چرخش نفتی پکن!
چین خرید نفت ایران را کاهش اما نفوذش را در منطقه افزایش داد

اکرم رضائی نژاد
چین که طی سالهای اخیر به عنوان بزرگترین خریدار نفت ایران در شرایط تحریمهای آمریکا شناخته میشد، در ماه ژوئیه سال جاری میلادی خرید نفت خام خود از ایران را بهطور قابلتوجهی کاهش داده است.
کاهشی نزدیک به یکسوم نسبت به ماه قبل. این کاهش در حالی رخ داده که پکن بهطور همزمان در حال گسترش شراکتهای راهبردی خود با تولیدکنندگان عمده نفت در خاورمیانه، از جمله امارات متحده عربی و عراق، است و خرید یا مدیریت منابع جدید انرژی در این کشورها را با سرعتی فزاینده پیش میبرد.
به گزارش عصراقتصاد، طبق دادههای شرکت اطلاعات انرژی کپلر و تأیید آمار ورتکسا، واردات نفت ایران توسط چین در ماه ژوئیه به حدود ۱.۲ میلیون بشکه در روز رسید که حدود ۳۰ درصد کمتر از ماه ژوئن بود.
در ماه ژوئن، خرید نفت ایران توسط چین به بالاترین سطح سه ماهه، یعنی بیش از ۱.۷ میلیون بشکه در روز، رسیده بود؛ جهشی که بخشی از آن ناشی از تلاش شرکتهای نفتی برای بارگیری سریعتر محمولهها پیش از وقوع احتمالی اختلالات ناشی از درگیری کوتاهمدت ایران و اسرائیل بود.
تحلیلگران میگویند این کاهش عمدتاً ناشی از افت تقاضای پالایشگاههای خصوصی چین – موسوم به «تیپاتها» – و محدودیتهای سهمیه واردات بوده است.
مویو ژو، تحلیلگر ارشد نفت خام در کپلر، تصریح کرده که اشتیاق تیپاتها برای ذخیرهسازی پس از واردات بالاتر در ژوئن کاهش یافت و برخی از این واحدها با محدودیت مجوز واردات روبهرو هستند.
واردات نفت چین از ایران در ژوئیه یکسوم افت کرد، در حالی که پکن سرمایهگذاری و برداشت نفت خود از امارات را دو برابر افزایش داده است
این افت خرید برای ایران، که فروش نفت به چین را به عنوان یک مسیر حیاتی برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده میبیند، معنادار است. بهویژه که ایالات متحده در هفتههای اخیر دامنه تحریمهای مرتبط با زنجیره تأمین نفت ایران را گسترش داده و حتی یک ترمینال نفتی چهارم در چین را نیز تحریم کرده است.
افزایش برداشت از امارات
همزمان با این کاهش خرید از ایران، چین گام مهمی برای افزایش برداشت نفت از امارات متحده عربی برداشته است. شرکت دولتی «ژنهوا اویل»، که وابسته به شرکت ملی نفت چین (CNPC) است، میزان نفت خام دریافتی خود از شرکت ملی نفت و گاز ابوظبی (ADNOC) را از ۱۰۰ هزار به ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش داده است. این تصمیم پس از آن گرفته شد که ژنهوا اویل اوایل سال جاری جایگزین «توتال انرژیز» فرانسه به عنوان رهبر پروژه توسعه بزرگترین میدان نفت خشکی امارات – میدان بوحصا – شد.
این میدان با ظرفیت تولید ۶۵۰ هزار بشکه در روز، نهتنها ستون فقرات تولید نفت خشکی ادنوک محسوب میشود بلکه نفت شاخص «مربان» آن به دلیل کیفیت بالا و انعطافپذیری در پالایش، در میان خریداران آسیایی و اروپایی محبوبیت دارد. افزایش برداشت نفت امارات توسط ژنهوا اویل، نفوذ پکن در بازار نفت خاورمیانه و تجارت نفت مربان را به شکل قابلتوجهی تقویت میکند.
نفوذ فزاینده در عراق
در کنار تحکیم جایگاه در امارات، چین در عراق نیز گامهای بلندی برداشته است. شرکت مهندسی و ساخت نفت چین (CPECC)، از زیرمجموعههای CNPC، بهتازگی قراردادی به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار برای اجرای پروژه خط لوله انتقال آب دریا در استان بصره امضا کرده است. این پروژه بخشی از طرح استراتژیک تأمین آب دریا (CSSP) است که نقش کلیدی در افزایش تولید نفت عراق دارد.
