کد خبر: 21040037431
اقتصاداقتصاد کلانروزنامهصفحه یک

چرایی فاصله بنگاه­ داری در ایران از الگوهای روزآمد کسب‌وکار

در حالی که بنگاه‌های اقتصادی در جهان به سوی الگوهای مدیریت شراکتی و تنوع سهامداران پیش می‌روند، مدیریت فردی در بنگاه‌داری کشور هنوز حرف اول را می‌زند

رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران

بنگاه­داری در ایران تاریخ چندهزارساله دارد و به همین نسبت اصطلاح بنگاه در زبان فارسی و معادل آن در زبان انگلیسی، یعنی «Firm»، واژه ای بسیار قدیمی است. اما مستقل از تاریخچه، امروزه این واژه‌ و معادل‌های آن در دیگر زبان‌ها، در مفهوم جدیدی به کار می‌رود که اقتصاددانان آن را رواج داده­اند. با مراجعه به کتاب­های اقتصادی می­ توانید تعریف­های مختلفی از بنگاه­داری پیدا کنید؛ اما در ایران تعریف ساده زیر همواره مطرح بوده و آن را به عنوان یک عامل توسعه و پیشرفت تلقی کرده ­اند:

« بنگاه یک سازمان یا مجموعه ­ای از منابع است که در کنار یکدیگر، محصول (کالا یا خدمت مشخصی) را عرضه و ارائه می کنند و آن را با هدف کسب سود اقتصادی می­فروشند.»

توجه داشته باشیم که بنگاه با هدف عمر طولانی و فعالیت مستمر کسب‌و‌کار تشکیل و تاسیس می­ شود.

اصــطلاح معروف و جاافتاده «Firms and Families» نشانگر آن است که خانواده­ها منابع خود را در اختیـــار بنگاه‌هــا قرار می­دهند و بنگاه­ها به کمک این منابع محصول عرضه می‌کنند.

حرکت موزون در این بنگاه‌ها می ­تواند چرخ اقتصاد را در یک محله، یک شهر و یک کشور به حرکت در آورد و موجب گردش فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی شود. از این منظر و در دنیای امروز، بنگاه­ ها را منشاء کارآفرینی و دستیابی به نقشه راه یادگیری برای ارزش آفرینی می­دانند.

بنگاه­داری در ایران توانسته است برای فعالان اقتصادی دستاوردهای بزرگی همچون مدل­های کسب و کار، طرح­های تجاری، ارزش‌آفرینی، تصمیم­گیری مناسب برای آینده، دستیابی به استراتژی فعالیت اقتصادی، تفکر استراتژیک، مشاوره مدیریت، نیل به مسیر شغلی واقعی و مواردی از این دست را به دنبال داشته باشد.

اصطلاح بنگاه ­داری اقتصادی و نظریه‌پردازی در این باره دیدگاه­های مختلفی را فراهم آورده که در مسیر اجرایی و عملیاتی خود سوالات متعددی را برای فعالان اقتصادی پیش می ­آورد:

چرا بنگاه­های اقتصادی به‌وجود می­آیند؟ آیا مردم همه در بازارها نمی‌توانند به شکل انفرادی معامله و فعالیت اقتصادی داشته باشند؟

آیا بنگاه­های اقتصادی همیشه مفیدند؟ آیا بنگاه‌ها باعث نمی­شوند منابع اقتصادی در صورت فقدان بهره‌برداری موثر و مستقیم مستهلک و از انتفاع خارج شوند؟

آیا هرچه یک بنگاه اقتصادی بزرگ‌تر شود، بهتر است؟ یا ممکن است هزینه­ها و دردسرهای داخلی آن باعث کاهش دستاوردهای اقتصادی­اش شود؟

به طور اصولی ساختار داخلی و اجرایی بنگاه شکل می­ گیرد و سپس اجرا می­ شود؟

مرز بنگاه ­ها را چگونه باید تعریف کنیم و آنها را چگونه طبقه ­بندی کنیم؟

به طور کلی هدف بنگاه ها چیست؟ تلاش برای بقا و تلاش برای سودآوری در بنگاه­های معمولی ( عادی ) و تخصصی چه جایگاهی در هر شهر یا کشوری می­تواند داشته باشد؟

دولت می­ تواند چه تاثیراتی ( مثبت یا منفی ) در عملکرد بنگاه­ ها داشته باشد؟

مزیت­های بنگاه­داری در مدیریت کسب‌وکار در مقایسه با فعالیت­ های جدید کسب و کارهای کوچک و متوسط چگونه است و برتری هر یک از آنها چگونه است؟

تئوری‌های  امروزی همانند مالکیت و مدیریت در نظام بنگاه‌داری چیست؟

شاخص­ های سهولت انجام کار در بنگاه­ ها چگونه است و شاخص­های انجام کسب‌وکار در یک کشور در مقایسه با دیگر کشورها چه تاثیری دارد؟

در نظام اجرایی و عملیاتی دنیای امروز بویژه با گذشت بیش از دو دهه از قرن بیست و یکم باید گفت که فعالیت­های بنگاه­داری با مبانی جدیدی روبه‌رو است که مهمتـرین آنها در این تحلیل عبارت است از: مدیریت زمان، خودشناسی، ارتباطات و مذاکره، یادگیری و به‌روزرسانی، تصمیم­گیری به‌موقع، ایجاد کارآفرینی، دستیابی به مهارت­های ارتباطی و یادگیری، روانشناسی پول، انجام کار تیمی، تسلط کلامی با مخاطبان و طرف­های کسب‌وکار، ایجاد تفکر سیستمی و در نهایت انجام مدیریت بازاریابی که هر کدام آثار خاص و ویژه خود را در فضای کسب‌وکار یک بنگاه فراهم می­کنند.

بسیاری از مفهوم­ها، سابقه بسیار طولانی نزد مردم دارند و افراد جامعه بخشی از آن مفهوم هستند، به آن معنا می­بخشند و فراتر از آن حتی بدون دانستن نام واقعی­اش، از آن استفاده وبرای گسترش وبهینه‌سازی­اش تلاش می­کنند؛ درست مانند یک کشاورز که گیاهان دارویی بسیار زیادی را می‌شناسد و از کاربرد هر یک به‌خوبی آگاهی دارد، اما وقتی یک دانشمند نام علمی همان گیاهان را از او می‌پرسد کشاورز گیج می‌شود و فقط به او نگاه می‌کند.

«بنگاه اقتصادی» یکی از همان مفاهیم است. ما عضو بنگاه­های اقتصادی هستیم و بدون آنکه چیز زیادی درباره این بنگاه­ها بدانیم به توسعه و رشدشان کمک می‌کنیم. بنگاه‌های اقتصادی در ایران بیشتر به یک «خانه سرمایه» تبدیل شده­اند که در صورت واکاوی هر یک می‌توان به رمز و راز موفقیت و توسعه آنها پی­برد. مدیرعامل کارخانه فورد در یک سخنرانی مبسوط در جمع کارکنان خود گفت: در نهایت ، تمام فعالیت­های اقتصادی در سه کلمه خلاصه می شود به « انسان‌ها، محصولات و منافع ( سود )» که نمادی از یک بنگاه است.

انسان­ها در مرحله اول قرار دارند؛ اگر یک تیم خوب نداشته باشیم، دو بخش دیگر به کارمان نمی­آیند. بنگاه­داری در ایران را می توان در عرف جهانی خود به یک سازمان یا مجموعه­ای از منابع، شامل منابع مالی، انسانی، ابزارهای تولید، دانش­فنی و هر چیزی که برای تولید کالا و ارائه خدمات مورد نیاز باشد، تعریف کرد که در کنار یکدیگر، کالا یا خدمت مشخصی را با هدف کسب سود، ارائه می­ دهند.

به طــور معمول، بنگاه­ های اقتصادی با هدف کار در یک بازه زمانی طولانی ایجاد می­شوند. پررنگ­ترین نشانه­ای که یک بنگاه اقتصادی را از سایر سازمان­ها جدا می­ کند، تاکید مستقیم بر سودآوری و کسب درآمد است؛ یعنی گروه­ها یا انجمن­های اجتماعی، فرهنگی و حتی سازمان­های مردم‌نهاد نیز یک بنگاه اقتصادی به شمار نمی روند؛ چون درآمدی ندارند. از طرفی تشکیل بنگاه به این معنا نیست که افراد زیادی باید دورهم جمع شوند و در قالب یک شرکت یا سازمان، فعالیت اقتصادی بزرگی را آغاز کنند؛ حتی اگر چند نفر با هم یک مغازه کوچک را اداره کنند، باز هم می توانیم جمع آنها را یک بنگاه اقتصادی بنامیم. بنگاه­های اقتصادی در استاندارد ملی و بین المللی به سه دسته خدماتی، بازرگانی و تولیدی تقسیم می­شوند.

در این جا لازم است تاکید شود که خانواده و بنگاه­های اقتصادی به شکل جالبی به هم گره خورده‌اند. ما در خانواده زندگی می‌کنیم ، چه این خانواده یک نفره باشد و چه چند نفره، هر کدام از ما نقشی در این تعریف اجتماعی داریم.

از طرفی، بنگاه­ها نیز از افرادی تشکیل شده­اند که هرکدام عضوی از یک خانواده هستند. در نتیجه ما خودمان و اعضای خانواده­مان را در اختیار بنگاه ­ها قرار می ­دهیم تا از این راه بتوانیم درآمد داشته باشیم. نکته جالب­تر اینجا است که ما درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی خود در یک بنگاه را صرف خرید محصول یا خدمات از سایر بنگاه‌ها می­ کنیم.

بنگاه­ها نیز وقتی پول کم می­ آورند به سراغ منابع مالی خانواده ­ها می­روند تا این کمبود مالی را جبران کنند. به این وضع گردشی بین خانـواده و بنگاه ­ها، «چرخه اقتصاد» می­گویند.

البته ماجرای چرخه اقتصادی، کمی پیچیده­تر از این حرف­هاست؛ چون ما تاثیر نقشی به نام دولت و اقتصاد کشورهای دیگر را در نظر نگرفته­ایم. اما حتی بدون این دو بخش نیز، خانواده و بنگاه اقتصادی کاملا به هم گره خورده ­اند.

در این باره می­توان این‌طور برداشت کرد که از زمان آشنایی ما با بنگاه­های اقتصادی زمان زیادی می‌گذرد. در چرخه اقتصاد، ما بخشی از بنگاه­ها هستیم که از بنگاه­ ها خرید می‌کنیم.

شاید به همین دلیل است که اقتصاددانان از واژه بنگاه خیلی رضایت دارند. از طرفی معیار نفرات بنگاه‌های  اقتصادی بسته به زمینه، وضع اقتصادی و موارد بی‌شمار دیگر معیار مشخصی برای در نظر گرفتن ابعاد یک بنگاه اقتصادی دارد. در این زمینه می ­توان نگاهی فهرست­وار به چند کشور جهان و معیار آنها برای بزرگی و یا کوچکی بنگاه داشته باشیم .

چین بنگاه‌های کوچک بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۱۰۱ تا ۵۰۰ نفر
ژاپن بنگاه‌های کوچک کمتر  از ۲۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۲۰ تا ۳۰۰ نفر
کانادا بنگاه‌های کوچک کمتر از ۱۰۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نفر
آمریکا بنگاه‌های کوچک کمتر از ۵۰۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر
ایران بنگاه‌های کوچک کمتر از ۱۰ نفر و در مدلی دیگر بین ۱۰ تا ۴۹ نفر و همچنین بین ۵۰  تا ۹۹ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۱۰۰ تا ۱۴۹ نفر

در این جا لازم است یادآوری شود براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مالکیت بنگاه­های اقتصادی به سه دسته دولتی، تعاونی و خصوصی تقسیم می شود. بنگاه­های اقتصادی دولتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مالیکت دولت یا سایر نهادهای عمومی قرار دارند.

