بازار سرمایه در بیم و امید ادامه درگیریها

فاطمه حاج علی
پس از حمله نظامی مستقیم اسرائیل به خاک ایران در نخستین ساعات بامداد جمعه، موجی از نگرانی و نااطمینانی، بازارهای مالی کشور را درنوردید.
در میان تمام بخشهای اقتصادی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر قرار گرفتند، بازار سرمایه ایران با حساسیتی مضاعف، بار دیگر در کانون توجهها قرار گرفت.
سازمان بورس و اوراق بهادار، در واکنش به این رویداد بیسابقه و با استناد به ماده ۳۲ قانون بازار اوراق بهادار، اعلام کرد که معاملات روز یکشنبه ۲۵ خرداد بهصورت رسمی تعطیل خواهد بود. همچنین طبق اطلاعیه منتشر شده، تصمیمگیری درباره روزهای بعد منوط به بررسی دقیق شرایط و اعلام نظر شورای عالی بورس در عصر یکشنبه خواهد بود.
اگرچه این تعطیلی تنها برای یک روز اعلام شده، اما بسیاری از کارشناسان بازار بر این باورند که تداوم درگیریها، ممکن است زمینهساز توقف چند روزه معاملات یا اعمال محدودیتهای گستردهتر در بازار شود. همین احتمال، کافی بود تا بورس تهران حتی در غیاب معاملات رسمی، به یکی از داغترین موضوعات رسانهای و فضای مجازی در ۴۸ ساعت گذشته بدل شود.
در میان تحلیلگران بازار، نگاهها نسبت به تعطیلی یکروزه متفاوت است. گروهی معتقدند تصمیم سازمان بورس برای توقف موقت معاملات، اقدامی ضروری و پیشگیرانه در جهت کنترل هیجانات عمومی است. به باور این دسته، در شرایطی که اطلاعات موثق از سوی رسانههای رسمی با تأخیر منتشر میشود و بازار مملو از شایعات و اخبار غیررسمی است، بهترین راهکار ممکن، ایجاد یک وقفه کوتاه برای تنفس و بازبینی استراتژیهای سرمایهگذاران و نهادهای حقوقی بوده است.
اما در سوی دیگر، تحلیلگرانی با دیده تردید به این تصمیم نگاه میکنند. برخی از تحلیگران معتقدند که تعطیلی بازار، اگر از حالت اضطراری به رویهای مزمن تبدیل شود، نهتنها به بازگشت اعتماد عمومی کمکی نخواهد کرد، بلکه نقدشوندگی بازار را تضعیف کرده و سرمایهگذاران را به سمت بازارهای موازی مانند طلا، ارز و حتی رمزارزها سوق خواهد داد. به گفته او، بورس تهران برای بقا نیازمند شفافیت و جریان آزاد اطلاعات و معامله است، حتی در بدترین شرایط.
آنچه این اختلافنظرها را پیچیدهتر میکند، شرایط ویژه اقتصادی کشور در بستر یک بحران نظامی است. بازار ارز که از روز جمعه بهشدت ملتهب شده، اکنون نرخ دلار را به کانال بالای ۹۰ هزار تومان رسانده است. همزمان، قیمت سکه امامی نیز رشد قابل ملاحظه ای داشته و نشانههای افزایش انتظارات تورمی را در سطح جامعه تقویت کرده است.
این رشد در بازارهای موازی نهتنها بر تصمیم سرمایهگذاران بورسی تأثیر میگذارد، بلکه سیاستگذاران بازار را نیز تحت فشار گذاشته تا برای حفظ جذابیت بازار سهام، دست به اقدامات مداخلهگرانهتری بزنند.