اهمیت این پروژه در آن است که با انتقال آب دریا به میادین نفتی، فشار مخازن حفظ و عمر تولید آنها افزایش مییابد؛ اقدامی که میتواند عراق را به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان تبدیل کند. چین اکنون در حدود یکسوم ذخایر اثباتشده و دوسوم تولید کنونی نفت عراق نقش مستقیم دارد و از طریق قراردادهای متعدد حفاری، نگهداری و توسعه، نفوذ خود را در این کشور گسترش داده است.
برخی کارشناسان این تحولات را نشانهای از استراتژی بلندمدت پکن برای جایگزینی تدریجی شرکتهای غربی در پروژههای کلیدی منطقه دانستهاند. پیشتر، چین با استفاده از رویکرد مشابه توانسته بود اکسونموبیل را از پروژه میدان غرب قورنه ۱ کنار بگذارد.
تضاد استراتژیک: افت در ایران، صعود در همسایگان
مقایسه این روندها نشان میدهد که روابط نفتی چین با ایران در حال حاضر با یک افت کوتاهمدت – یا شاید راهبردی – مواجه شده است، در حالی که تعاملات پکن با دیگر تولیدکنندگان منطقهای رو به گسترش است. در امارات، چین نهتنها حجم برداشت خود را دو برابر کرده بلکه سهم مدیریتی در پروژههای کلیدی گرفته است. در عراق، بخشهای مهم زیرساخت انرژی تحت مدیریت یا اجرای شرکتهای چینی قرار دارد و این روند رو به تقویت است.
چنین الگویی از رفتار نفتی چین میتواند پیامدهایی چندلایه برای ایران داشته باشد. از یک سو، کاهش خرید نفت حتی اگر موقتی باشد، میتواند جریان درآمدهای ارزی ایران را تحت فشار مضاعف قرار دهد. از سوی دیگر، افزایش وابستگی چین به منابع جایگزین در منطقه ممکن است به مرور قدرت چانهزنی تهران را کاهش دهد.
کاهش واردات نفت چین از ایران لزوماً نشانه تغییر اساسی در سیاست انرژی پکن نیست، اما به گفته کارشناسان میتواند حاصل ترکیبی از عوامل مختلف باشد. بخشی از این روند به شرایط فصلی و افت تقاضا از سوی پالایشگاههای خصوصی – که پس از دورهای از ذخیرهسازی بالا، ظرفیت خرید خود را کاهش دادهاند – مرتبط است. محدودیتهای دولتی بر سهمیه واردات نیز نقش مهمی در کاهش حجم خرید بهویژه برای پالایشگاههای کوچک موسوم به «تیپاتها» داشته است.
چین با قراردادهای میلیاردی در زیرساخت انرژی عراق، نفوذ خود را گسترش میدهد و سهم بیشتری از ذخایر و تولید نفت این کشور را در اختیار میگیرد
در عین حال، فشارهای ژئوپلیتیکی ناشی از تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران و برخی نهادهای مرتبط در چین، بر روند واردات سایه انداخته است. از سوی دیگر، مقامات و شرکتهای نفتی چین تلاش دارند با تنوعبخشی به منابع تأمین، روابط خود را با دیگر تولیدکنندگان منطقه تقویت کنند تا ریسک وابستگی بیش از حد به یک تأمینکننده خاص را کاهش دهند.
پیامدها برای بازار جهانی نفت
اگرچه واردات نفت ایران توسط چین همچنان در سطح بالایی نسبت به دیگر مشتریان ایران باقی مانده است، اما کاهش اخیر میتواند سیگنالی به بازار باشد که پکن آماده استفاده انعطافپذیر از روابط منطقهای برای بهینهسازی ترکیب سبد واردات خود است.
با توجه به کیفیت بالای نفت مربان امارات و هزینه پایین استخراج در عراق، چین ممکن است انگیزه داشته باشد بخش بیشتری از نیاز خود را از این منابع تامین کند، حتی اگر به قیمت کاهش واردات از ایران تمام شود.
برآیند این تحولات میتواند به ایجاد رقابتی فشردهتر میان تولیدکنندگان منطقهای برای جلب رضایت مشتریان بزرگ آسیایی منجر شود. برای ایران، این روند هشداری است که حتی متحدان اقتصادی بهدنبال بالاترین مزیت و امنیت تأمین هستند و نه صرفاً روابط سیاسی.