کد خبر: 12060199501
انرژیجهانروزنامه

خرس بزرگ، سد راه صدور نفت ایران

کشورهای جنوب آسیا که عمدتا مشتریان بی دردسر ایران بودند تامین کننده قبلی خود را با روسیه جایگزین کرده اند

هاتف فرج اللهی

فعالان و تحلیل گران بازار نفت، شاید به سختی زمانی را به خاطر بیاورند که نفت ایران بدون مانع و مشکل صادر شده باشد. دهه هاست که اما و اگرها گلوی صدور نفت ایران را می فشارد.

مسائلی مانند تحریم، عدم تمایل به ایجاد قراردادهای بلندمدت، عدم اطمینان در ساختار اقتصادی و…، همه و همه باعث شده که کشورهای دیگر نفت ایران را گزینه اول خود قرار ندهند و در نتیجه طلای سیاه ایران به سمت بازارهای خاکستری سوق پیدا کرده است.

ساختار صنعت نفت ایران نیز مانند بسیاری از صنایع تاثیرگذار دیگر با تصدی دولت اداره می شود و صدور نفت نه تنها برای مثبت سازی تراز تجاری و ارزآوری، بلکه با نیت تامین هزینه های دولت انجام می شود و این موضوع باعث شده صادرات نفت برای ایران، جنبه سیاسی قوی تری نسبت به اقتصادهای پیشرفته داشته باشد.

بسیاری از اقتصادهای کامودیتی (مواد خام ارزشمند) فروش در راستای تامین هزینه های جاری دولت، تولید و فروش کامودیتی ها را با مدیریت مستقیم دولت به انجام می رسانند و در این فرایند اقتصادی نیازی به شفاف سازی و پاسخ دهی به نهادهای نظارتی و همچنین تخصیص بخشی از سهم سود به مجریان امر وجود ندارد دولت نیز حداکثر سود را از این منابع طبیعی کسب می‌کند.

ایران نیز متاسفانه با وجود ظرفیت های بسیار مطلوب توسعه صنایع کوچک و متوسط، همچنان فروش کامودیتی ها را یکی از مهم ترین پایه های درآمدی خود قرار داده است و در سال های اخیر به رغم تلاش ها برای کاهش اثرگزاری نفت و سایر مواد خام در تامین بودجه، همچنان وابستگی بالایی به این درآمدها وجود دارد.

برآوردهای آماری از صادرات ایران

بر اساس آخرین گزارش های موجود از اوپک، تولید نفت ایران رقمی بالاتر از ۲.۵ میلیون بشکه است و البته میزان صادرات کشور به طور دقیق مشخص نیست. برای تخمین حدودی صادرات می توان به سال هایی که تحریم های ایران برداشته شده بود رجوع کرد.

در سال هایی که تولید نفت کشور حدود ۴ میلیون بشکه بود، چیزی حدود ۲ میلیون بشکه صادر و باقی آن در داخل مورد استفاده قرار می گرفت.

اکنون نیز با وجود این که صنایع داخلی از قبیل پتروشیمی ها و پالایشگاه ها تا حدودی توسعه یافته اند، اگر مصرف داخلی نفت را همان ۲ میلیون بشکه در نظر بگیریم، رقمی در حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز به صادرات اختصاص خواهد یافت.

در این بین آمارها و اخبار موجود خبر از آن می دهند که صادرات نفت و میعانات گازی ایران در مجموع حدود یک میلیون بشکه است و از این میزان صادرات، بیش از ۸۰ درصد درآمدها به کشور باز می گردد.

اکنون با این توصیفات می توان به جریان تداخل صادرات نفت روسیه و ایران در ماه های اخیر پرداخت که هر دو صادرکننده را با چالش هایی همراه کرده است.

از زمان جنگ اوکراین و با توجه به انباشت مطلوب عرضه در بازار نفت، کشورهای اروپایی تصمیم بر آن گرفتند که واردات نفت از روسیه را متوقف کنند؛ چرا که می توانستند منابع دیگر را جایگزین روسیه کنند و نیاز نبود که نگران محل تامین نفت خود باشند. این موضوع جریان صدور نفت روسیه را تغییر داد.