در چنین شرایطی، ادامه درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، میتواند اثرات مخربی برای بازار سرمایه در پی داشته باشد. نخستین و بارزترین پیامد آن، افزایش سطح ریسک سیستماتیک بازار است. در این وضعیت، دیگر تنوعبخشی پرتفوی یا تحلیلهای تکنیکال و بنیادی نمیتوانند راهحل قطعی باشند. سرمایهگذاران با مسألهای بنیادین مواجهاند: آیا در بازاری که هر لحظه ممکن است تعطیل شود، ارزش داراییهایشان حفظ خواهد شد یا خیر؟
در عین حال، جهش نرخ ارز میتواند بهصورت ظاهری به نفع برخی گروههای بورسی تمام شود. شرکتهایی که درآمد ارزی دارند، از جمله پتروشیمیها، فلزات اساسی و معدنیها، ممکن است در صورت بازگشایی بازار با افزایش ارزش سهام مواجه شوند. اما این رشد اسمی، در بستر یک اقتصاد جنگزده، بیشتر از آنکه ناشی از بهبود واقعی عملکرد باشد، ناشی از انتظارات تورمی و رشد ریالی سود خواهد بود.
در چنین حالتی، بازار دچار نوعی «تورم نماگر» خواهد شد؛ شاخصها بالا میروند، اما قدرت خرید سهامداران و بازده واقعی در حال کاهش است.
در مقابل، صنایعی مانند خودرو، ساختمان، بانک و بیمه که بیشتر به اقتصاد داخلی و مصرفکننده وابستهاند، در صورت ادامه درگیری، احتمالا با افت جدی تقاضا، افزایش هزینه تولید و ریسک نکول مواجه خواهند شد. بانکها با رشد معوقات و کاهش قدرت بازپرداخت وامها روبرو خواهند بود و شرکتهای ساختمانی نیز با رکود پروژهها و کاهش سرمایهگذاری جدید دستوپنجه نرم میکنند.
نکته قابلتوجه دیگر، احتمال اعمال تصمیمات کنترلی بیشتر توسط نهاد ناظر در صورت بازگشایی بازار است. اگر شورای عالی بورس مجوز ادامه معاملات در روز دوشنبه را صادر کند، این احتمال وجود دارد که سازمان بورس به منظور جلوگیری از شوک قیمتی، اقداماتی نظیر کاهش دامنه نوسان، تعلیق نمادهای خاص یا اعمال دستورالعملهای معاملاتی موقت را در دستور کار قرار دهد.
اگرچه این ابزارها میتوانند در کوتاهمدت از ریزش بازار جلوگیری کنند، اما در بلندمدت، اعتماد عمومی را نسبت به عملکرد بازار زیر سؤال میبرند.
از منظر سیاستگذاری کلان نیز، ادامه جنگ ممکن است دولت را به سمت تأمین مالی از بازار بدهی سوق دهد. با توجه به افت درآمدهای نفتی احتمالی و افزایش هزینههای دفاعی، انتظار میرود انتشار اوراق بدهی توسط دولت افزایش یابد.
این روند، اگرچه در کوتاهمدت منابع لازم برای دولت را فراهم میآورد، اما فشار مضاعفی بر نقدینگی بازار وارد خواهد کرد و نرخ بهره را بالا میبرد؛ عاملی که مستقیماً به زیان بازار سرمایه تمام میشود.
در مجموع، چشمانداز بورس تهران در صورت تداوم درگیری، تیره و پرنوسان به نظر میرسد. هنوز مشخص نیست که شورای عالی بورس چه تصمیمی برای روزهای آتی خواهد گرفت و آیا بازار بهزودی باز خواهد شد یا نه. اما آنچه مسلم است، این است که بازار سرمایه ایران در نقطهای ایستاده که نهفقط اقتصاد، بلکه سیاست و امنیت ملی نیز بر آن سایه افکندهاند.
تصمیمگیری در چنین شرایطی نیازمند درک عمیق از روانشناسی سرمایهگذار، ساختار اقتصاد کلان و میزان تحمل جامعه در برابر نااطمینانیهای ممتد است.
در روزهایی که اخبار ضدونقیض و فضای سیاسی منطقه سنگینتر از همیشه است، شاید آرامش روانی تنها سرمایهای باشد که در تالار شیشهای باقی مانده. بازگشت اعتماد، زمان میطلبد و این زمان، با هر روز تنش بیشتر، گرانتر میشود.