بازار در مه؛ ترس، تردید، تماشا

فاطمه حاج علی
بازار سرمایه در روز یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، روزی پر از احتیاط، سردرگمی و بیاعتمادی را پشت سر گذاشت. جوی که در آن نه خریدار جدی وارد میدان شد و نه فروشنده با قدرت خاصی عرضه کرد.
اما همین تعادل شکننده، نشانهای از فضای بغرنجی است که بورس در آن گرفتار شده: فضای ابهام و انتظار، درست در آستانه یک تصمیم سیاسی حساس.
بازار دیروز با وجود برخی انتظارات مثبت، در شروع معاملات با گپ منفی گستردهای در بسیاری از نمادها مواجه شد. انتظار میرفت با توجه به جمع و جور شدن نیمه دوم معاملات روز شنبه، ارائه بسته پیشنهادی از سوی آمریکا از طریق عمان، و گزارشهای مثبت ماهانه برخی شرکتها، بازار اندکی بهتر عمل کند. اما از همان ابتدای معاملات مشخص بود که بازار، نگاه دیگری به تحولات دارد.
دلار سرد شد، ولی بازار واکنش نگرفت
یکی از نکات مهم در ساعات پایانی بازار، کاهش نرخ ارز بود. این در حالی رخ داد که گزارشهایی منفی از سوی آژانس منتشر شده و نگرانیها درباره تحولات اروپایی نیز در جریان است. اما به نظر میرسد بازیگران بزرگ بازار ارز، سیگنالهایی مثبت از آینده سیاسی دریافت کردهاند. این مسئله باعث شد دلار کمی عقبنشینی کند و همین موضوع، در دقایق پایانی بازار، تا حدی از شدت ترسها بکاهد.
با این حال، بازار سهام واکنش جدی به این اتفاق نشان نداد. دلیل این موضوع میتواند به بیاعتمادی سهامداران به تداوم سیگنالهای مثبت برگردد. یا شاید، بازار هنوز به یک محرک قوی روانی برای شروع موج جدید اعتماد نیاز دارد؛ چیزی که تنها با یک خبر قطعی از روند مذاکرات حاصل خواهد شد.
خروج حقیقیها، بیمیلی خریداران
آمار معاملات دیروز به خوبی نشاندهنده فاز تدافعی بازار بود. ارزش کل معاملات حدود ۷.۲ همت باقی ماند که تفاوت محسوسی با روزهای گذشته ندارد. اما نکته مهم، خروج ۱.۶ همت پول حقیقی از بازار است؛ رقمی که نشان میدهد بخش بزرگی از سرمایهگذاران خرد، نهتنها خریدی انجام ندادهاند، بلکه حتی برای ماندن در بازار نیز تردید داشتهاند.
نکته جالبتر این است که فروشنده سنگین و سمجی هم در بازار نبود. یعنی مشکل اصلی، نبود خریدار است، نه افزایش عرضه. این رفتار، تصویر دقیقی از «بازار بیتصمیم» را ترسیم میکند. جایی که معاملهگران، منتظر یک خبر نهاییاند تا موضع خود را روشن کنند.
با عبور از چندین دور مذاکرات فشرده میان ایران و آمریکا و ارائه یک بسته پیشنهادی مشخص از سوی ایالات متحده، به نظر میرسد اکنون مذاکرات وارد مرحله نهایی و سرنوشتساز شدهاند. این مسئله موجب شده بازار در موقعیت دوگانهای قرار بگیرد: یا توافقی (ولو موقت) حاصل میشود و ریسکها کاهش مییابند، یا شکست مذاکرات بازار را وارد فاز جدیدی از نااطمینانی میکند.
در چنین فضایی، بخشی از بازار سعی میکند پرتفوی خود را بر اساس سناریوی توافق احتمالی بچیند. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند ریسک عدم توافق بالاست و خروج از بازار و حرکت به سمت طلا یا ارز را گزینه منطقیتری میدانند. همین تضاد دیدگاه باعث شده بازار در وضعیت “قفلشده” قرار بگیرد.