موسسه Vortexa که به بررسی آنلاین محموله های انرژی می پردازد، در گزارشی اعلام می کند که صادرات نفت روسیه از سال ۲۰۱۹ تا سال ۲۰۲۲ با وجود تحریم ها تنها حدود ۲۰۰ هزار بشکه کاهش داشته و از ۶.۲ به ۶ میلیون بشکه در روز رسیده که این کاهش صادرات عمدتا از شیوع ویروس کرونا و کاهش تقاضا توسط صنایع مختلف نشات می گیرد.

اما نکته جالب بررسی این موسسه از صادرات نفت روسیه، جریان حرکت محموله های صادراتی این کشور است. بر اساس داده های Vortexa سهم جنوب آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا در سبد صادراتی روسیه به صورت قابل توجهی افزایش یافته و جای کاهش صادرات به دیگر مناطق از قبیل اروپا را گرفته است.

ورود نفت روسیه به جنوب آسیا

این تغییر بازارها می تواند به معنای آن باشد که واردکنندگان منطقه ای مانند جنوب آسیا، تامین کننده قبلی خود را با روسیه جایگزین کرده اند. کشورهایی که عمدتا مشتریان بی دردسر ایران بودند و شرایط تحریم و مشکلات دیگر، تاثیر چندانی بر واردات نفت آن ها از ایران نمی گذاشت.

حال که نفت روسیه به این کشورها وارد می شود، می توان این گونه برداشت کرد که نقش سایر صادرکنندگان به این بازارها دچار افت شده است. روسیه از آنجایی که صادرات نفت را یکی از مهم ترین راهکارهای تامین درآمد خود قرار داده، نمی تواند ریسک کاهش صادرات را تحمل کند و از این رو با ارائه پیشنهادات مطلوب به خریداران از جمله تخفیف های قابل توجه، بازارهای جدیدی را برای نفت خود کسب کرده است.

این بازارها پیش از این توسط صادرکنندگان دیگر تامین می شد که ایران نیز یکی از آنها بود و حال با قدرت نمایی خرس بزرگ در بازاریابی، رقبا جای خود را به نفت روسیه داده اند. در این بین می توان به مساله ای اشاره کرد که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد و آن نیز تصدی دولتی صنعت نفت است.

تصدی دولتی صنعت نفت هیچ گاه به ایران اجازه نداده که شیوه های جدید بازاریابی برای صادرات کامودیتی را فرا گیرد؛ چرا که صنعت نفت کشور به تعدادی مشتری سنتی وابسته است و اگر در این بین یک تامین کننده جدید با چند پیشنهاد مدرن به میان بیاید، مشتری به سادگی مجاب خواهد شد که نفت ایران را از لیست تامین کنندگان خود حذف کند.

ناگفته نماند که بسیاری از مشتریان نفت ایران به واسطه تخفیف های مطلوب و درجه سنگینی نفت مورد نظر خود نفت ایران را خریداری می کنند و در شرایط تحریم های بین المللی و عدم ثبات در اقتصاد، بیشتر واردکنندگان نفت ترجیح می دهند که ریسک های خرید نفت از ایران را متحمل نشوند.

از این رو وجود یک گزینه جایگزین با پیشنهادات قابل توجه می تواند به سادگی بازار را از چنگ ایران خارج کند.

رقیب ایران در چنین شرایطی می تواند هر صادرکننده نفتی باشد و این بار روسیه که بار سنگین هزینه های جنگ با اوکراین را به دوش می کشد، نقش این رقیب را به عهده گرفته و در شرایط اقتصادی موجود، تلاش می کند تا از هر ترفندی برای کسب بازارهای جدید بهره گیرد.

در این بین باید به یاد داشته باشیم که با وجود افزایش مراودات تهران و مسکو، این جریان را نباید به حساب بدعهدی روسیه با ایران گذاشت و در بازارهای اقتصادی هر تولیدکننده ای باید از تکنیک های مختلف برای فروش استفاده کند و روسیه نیز اکنون با همین روش جای ایران را در بسیاری از بازارهای نفتی گرفته است.

در چنین شرایطی متولیان صادرات نفت باید به فکر ایجاد راهکارهای جدید برای بازاریابی نفت کشور باشند تا همین مقدار اندک صادرات نفت خام را حفظ کنند و امید آن وجود داشته باشد که در صورت رفع تحریم، صدور نفت ایران با رشد همراه شود و درآمدهای جدیدی را در اختیار کشور قرار دهد.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا