزادانه به هر کجا میخواهد برود و رشد کند و درحال حاضر کنترل آنرا از دست دادهاند و این امر هزینههای بسیار گزافی را برای اقتصاد جهانی ایجاد کرده است.
از اینرو حقیقتا کارنامه بانک های مرکزی در دهه گذشته علیالقاعده مورد انتقاد است.
در دوران کرونا که بحران بیسابقه بهداشتی برای جهان محسوب میشود سیاست «هرگونه اقدام به هر قیمتی» قابل توجیه بود اما ماجرا به مدتها قبل از دوران کرونا مربوط میشود.
اتخاذ سیاست اعطای وام های رایگان تا مدتها پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸(۱۳۸۷) اختلالات بسیاری در نظام پولی ومالی بانکها به وجود آورد. بدون در نظر گرفتن اثرات منفی این سیاست پولی بر نابرابریها؛ کارآمدی آن به شدت زیرسئوال است.
علاوه براین گرچه ممکن است تورم در بخش مصرف چندان مشهود نبود اما در افزایش نامعقول قیمت سهام و املاک و مستغلات آشکارا قابل مشاهده بود.
در این نکته نیز تردیدی وجود ندارد که رؤسای بانک های مرکزی جهان از جمله قویترین آنها «ژِروم پاوِل» رئیس فدرال رزرو آمریکا نتوانستند اولین نشانههای بروز تورم در سال ۲۰۲۱(۱۴۰۰) را تشخیص دهند.
آنها به اشتباه این نشانههای بروز تورم را ناشی از سپری شدن دوران کرونا و از سر گیری فعالیت های اقتصادی میدانستند درحالیکه این ماجرا به صورت نقصی ساختاری گریبانگیر اقتصاد جهانی شده بود.
برای رفع این مشکل همگان ترجیح دادند سادهترین راه حل را انتخاب کنند و از دوراندیشی غفلت کردند.
حتی در آمریکا طرح گسترده جوبایدن مصوب کنگره برای از سرگیری فعالیت های اقتصادی تأثیر اندکی در تورم داشتهاست. درنهایت جنگ روسیه و اوکراین قابل پیشبینی نبود. این جنگ عامل افزایش شدید و طولانی مدت قیمت انرژی در جهان شد.
امری که خود نقشی کلیدی درافزایش تورم داشتهاست. باید از دهه اعطای پول های رؤیایی ومجانی درسعبرت گرفت و به فکر مبارزه با افزایش قیمت ها درجهان بود. امری که در بسیاری از کشورها به مشکل جدی تبدیل شده و مدیریت درست آن اجتنابناپذیر است.
بنابراین تنها گزینه باقیمانده برای فائق آمدن براین چرخه باطل، افزایش نرخ اصلی بهره بانکی تشخیص داده شده. خطری کاملا آشکار و شناخته شده مقابل این اقدام قراردارد و آن چیزی جز بروز رکود اقتصادی نیست.
گرچه آمار اشتغالزایی درماه جولای(تیر) در آمریکا امیدوارکننده بود و تقریبا تمامی جایگاه های خالی ناشی از بحران کرونا مجدد پرشدند اما تولید ناخالص داخلی به دلیل افزایش نرخ اصلی بهرهبانکی در دو سه ماهه اول سال کاهش یافت.
البته در ماه اوت(مرداد) رشد قیمتها کاهش یافت که علامت خوب و دلگرم کننده ایست که البته نیازمند تأئید است.
منطقه یورو نیز که دیرتر اقدام کرد و نرخ بهره بانکی خود را افزایش داد با خطر رکود تورمی مواجه است. به وجود آمدن مشکلات برابری یورو و دلارکه در دودهه گذشته بیسابقه بوده از علائم اتخاذ چنین سیاست هایی است.
به منظوراجتناب ازپدید آمدن آسیب های اجتماعی درهمهجا باران تلخ افزایش نرخ بهره بانکی باید مدیریت شود تا این راهحل که درحال حاضر مناسبترین گزینه برای کنترل تورم شناخته شده به راه حلی غیرقابل قبول تبدیل نشود.
منبع:لوموند