بزرگترین موانع توسعه ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال تقریبا یک دهه است که برای تثبیت جایگاه خود در بازارهای مالی تلاش میکنند و در این مدت زمان کم، بخش قابل توجهی از تراکنش های مالی را به خود اختصاص داده اند.
اما هنوز موانع زیادی وجود دارند که ارزهای دیجیتال باید برای رواج بیشتر، این موانع و چالشها را نیز پشت سر بگذارند.
کارمزد بالای شبکه، تاخیر در تایید تراکنشها، عدم قانونگذاری، عدم سهولت در استفاده و… از مهمترین موانعی است که سد راه پیشرفت ارزهای دیجیتال در بازارهای مالی شدهاند.
نوسان های بزرگ و اغلب غیرقابل پیشبینی
ارزهای دیجیتال از زمان پیدایش و رواج در بازارهای مالی، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند، به طوری که ارزش امروزی ۱۰ دلار بیت کوینی که سال ۲۰۱۰ میلادی خریداری شده است، به میلیونها دلار میرسد.
جالبتر اینکه نوسانهای بازار این ارزها، همچنان و هر روز که میگذرد، بیشتر نیز میشود و در سالهای اخیر افتوخیزهای به مراتب شدیدتری را نیز در بازار ارزهای دیجیتال شاهد بودهایم.
برای مثال اگر همین امروز تصمیم بگیرید ۱۰۰۰ دلاری از وجوه نقد داراییهای خود را به ارز دیجیتال، تبدیل کنید، هیچ معلوم نیست که بعد از ۲ هفته، ۱۰۰۰ دلار شما چند برابر شده است یا اینکه حتی ممکن است تمام داراییهای شما یک شبه ارزش خود را از دست داده باشد.
عدم سهولت در استفاده
درست است که دسترسی و تبادل ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر در مقایسه با گذشته، سادهتر شده و تاحدی از پیچیدگی های تراکنش با ارزهای دیجیتال کاسته شده است، اما همچنان کار با این ارزها برای بسیاری مشکل است و اصطلاحا این فناوری های دیجیتال، رابط کاربرپسندی پیدا نکرده اند.
برای نمونه، اگر کاربری عادی برای اولین بار قصد خرید و فروش بیت کوین، یکی از متداولترین ارزهای دیجیتال را داشته باشد، باید حتما در یکی از وبسایت های ارائهدهنده خدمات در این زمینه حساب کاربری باز کند، برای حساب خود یک کارت بانکی معتبر تعریف کند و چند روزی هم برای تأیید یا نهایی شدن فرآیند خرید یا فروش خود صبر کند و منتظر بماند.
شاید اگر اپلیکیشن هایی که کاربران میلیونی دارند وارد حوزه خریدوفروش ارزهای دیجیتال شوند، این مشکل تا حد زیادی حل شود و کاربران بیشتری برای تراکنش های مالی خود امکان استفاده از این ارزهای نوین را پیدا کنند؛ مثل اینستاگرام که اعلام کرده به زودی امکان انتشار پستهای NFT را برای کاربران خود فراهم خواهد کرد.
عدم پذیرش همگانی
با اینکه فروشگاه های زیادی در دنیا برای خرید و فروش های مجازی و یا حتی حضوری، بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال را قبول میکنند، اما همچنان این ارزها تا همگانی شدن فاصله بسیار زیادی دارند.
اگر ارزهای دیجیتال نیز مانند پول ملی کشورها در تمامی تراکنش های مالی مورد پذیرش قرار بگیرند و به درگاه های پرداخت الکترونیک اضافه شوند، انقلابی عظیم در استفاده از ارزهای دیجیتال رخ خواهد داد.
به گزارش فینوپیا در ایران نیز با اینکه ارزهای دیجیتال طرفداران زیادی پیدا کردهاند، اما هنوز موفق نشدهاند اعتماد کاربران عادی را به خود جلب کنند، کاربرانی که به دلیل اینکه هیچ نهاد یا مرکز معتبر دولتی این ارزها پشتیبانی نمیکند، درمورد آینده ارزهای جدید مطمئن نیستند و حاضر نمیشوند، سرمایههای خود را به ارز دیجیتال تبدیل کنند.
احتمال بالای سرقت
تمهیدات امنیتی زیادی برای پایین آوردن احتمال دزدی ارزهای دیجیتال اندیشیده شده، اما استفاده از این قابلیتهای امنیتی نیازمند آگاهی و دانش فنی است که هر کاربری از آنها اطلاع ندارد.