در بنگاه­ های اقتصادی تعاونی، یک همکاری متقابل بین اعضای این بنگاه وجود دارد و همه آنها با هم مالک بنگاه هستند و در بخش خصوصی نیز، هربنگاه به یک یا چند نفر تعلق دارد که پیش­تر بدان اشاره شد. اما ساختار اصلی بنگاه­های اقتصادی از نموداری مشابه ذیل تشکیل می شود :

در این حالت مالکیت بنگاه می‌تواند فردی یا نموداری از تجمیع مالکیت افراد و یا حتی گروه­های مختلف باشد. در ضمن مالک و کنترل کننده این ساختار می ­تواند تنها یک نفر باشد که در ایران یکی از رایج ترین شکل­های کسب‌و‌کار است.

البته با ورود اینترنت و توسعه فضای مجازی و انقلاب صنعتی چهارم نمودارهای کسب‌وکار و بنگاه‌داری تغییرات بیشماری را تجربه کرده­اند که اندازه محدود، عمر محدود، نحوه شراکت، دسترسی به منابع و اعتبار و نحوه افزایش سریع آنها و از همه مهمتر افزایش قابلیت تصمیم‌گیری­ها را شامل می­شود که به دلیل همفکری بین شرکا و تخصصی‌تر و هوشمندانه تر عمل کردن آنها بسیار متفاوت و متغیر است.

ناگفته نماند که این شکل جدید از فعالیت، امکان رشد و توسعه اقتصادی بیشتری را به دلیل افزایش منابع سرمایه و بهبود تصمیم گیری­ها فراهم می­سازد. در طرف مقابل معایب بنگاه­های شراکتی که امروزه در جهان جاری و ساری است نیز یکی از مباحث اصلی شاخص­های فعالیت بنگاه ­های کوچک و متوسط است که موضوع سهم را در اداره اینگونه فعالیت­ ها مطرح می ­کند.

لذا در این باره و بر پایه مطالعات انجام شده می‌توان گفت که یک شرکت کوچک و متوسط در نمودار بنگاه­داری خود می­تواند دارای سهامداران متفاوتی به شرح زیر باشد:

در کلام پایانی اینکه شرکت محبوب­ترین ساختار بنگاه­داری است که تحت عنوان یک موجود حقوقی می­تواند با استفاده از نام خود وارد کسب‌وکار شده و به قول ایلان ماسک مبتکر و سازنده اتومبیل­های برقی: «ایجاد شرکت ، مثل پختن کیک است. باید تمام مواد اولیه را به نسبت درست داشته باشیم».

اما دریغ که در ایران وقتی در صدد فعالیت بنگاه­داری هستیم فقط فردی فکر می‌کنیم و سایر قابلیت­ها را فراموش می­ کنیم. در مدل­ های جهانی بنگاه­داری، می­توان به صورت مسئولیت محدود، عمر نامحدود یا قابلیت توسعه پیش­بینی‌شده و… فعالیت کرد؛ اما بر اساس آخرین مطالعات و پژوهش ­های صورت گرفته، بیش از ۵۶درصد از فعالیت­های کسب و کار و بنگاه ­داری در ایران فردی و انحصاری است و از نگاه بنگاه‌داری شراکتی به شرحی که از نظر گذشت کاملا به دور است.

پیشنهاد می­ شود بنگاه ­ها در قالب شرکت­ های محدود یا نامحدود شکل گرفته و از طریق فروش و یا واگذاری سهام خود، «مدیریت فردی» را به «مدیریت کاربردی‌» تغییر دهند و از سبک‌های جدید برای پویایی و فعالیت بنگاه­داری خود بهره ­مند شوند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا