در حالیکه نشانههای خشکسالی از فرونشستهای عمیق زمین تا کاهش ۴۰ درصدی بارشها روزبهروز نمایانتر میشود، سه کارشناس برجسته در میزگردی، تصویری نگرانکننده از وضعیت فعلی آب در کشور ارائه کردند؛ تصویری که نشان میدهد ایران دیگر در آستانه بحران نیست، بلکه «در دل آن» قرار دارد.
آنان هشدار دادند اگر اصلاحاتی فوری در الگوی کشت، مدیریت منابع و حکمرانی آب انجام نشود، تبعات این بحران تا سالهای ۱۴۰۷ و ۱۴۰۸ از محیطزیست و اقتصاد فراتر رفته و به امنیت، سلامت و حتی سکونتپذیری شهرهای بزرگ خواهد رسید.
مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی، با اشاره به کاهش مستمر بارشها گفت: ایران وارد ششمین سال خشکسالی شده و میانگین بارش حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کمتر از دورههای نرمال است. به گفته او، جمعیت واقعی کشور با احتساب مهاجران حدود ۹۵ میلیون نفر است و این فشار جمعیتی مصرف سبز را به اوج رسانده است.
وی هشدار داد: برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی به فرونشست سالانه تا ۳۰ سانتیمتر در تهران انجامیده و این نشانهای از گذار بحران از سطح زیستمحیطی به سطح اقتصادی و اجتماعی است.
به گفته زارع، در ششماه نخست سال جاری حدود ۷۰ درصد آب تهران و البرز از منابع زیرزمینی تأمین شده و خشکی سدها به وضعیتی بحرانی رسیده است.
او افزود اگر روند فعلی ادامه یابد، چارهای جز محدودسازی آب در برخی نقاط شهری وجود نخواهد داشت و از سالهای ۱۴۰۷ و ۱۴۰۸ تبعات شدیدتری چون آلودگی سفرههای زیرزمینی و تغییر شکل زمین نمایان خواهد شد. برداشت سنگین از لایههای زیرزمینی، به گفته او، حتی بر گسلهای فعال تهران تأثیر میگذارد و کشور در چرخهای از پیامدهای پیدرپی خشکسالی گرفتار شده است.
رضا سپهوند، دبیر کمیسیون انرژی مجلس، در این میزگرد با اشاره به تغییر مدار زمین و تشدید پدیده گلخانهای، معتقد است که گرمشدن کره زمین و ضعف حکمرانی پنج دههای کشور بحران کنونی را رقم زده است. او گفت قانون توزیع عادلانه آب از سال ۱۳۶۱ تصویب شده، اما هیچگاه اجرا نشده و ساختار پراکنده مدیریتی با بیش از ۲۰ سازمان مرتبط، کارایی را از بین برده است.
سپهوند با انتقاد از «دیپلماسی ضعیف آب» تأکید کرد حقابههای ایران از رودخانههای مرزی، بهویژه ارس، در سایه این ناکارآمدی از دست رفته است.
وی بخش بزرگی از بحران امروز را نتیجه تصمیمات غلط و انتقالهای بینحوزهای دانست؛ طرحهایی مانند قمرود که ۱۸۰ میلیون مترمکعب آب را از کرخه و کارون به قم منتقل کرد و باعث شد بخشی از کویر با توسعه صنعتی و گلخانهای به مصرفکننده اصلی آب بدل شود. او تأکید کرد حکمرانی آب باید با حکمرانی جمعیت و توسعه هماهنگ شود، زیرا تمرکز جمعیت ۱۵ میلیونی تهران و برداشت گسترده از سفرههای زیرزمینی نتیجه همین سیاستهای غلط است.
در بخش کشاورزی، سپهوند با اشاره به مصرف ۸۰ تا ۹۰ درصد کل آب کشور گفت: در بسیاری استانها الگوی کشت هیچ تناسب اقلیمی ندارد؛ در دمای ۵۰ درجه سلسیوس ۲۵۰ هزار هکتار زیر کشت برنج رفته است. او هشدار داد این نوع بهرهبرداری نهتنها منابع آب بلکه سلامت مردم را تهدید میکند، چون مصرف گسترده کود و سموم شیمیایی باعث آلودگی محصولات و افزایش سرطان شده است.
هومان لیاقتی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بخش سوم گفتوگو را با تأکید بر لزوم تغییر در رویکرد حکمرانی آب ادامه داد. او گفت ما در مدیریت آب شهری به «وضعیت اورژانسی» رسیدهایم و باید با فرهنگسازی، استفاده از تکنولوژی و بازچرخانی آب، بهویژه جداسازی آب خاکستری از آب شرب، بحران را مهار کنیم. به گفته لیاقتی، مصرف روزانه هر شهروند تهرانی بهطور متوسط ۲۵۰ لیتر است؛ دو برابر استاندارد جهانی.
او افزود راهحل اعمال جریمه یا فشار اقتصادی نیست، بلکه باید آموزش فراگیر و اقداماتی منطبق با توان مردم در دستور کار قرار گیرد. لیاقتی بر اهمیت «آمایش سرزمینی» و محاسبه «ردپای آب» در تولید محصولات و خدمات تأکید کرد و گفت تمدنها بر پایه آب شکل گرفتهاند و اگر امروز برای حفظ آن تصمیم نگیریم، آینده سکونت و اقتصاد کشور به خطر خواهد افتاد.
به باور کارشناسـان میزگرد ایسنا، بحران آب ایران ناشی از ترکیب خطرناک سه عامل است: سیاستهای غلط، فشار اقلیمی و مصرف بیمهار؛ و اگر اصلاحات فوری آغاز نشود، تبعات آن بهزودی زندگی، امنیت و تمدن ایران را تحتالشعاع قرار خواهد داد.