فرصت در دل ابهام؟ سهمهای مستعد رشد
در صورت دستیابی به توافق یا کاهش تنشها، بازار میتواند وارد دورهای از رشد هیجانی کوتاهمدت شود. در چنین سناریویی، سهمهایی با وابستگی بالا به برجام و گشایشهای بینالمللی، نظیر بانکها، خودرو، حملونقل و فلزات بیشترین پتانسیل رشد را خواهند داشت.
از طرف دیگر، سهمهایی با گزارشهای قوی ماهانه، تراز مثبت فروش و صادرات پایدار، در این دوره میتوانند رشد قابل اتکاتری را تجربه کنند. البته نباید فراموش کرد که در بازار کمعرضش و دامنه نوسان محدود، خرید در هیجان صعودی بسیار سختتر از خرید در زمان بیاعتمادی است.
سازمان و مسئولیت خودرو
یکی از چالشهای اساسی بازار همچنان گروه خودرو است. این صنعت به دلیل سهم بالا در معاملات و تأثیرگذاری بر شاخصها، به عنوان لیدر بازار شناخته میشود؛ اما در عین حال پرریسکترین و پرابهامترین گروه نیز هست.
در حال حاضر، نه تنها مسائل قیمتی و مدیریتی حل نشده، بلکه بار دیگر نگرانیهایی از دخالتهای دستوری و بیثباتی در تصمیمگیریهای کلان مطرح شده است. در این بین، نقش سازمان بورس نیز مورد انتقاد است. به نظر میرسد نظارت کافی بر عملکرد شرکتهای خودرویی صورت نمیگیرد و این موضوع به بیاعتمادی عمومی دامن میزند.
بازار برای بازگشت به وضعیت طبیعی، نیاز به اصلاح جدی در نگاه به صنعت خودرو و رفتار نهاد ناظر دارد؛ در غیر این صورت، هر شوک مثبت سیاسی نیز ممکن است با واکنش منفی این گروه، بیاثر شود.
توصیه برای روزهای مهآلود
در شرایطی که بازار نه سیگنال قطعی صعود میدهد و نه فضای ریزشی قوی دارد، بهترین توصیه به سرمایهگذاران، واقعبینی، داشتن استراتژی و زمانبندی دقیق است. اگر اعتقاد به توافق وجود دارد، فرصت فعلی میتواند بهترین زمان برای بازچینی پرتفوی باشد. اگر چنین اعتقادی وجود ندارد، خروج کامل یا نیمهکامل از بازار منطقیتر است.
نکته مهم این است که در صورت وقوع توافق، بازار درگیر یک فاز رشد شیدایی میشود که معمولاً کوتاهمدت است. در چنین فضایی، مهمترین مهارت، شناسایی سود و خروج بهموقع از سهمهاست. در مقابل، اگر توافقی در کار نباشد، باید انتظار فشار فروش بالا، افزایش نرخ ارز و بازگشت ریسکهای سیاسی را داشت.
بازار سرمایه در وضعیت پیچیدهای گرفتار شده؛ ترکیبی از امید و ترس، هیجان و تماشا، خبر و تردید. با وجود گزارشهای خوب، نرخ دلار نسبتاً با ثبات، و احتمال شکلگیری یک توافق، بازار همچنان در لاک دفاعی باقی مانده است. دلیل اصلی آن نیز عدم قطعیت درباره آینده سیاسی کشور و تجربههای تلخ گذشته است.
برای عبور از این وضعیت، یا باید خبر قطعی برسد، یا بازار به تدریج متقاعد شود که آینده به نفع رشد خواهد بود. تا آن زمان، بازار همچنان در مه باقی میماند؛ مهی که فقط سرمایهگذاران با استراتژی روشن، میتوانند مسیر خود را در آن پیدا کنند.