به همین دلیل اگر چه خیال کاربران حرفه ای ارزهای دیجیتال از امنیت داراییهایشان راحت است، اما دغدغه کلاهبرداری و سرقت همواره ذهن تازه واردان این حوزه را به خود مشغول میکند.
به هرحال تا زمانی که با قابلیتی به نام کیف پول دیجیتال و پیچیدگیهای فعلی آن روبهرو هستیم، امکان سرقت داراییهای دیجیتال هم وجود خواهد داشت، همانطور که این مسأله در گذشته نیز رخ داده است.
سوءشهرت در زمینه کلاهبرداری های اینترنتی
چند سال پیش وقتی تازه از بیت کوین، اولین ارز دیجیتال صحبت میشد، تقریبا همه این ارز جدید را به عنوان پول رایج دارکوب و فعالیتهای مجرمانه می شناختند.
پولشویی و خریدوفروش کالاهای ممنوعه، از جمله دیگر مواردی بود که اعتبار بیت کوین را در همان روزهای ابتدایی فعالیت در بین کاربران خدشه دار میکرد.
البته دور از ذهن هم نیست که از ارز دیجیتالی که قابلیت ردیابی ندارد و به صورت ناشناس رد و بدل میشود، برای خرید و فروش مواد مخدر، اسلحه و فرار از پرداخت مالیات استفاده شود. بههرحال چه موافق باشیم و چه مخالف، گمنامی و بینامی از جمله قابلیتهای منحصربهفرد ارزهای دیجیتال است که هم ممکن است مسبب خیر باشد و هم میتواند در راه شر به کار رود.
محدودیت های مالیاتی
در قوانین مالیاتی بسیاری از کشورها، ارزهای دیجیتال جزو داراییهای نامشهودیاند که مشمول مالیات میشوند. بنابراین مطابق قوانین این کشورها هر زمان هنگام خرید و فروش ارز دیجیتالی، کاربر سودی بدست بیاورد، باید مقدار سود کسب شده را در اظهارنامه مالیاتی ابراز کند و مطابق آن مالیات بپردازد.
از سوی دیگر چون هنوز بسیاری از کشورها با ارزهای دیجیتال مثل ارزهای خارجی رفتار میکنند، خریدوفروش این ارزها صرف نظر از اینکه سود داشته باشد یا ضرر، مانند خرید ارزی خارجی با پول ملی در نظر گرفته میشود و از این نظر نیز شامل عوارض و مالیات های تازهای میشود.
بنابراین کاربران ارزهای دیجیتال یا باید فاکتور کلیه خریدوفروشهای خود با این پول دیجیتال را نگه دارند و در زمان مقتضی به ممیزهای مالیاتی ارائه دهند یا اینکه قید استفاده از این ارزها را بزنند تا در هزارتوهای مالیاتی گرفتار نشوند.
البته تراکنشهای مالی با ارزی به غیر از پول ملی در هر کشوری مقررات خاص خود را دارد، اما به نظر میرسد، با دلیل ویژگیهای خاص ارزهای دیجیتال، در مقایسه با ارزهای خارجی، نهادهای دولتی به این پولهای جدید، نگاه سختگیرانهتری دارند.
عدم امکان توسعه
بدون اینکه بخواهیم سرمان را با توضیحات فنی درد بیاوریم، باید قبول کنیم که اغلب ارزهای دیجیتال زیرساختهای لازم برای رشد و توسعه را در اختیار ندارند. چرا که فناوری بلاکچین که برای توسعه ارزهای دیجیتال به کار میرود، تنها اجازه ذخیره یک مگابایت از اطلاعات را در هر بلاک میدهد.
بدین ترتیب، ارز دیجیتالی مثل بیت کوین نهایتا در هر ثانیه تنها قادر است که از انجام ۳ تراکنش به صورت همزمان پشتیبانی کند. به عبارت دیگر، هرچه تعداد کاربران ارزهای دیجیتال بیشتر شود، شبکه بلاکچین طراحی شده برای این ارزها با مشکلات بیشتری برای پشتیبانی از این تراکنشها روبه رو خواهد شد.
امروزه کارتهای بانکی گاهی اوقات در هر ثانیه تا ۲۰۰۰ تراکنش را نیز پشتیبانی میکنند، بنابراین ارزهای دیجیتال نیز اگر بخواهند به مقبولیت کارتهای بانکی دست پیدا کنند باید فکری به حال زیرساختهای فنی خود بکنند.
در مجموع باید به این نکته توجه داشته باشیم که ارزهای دیجیتال برای تکمیل و توسعه به زمان بیشتری نیاز دارند و تا زمانی که این مشکلات و موانع را بر طرف نکنند، به پولی قابل اعتماد و همسطح پولهای ملی تبدیل نخواهند شد.