هوش مصنوعی در خاورمیانه؛ رقابت بر سر قدرت آینده

فؤاد شیرانی؛ دکتری مدیریت کارآفرینی و آینده پژوهی
در حالی که جهان سرگرم تعقیب رقابتهای فناوری در سیلیکونولی، پکن یا سئول است، تحول آرام اما ژرفی در خاورمیانه در حال شکلگیری است؛ تحولاتی که نه از جنس نفت، گاز یا امنیت، بلکه از جنس الگوریتم، چیپ و قدرت پردازشاند.
خاورمیانه، که دههها در نقشه ژئوپلیتیک جهانی با نفت، گاز و سلاح شناخته میشد، حالا در حال تبدیلشدن به یکی از مراکز نوظهور سرمایهگذاری در زیرساختهای پیشرفته هوش مصنوعی است. تحولاتی که اخیراً در عربستان سعودی و امارات متحده عربی روی داده، تنها چند قرارداد سختافزاری نیستند؛ آنها نشانهای از تولد یک «قدرت فناورانه» جدید در حاشیه خلیج فارساند.
شرکت آمریکایی Nvidia اعلام کرده است که قصد دارد ۱۸٬۰۰۰ چیپ نسل جدید Blackwell را به استارتاپ عربستانی Humain تحویل دهد؛ چیپهایی که در یک مرکز داده با ظرفیت عظیم ۵۰۰ مگاوات به کار گرفته میشوند و قرار است پایههای زیرساخت محاسباتی پیشرفته عربستان را شکل دهند. در همین پروژه، شرکت AMD نیز وارد میدان شده و تنها اعلام این همکاریها کافی بود تا ارزش سهام هر دو شرکت افزایش یابد. از سوی دیگر، امارات متحده عربی نیز برنامه واردات بیش از یک میلیون چیپ هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۷ را در دست دارد؛ بخشی از این تراشهها قرار است به بازیگران شناختهشدهای چون G42 و حتی OpenAI تحویل داده شوند.
این اقدامات نشان میدهند که رقابت هوش مصنوعی دیگر محدود به سیلیکون ولی یا شنژن نیست. کشورهای خاورمیانه نهتنها به دنبال مصرف این فناوری نیستند، بلکه در حال ساخت زیرساخت مستقل و حاکمیت فناورانهی بومیاند؛ چیزی شبیه به آنچه کشورهای پیشرو طی دو دهه با تکیه بر کلانداده، توان پردازشی و دیپلماسی فناورانه شکل دادهاند.
اما در همین میدان تازه، غیبت یک بازیگر تاریخی منطقه بهشدت جلب توجه میکند: ایران. کشوری که زمانی در المپیادهای جهانی ریاضی و کامپیوتر، نخبگانش به سکوهای جهانی میرسیدند، حالا عملاً از رقابت AI منطقهای حذف شده است.
نه زیرساخت پردازشی در مقیاس جهانی دارد، نه در زنجیره تأمین جهانی نقشی ایفا میکند، و نه توانسته به دلیل محدودیتهای داخلی و خارجی، وارد دیپلماسی فناوری شود. غیبت نهادی برای سیاستگذاری ملی در حوزه هوش مصنوعی، نبود برنامهریزی منسجم در توسعه توان بومی، مهاجرت پیوسته استعدادهای فناورانه، و تحریمهای فناورانه، همگی ایران را در موقعیت دشواری قرار دادهاند.
در مقابل، عربستان با بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مشترک با ایالات متحده ( از جمله ۱۴۲ میلیارد دلار در حوزههای دفاعی و زیرساختی) نهتنها در حال بازطراحی چهرهی خود در نظم جهانی است، بلکه میکوشد آینده را مهندسی کند. همان نفتی که روزی ابزار قدرت منطقهای بود، حالا جای خود را به الگوریتم، چیپ و ظرفیت محاسباتی داده است. آنهایی که امروز مالک زیرساختهای هوش مصنوعی میشوند، فردا مالک الگوهای اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی خواهند بود.
در جهانی که مرزها دیگر جغرافیایی نیستند، بلکه فناورانه و شناختیاند، حذفشدن از رقابت جهانی هوش مصنوعی برای ایران تنها یک عقبماندگی فناورانه نیست؛ بلکه نشانهای از آغاز یک انزوای تدریجی است — انزوایی که پیامد آن را نه فقط در بازار فناوری، بلکه در امنیت دیجیتال، اقتصاد ملی، استقلال حکمرانی و حتی در شکلگیری هویت ملی در نظم دیجیتال آینده خواهیم دید.
اکنون زمان تصمیمگیری است: یا باید این سکوت فناورانه را شکست و به بازی آینده بازگشت، یا باید پذیرای نظارهگری در عصری بود که دیگر نظارهگران جایی در آن نخواهند داشت.