کد خبر: 050504214393
بازاربازارها و خدمات مالیبورسروزنامه

بازار سرمایه در حصار بی‌اعتمادی

فاطمه حاج علی

در اولین روز کاری هفته، شنبه چهارم مرداد ۱۴۰۴، بورس تهران بار دیگر نشان داد که در میانه رکود سنگین، بی‌اعتمادی فراگیر و نااطمینانی سیاسی، امیدواری‌ها رنگ می‌بازد و سرمایه‌گذاران بیش از همیشه چشم‌انتظار معجزه‌ای از جنس سیاست و تصمیمات جسورانه‌اند.

با وجود سیگنال‌هایی از بازگشت ضرایب صندوق‌های اهرمی به حالت قبل، اخبار مذاکرات و احتمال بازگشایی نماد بزرگی چون ایران‌خودرو، بازار تنها نیم‌ساعت ابتدایی روی خوش نشان داد و سپس به ورطه عرضه‌ها و فشار فروش فرو رفت.

بازار که در پایان هفته گذشته با دوز سنگینی از بی‌رمقی و ناامیدی خداحافظی کرده بود، روز گذشته نیز همان مسیر را تکرار کرد. شاید تفاوت دیروز با روزهای قبلی، تنها در حجم بالاتر امیدهای نارس و خبرهایی بود که نتوانستند اثر ماندگاری بر معاملات بگذارند. به گفته بسیاری از تحلیلگران، در چنین فضایی حتی خبرهای مثبت هم نمی‌توانند موتور محرک بازار شوند؛ تنها می‌توانند مانع سقوط بیشتر شوند.

مذاکراتی که دیگر کسی به آن گوش نمی‌دهد

در گذشته، هر زمزمه‌ای از مذاکرات هسته‌ای یا سیگنال مثبت سیاسی، اثری روانی و فوری بر تابلوی بازار داشت. اما اکنون، بازار دیگر آن بازار قبلی نیست. اعتماد از بین رفته و ذهن سرمایه‌گذاران از وعده‌ها خسته است. به همین دلیل، اگرچه سخنان امیدوارکننده‌ای از کاهش تنش‌ها به گوش رسید، اما این پیام‌ها دیگر نمی‌توانند روند را تغییر دهند. در واقع، بازار به سمتی رفته که صرفاً از وقوع فاجعه جلوگیری می‌کند، اما توان خیزش ندارد.

دو خبر، دو نیم‌نگاه: اهرمی‌ها و ایران‌خودرو

یکی از خبرهای نسبتاً مثبت دیروز، بازگشت ضرایب اعتبار صندوق‌های اهرمی به حالت قبل بود. این عقب‌نشینی سازمان بورس، اگرچه از دید روانی گامی مثبت تلقی شد، اما در عمل نتوانست جانی تازه به بازار تزریق کند. واقعیت آن است که سقوط سنگین صندوق‌های اهرمی در هفته‌های اخیر، نه‌فقط شاخص‌ها را زمین‌گیر کرد، بلکه اعتبار و اعتماد به سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را نیز به شدت خدشه‌دار نمود.

صندوق‌های اهرمی اگرچه به وضعیت قبل برگشتند، اما بی‌اعتمادی عمیق‌تر از آن است که به این سادگی ترمیم شود.

از سوی دیگر، بازار چشم‌انتظار بازگشایی نماد ایران‌خودروست. هرچند شنیده‌ها حاکی از آن است که این بازگشایی به روز یکشنبه موکول شده، اما بی‌تردید این نماد می‌تواند تا حدودی به گردش نقدینگی در بازار کمک کند. هرچند، در شرایط فعلی حتی این گشایش‌ها نیز نمی‌تواند موجی از ورود پول ایجاد کند.

