بزرگ ببینیم (طنز)
راضیه حسینی
حاجی بابایی: «بودجه ۱۴۰۱ را طوری نوشتیم که یک سر سوزن به مردم تورم وارد نشود.»
قبل از اینکه عکسالعملی به این خبر داشته باشید، توجه کنید که سر سوزن در این جمله میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد. سوزن ما با سوزن مسئولان خیلی متفاوت است. قرار نیست سوزن مسئول به کوچکی و نازکی سوزن مردم باشد.
اجازه بدهید با ذکر یک مثال بیشتر توضیح بدهیم:
مثلاً تصور همه ما از جراحی چیز دیگری بود. فکر میکردیم جراحی یعنی عملی برای بهبود حال بیمار. ولی مسئولان به ما یاد دادند جراحی یعنی عملی برای بهبود حال هر کسی جز بیمار. عمل هم قرار نیست چند ساعته تمام شود، میتواند قد یک عمر طول بکشد.
حالا هم سر سوزن یعنی هر جایی جز آن قسمت نازک سوزن، و هر اندازهای جز آن چیزی که در نظر شماست. اگر سال بعد احساس کردید تورم، اندازه یک دمبل ده کیلویی در حال وارد شدن است، اصلاً فکر نکنید آقای حاجی بابایی دروغ گفته. حتماً سر سوزن بزرگتر از این حرفها بوده. پس با خیال راحت به زندگی ادامه دهید و خوشحال باشید که هنوز تورم قد یک سر سوزن به شما وارد نشده.
در واقع احتمالاً امسال هم ما به تورم سر سوزنی نرسیدیم. اصلاً از اول هم مشکل تصورات اشتباه ما بوده. ادبیات مسئولان را متوجه نشده بودیم و به همین خاطر توقع زیادی داشتیم.
پس لازم است قبل از اینکه به جان مسئولان بیچاره غر بزنیم که چرا وعدههایتان محقق نشد، ابتدا با دبیاتشان آشنا شویم.
مثلاً وقتی یک مسئول گفت:«اجازه نمیدهیم ذرهای معیشت مردم دچار مشکل شود.»
به اندازه و حجم ذره دقت کنید. تصورتان را نادیده بگیرید و به ذرههای بزرگ فکر کنید.
یا مثلاً وقتی گفت: «اجازه نمیدهیم کالا قد یک دانه گندم گران شود.» شما به مزرعه گندم فکر کنید.
باید ذهنمان را از شر معانی کوچک خلاص کنیم. مثل مسئولان بزرگ ببینیم. بزرگ حساب کنیم و بزرگ شویم.