تیرماه سخت، آزمون بزرگ گزارش‌های ماهانه

اکنون بازار در آستانه انتشار گزارش‌های ماهانه تیر قرار دارد. خرداد، ماه خوبی برای بسیاری از شرکت‌ها بود و گزارش‌های سه‌ماهه فراتر از انتظار ظاهر شدند. اما تیر، ماهی‌ست که آثار رکود و جنگ در آن مشهودتر است. به باور کارشناسان، اگر شرکت‌ها بتوانند این آزمون سخت را نیز با سربلندی پشت سر بگذارند، شاید جرقه‌ای برای بازگشت اندک جریان پول روشن شود. هرچند، همچنان باید تأکید کرد که این پول، نه پول قدرتمند و فراگیر گذشته است، بلکه اندک‌سرمایه‌هایی‌ست که در بازار مانده‌اند و دنبال فرصت‌های کوتاه‌مدت می‌گردند.

در حال حاضر، بیش از ۲۰۰ نماد در محدوده نسبت قیمت به درآمد (P/E) کمتر از ۵ معامله می‌شوند. این آمار، از منظر ارزش‌گذاری، نشانه‌ای از ارزندگی بازار است. اما نبود خریدار و فضای ترس، اجازه نمی‌دهد این فرصت‌ها به بازدهی تبدیل شوند. این در حالی‌ست که تجربه تاریخی بازار نشان داده، در چنین نقاطی اغلب روندهای صعودی آغاز می‌شود، مگر آنکه عاملی پرقدرت‌تر چون ریسک سیاسی مانع این حرکت شود.

اهرمی‌هایی که زخمی‌اند، نه مقصر

در بخش پایانی بازار دیروز، بار دیگر موضوع صندوق‌های اهرمی به صدر اخبار برگشت. تحلیلگران معتقدند کاهش شدید قیمت واحدهای این صندوق‌ها، حاصل چند عامل توأمان بود: نبود بازارگردانی مؤثر، بی‌اعتمادی به آینده، اجرای بدون مقدمه تصمیمات سخت‌گیرانه سازمان، و البته عملکرد ضعیف گردانندگان صندوق‌ها.

بازگشت ضرایب اهرمی به وضعیت سابق، شاید بتواند از ادامه سقوط جلوگیری کند، اما برای ترمیم کامل بازار، لازم است قیمت تابلوی این صندوق‌ها به ارزش خالص دارایی (NAV) نزدیک شود. این کار نیازمند بازآرایی پرتفوی، شفافیت بیشتر، و بازگشت اعتماد عمومی است. متولیان صندوق‌ها باید به جای فرار از بحران، در کنار سهامداران بایستند. در دوران رونق، سودها را بردند؛ حالا وقت آن است که مسئولیت هم بپذیرند.

امید هست، اما نه در کوچه بن‌بست

در مجموع، بازار دیروز تابلویی از یک بن‌بست تحلیلی بود. در حالی که نشانه‌هایی از ارزندگی و فرصت وجود دارد، ترس، بی‌اعتمادی، و فشارهای بیرونی همچنان دست بالا را دارند. اگر صندوق‌های اهرمی احیا نشوند، اگر گزارش‌های تیر ناامیدکننده باشند، و اگر فضاهای سیاسی به همین شکل مبهم باقی بمانند، بعید است بازار بتواند حتی در کف، آرام بگیرد.

اخبار سیاسی و سیگنال‌های مثبت دیگر اثر گذشته را ندارند؛ بازار منتظر تصمیمات واقعی و شجاعانه است.

در نهایت، آنچه بازار امروز به آن نیاز دارد، نه صرفاً یک مسکن مقطعی بلکه یک درمان ساختاری برای بازسازی اعتماد و بازگشت جریان پایدار پول است. بازاری که هم‌اکنون از جنگ، ریسک‌های سیاسی و عملکرد ضعیف برخی نهادهای مالی رنج می‌برد، نمی‌تواند تنها با افزایش ضریب یا وعده‌های بازگشایی نمادها احیا شود.

اگر ارکان تصمیم‌ساز بازار از همین حالا برای بازگرداندن شفافیت، تقویت نظارت بر صندوق‌ها و حمایت واقعی از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم اقدام نکنند، ممکن است به‌زودی با شرایطی مواجه شویم که دیگر حتی گزارش‌های عالی بنیادی هم نتوانند روح تازه‌ای در کالبد بی‌جان بازار بدمند. اکنون زمان آن رسیده که نه فقط سرمایه بلکه اعتماد از دست‌رفته را به تالار شیشه‌ای بازگردانیم.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا